وی افزود: اثر اندیشه و تفکر امام(ره) به حدی است که بنده به هر جای جهان رفتهام تاثیر آن را دیدهام؛ در سال ۱۳۶۰ در سواحل شیلی از یک فرد ایرانی پرسیدند که تو کجایی و او پرشین و ایران و … را به کار برد ولی کسی او را نشناخت ولی وقتی نام امام خمینی را برد او را شناختند؛ یعنی امام(ره) شناختهشدهتر از ایران است.
موسس دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه جایزه امام وظیفه وجدانی و اخلاقی ماست که ده سال قبل در شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب شد ولی از امسال برنامههای آن شروع شده است، افزود: کمیته تقریب و ادیان هم بر عهده دانشگاه ادیان و مذاهب گذاشته شد و ما در راستای ماموریت خودمان، سه جلسه تشکیل خواهیم داد که جلسه امروز اولین اجلاسیه آن است.
وی با اشاره به وحدت از دیدگاه امام خمینی(ره)، تصریح کرد: امام (ره) از کلمه تقریب استفاده نمیکردند بلکه از وحدت استفاده میفرمودند؛ ما سه مرحله داریم؛ وحدت، تقریب و همزیستی مسالمتآمیز و به سومی هم راضی شدهایم اما وحدت از منظر امام(ره)، وحدت متعالی ادیان بود و نه وحدت مذهبی و دینی.
رئیس کمتیه تقریب جایزه جهانی امام خمینی(ره) بیان کرد: دلیل آن هم این است که امام(ره) در همه تعابیر خود گفته است انبیاء آمدند که بشریت را مهذب کنند؛ انبیاء آمدند تا انسان را به تعالی برسانند. یعنی هدایت انسان جانمایه رسالت همه انبیاء است.
امام خمینی(ره) ابراهیمی فکر میکردند
حجت الاسلام و المسلمین نواب بیان کرد: امام(ره) همانند حضرت ابراهیم(ع) عمل کردند. زیرا ابراهیم(ع) هم خود را حنیف مسلم معرفی کرد که در آیه شریفه داریم: إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ؛ یعنی همه انبیاء الهی تسلیم خدا بودند. امام، ابراهیمی فکر میکردند و نظر ایشان وحدت متعالی ادیان بود و بعد به وحدت مذاهب اسلامی میاندیشیدند و این تفکر برخاسته از قرآن بود.
وی با بیان اینکه امیرمعزی از افراد مستشرقی است که در فرانسه زندگی میکند و هر سال که به اسرائیل میرود یک تحفهای میآورد، ادامه داد: او گاهی زیرآب اصل قرآن را میزند و میگوید تحریف شده است و گاهی ترفندی دیگر به کار میبرد و تحفه جدید او این است که گفته است همه آیات قرآن که در مورد انبیاء الهی و قبل از اسلام است ریشه در تلمود بابلی دارد در حالی که این حرف غلط است.
رئیس کمتیه تقریب جایزه جهانی امام خمینی(ره) با بیان اینکه امام از زمانی که در نجف بودند، مسائل مرتبط با انبیاء را زیاد مطرح میکردند، اظهار کرد: ایشان میفرمودند که پیروان موسی(ع) فقط به دنیا توجه داشتند و پیروان حضرت عیسی(ع) هم اهل رهبانیت بودند ولی اسلام هم نگاه به دنیا دارد و هم به آخرت.
وی اضافه کرد: در هفته قبل در سالن کنفرانس مجموعه تنظیم و نشر آثار امام(ره) جلسه خوبی برپا شد و از ده نفر از یاران امام مانند آیتالله هاشمی رفسنجانی، حجتالاسلام دعایی، آقای عسکراولادی، خانم دباغ، آیتالله صانعی، آیتالله توسلی و … تجلیل و از یک کتاب ده جلدی رونمایی شد که توصیه میکنم حتما این کتاب را که بدون رویکرد جناحی نوشته شده مطالعه کنید.
امام خمینی(ره) ارتباطات بینالمللی وسیعی داشتند
حجت الاسلام و المسلمین نواب ادامه داد: امام(ره) بر خلاف تصور ما ارتباطات بینالمللی وسیعی داشتند و با شرق و غرب جهان مرتبط بودند؛ در مدرسه رفاه که تشریف داشتند بنده جز افرادی بودم که ورود همه افراد به اتاق امام (ره) برای دیدار با ایشان را کنتزر میکردم و میدیدم چه کسانی به ملاقات ایشان میروند؛ در یک هفتهای که این مسئولیت را داشتم دیدم افراد زیادی از کشورهای دیگر به ملاقات امام(ره) آمدند.
وی افزود: چارچوب فکری امام(ره) در وحدت اسلامی این بود که هیچ مسلمانی در هیچ کجای جهان نباید آسیب ببیند؛ آیتالله موسوی اردبیلی را نزد حافظ اسد فرستادند و گفتند به او بگو که کسی مردم خودش را بمباران نمیکند زیرا او قصد داشت حمص و حما را با خاک یکسان و اخوانالمسلمین را نابود کند. از مغرب عربی تا سومالی و موگادیشو و … امام (ره) وقتی خطری برای مسلمین حس میکردند تلاش میکردند تا چنین چیزی رخ دهد ولو اینکه اخوانی بود یا غیراخوانی، زیرا ایشان از امت اسلامی دفاع میکردند.
موسس دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: نگرانی اصلی امام(ره) از سیدمهدی هاشمی به خاطر کشتارهایی بود که در افغانستان رخ داده بود و ایشان از ورود مهدی هاشمی به نهضتهای موجود در آنجا ناراحت بودند و میفرمودند دخالت او در نهضتها باعث درگیری بین امل و حزبالله و شیعیان در افغانستان شده است و همچنین آیتالله منتظری هم اصرار داشت که مهدی هاشمی باید در مسند خودش باشد.
وی افزود: یک هفته بعد از فوت امام(ره) خدمت آیتالله بهجت رفتم تا ایشان با کلامشان بنده را آرام کنند، سخن ایشان بسیار جالب بود. آیت الله العظمی بهجت فرمودند پس چه کسی من را آرام کند؟. و سپس ایشان فرمودند بعد از رفتن امام (ره) کفر در اسلام، طمع کرد؛ یعنی وجود امام(ره) سد و مانعی بود که اجازه نمیداد کفر در اسلام طمع کند. بنابراین چارچوب اصلی وحدت در نگاه امام(ره)، حفظ مسلمین بدون توجه به رنگ، مذهب، پوشش، نژاد و … بود.
حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالحسن نواب در پایان با بیان اینکه دوران امام(ره)، دوران اسلام بود نه تشیع، گفت: دلیل این مسئله هم آن است که ایشان بیشتر از تشیع، از اسلام استفاده کرده است گرچه ایشان به شیعهبودنش افتخار کرده است؛ در سخنان امام(ره)، اصل اسلام است نه تشیع، و قویترین و محکمترین ریشههای تشیع در زمان امام(ره) در مالزی و بوسنی و نیجریه و … شروع شد.