به گزارش روابط عمومی دانشگاه، در جلسه دفاع از رساله دکتری دانشجو محمد هادیفر با عنوان «بررسی اندیشههای کلامی مکتب قرآن و نقدهای وارده بر آن»، حجتالاسلام والمسلمین دکتر مهدی فرمانیان به عنوان استاد راهنما، حجتالاسلام والمسلمین دکتر مصطفی سلطانی به عنوان استاد مشاور و دکتر محسن پیشوایی علوی، دکتر شهباز محسنی و دکتر محمد معینیفر به عنوان استادان داور حضور داشتند.
در چکیده این رساله آمده است:
مکتب قرآن از جمله گروهها و مکاتب نوظهوری است که سابقه چندانی نداشته و تحت تأثیر اندیشههای احمد مفتیزاده، در منطقه کردستان ایران به وجود آمده و با تکیه مطلق بر آیات قرآن کریم در زمینههای مختلف کلامی، از جمله موضوع ایمان و کفر، خلافت و شورا، توسل و استعانت از غیر خداوند، به بیان دیدگاههایش پرداخته است. این موضوعات اساسی از دیرباز در جامعه اسلامی مطرح بوده و اختلاف نظراتی نیز در مورد آنها در بین مذاهب اسلامی وجود داشته و دارد. شناخت مبانی اندیشه کلامی و اعتقادی جریان مکتب قرآن جهت ایجاد فضای مناسب برای نقد و بررسی این جریان فکری، همچنین جهت ارائه راهکارهای سازنده در راستای شیوه تعامل و مواجهه مناسب با این جریان از جمله اهداف این پژوهش است.
ولی چون به دلیل عدم تدوین و تبویب، شناخت صحیح و کاملی از اندیشههای کلامی این جریان فکری در دست نیست، نمیتوان اندیشه های انان را به صورت دقیق مورد ارزیابی و قضاوت قرار داد بلکه به صورت پراکنده و در منابع مربوط به احمد مفتی زاده قابل جستوجو است. لذا پژوهش حاصر با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی به بررسی آثار مکتوب، مصاحبهها، آرا و اندیشههای مکتب قرآن و شخص مفتیزاده پرداخته است و به نتایج زیر دست یافته است.
از نظر مفتیزاده و مکتب قرآن، ایمان به معنای پیدا کردن معرفت و شناخت نسبت به حقایق اساسی و بنیادین عالم وجود و تصدیق و باور کردن و پذیرش قلبی این یافتهها و هماهنگ ساختن خود با آنها میباشد. ایشان بر این باورند تا دین اسلام توسط یک الگوی ناصح امین برای انسانها تبیین نگردد، نمی توان به دلیل عدم پذیرش اسلام، افراد را کافر دانست. وجود شورا را برای اداره جامعه لازم و ضروری میداند که چنین شورایی نقش مشورتی، تصمیمگیری و اجرایی دارد و اختیار دخل و تصرف در ارکان اعتقادی مردم را نیز دارد. در این راستا وجود مذاهب را مانع تشکیل چنین شورایی میدانند. توسل و استعانت را فقط از ذات خداوند و انسان زنده جایز میدانند و هرگونه توسل و استعانت را از انسان مرده جایز ندانستهاند و در مورد شفاعت، قائل به عدم جواز درخواست شفاعت از انسان مرده در دنیا هستند و شفاعت را در آخرت قبول دارند.
تکیه صرف این جریان بر آیات قرآن کریم و عدم استفاده و استناد پیروانشان به دیگر مستندات و منابع دینی، موجب تمایز و تفاوت عمده دیدگاه آنان نسبت به سایر مذاهب و صاحبنظران اسلامی شده است.