تاثيرگذاری ديدگاه های کلامی علامه سيد جعفر مرتضی در باب عصمت امام(ع) بر پايه تحليل ايشان از سيره اميرالمومنين در کتاب الصحيح من سيره الامام علی عليه السلام
جلسه دفاع از رساله دکتری جناب آقای محمد باقر روشندل توسط معاونت آموزشی و پژوهشی دانشکده شیعه شناسی و با مساعدت گروه علمی شیعه شناسی برگزار شد.

عنوان رساله:
تاثيرگذاري ديدگاه هاي کلامي علامه سيد جعفر مرتضي در باب عصمت امام(ع) بر پايه تحليل ايشان از سيره اميرالمومنين در کتاب الصحيح من سيره الامام علی عليه السلام
استاد راهنما: حجت الاسلام استاد محمد حسن نادم
استاد مشاور اول: حضرت آیت الله محمد هادی یوسفی غروی
استاد مشاور دوم: حجت الاسلام دکتر محمد صادق روشندل(اخوان)
نماینده تحصیلات تکمیلی: حجت الاسلام محمد صادق مشفقی پور
اساتید داور: حجت الاسلام دکتر حمیدرضا شریعتمداری، آقای دکتر نعمت الله صفری فروشانی و آقای استاد علی آقانوری
چکیده:
پژوهش حاضر با تمرکز بر تأثير ديدگاههای کلامی علامه سيد جعفر مرتضی عاملی بر تحليلهای تاريخی کتاب الصحيح من سيرة الإمام علی (ع)، به بررسی تعامل پيچيده بين الهيات و تاريخ پرداخته است. هدف اصلی، ارزيابی ميزان تأثيرگذاری باورهای کلامی، بهويژه در مسئله «عصمت امام علی (ع)»، بر نقد و اعتبارسنجی روايات تاريخی اين اثر بوده است. پرسش محوری اين است که آيا پيشفرضهای اعتقادی میتوانند معياری برای نقد و تحليل دادههای تاريخی بهشمار روند و اين باورها تا چه حد متأثر از انگارههای شخصی مؤلف بر نقد روايات تأثير گذاشتهاند؟ اين پژوهش با رويکرد توصيفی-تحليلی انجام شده و دادهها از طريق مطالعات اسنادی و منابع کتابخانهای گردآوری شده است. ابتدا گزارههای کلامی مرتبط با عصمت در کتاب استخراج و با روايات تاريخی مورد استناد مؤلف تطبيق داده شد. سپس انطباق يا تعارض اين گزارهها با اصول نقد تاريخی سنجيده و جهتگيریهای شخصی مؤلف در مقايسه با ديگر منابع شيعی و سنی تحليل شد. يافتهها نشان میدهد که بخشی از استدلالهای مؤلف در تبيين عصمت امام علی (ع)، فاقد پشتوانه متقن در منابع معتبر است و بيشتر بر قرائتهای خاص و تفسيرهای شخصی استوار است. همچنين، انگارههای کلامی مؤلف در توجيه رفتارهای سياسی-اجتماعی امام علی (ع) موجب گزينش يا تأويل گزارشهای تاريخی شده و انعطافپذيری روششناختی اثر را کاهش داده است. علاوه بر اين، اجتناب مؤلف از ارجاع به منابع تاريخی غير همسو با باورهای کلامی، تعارضی با معيارهای نقد تاريخی ايجاد کرده است. نتايج نشان میدهد که رويکرد کلامی اگرچه میتواند به تبيين يکپارچه مفاهيم دينی کمک کند، اما کاربست غيرانتقادی آن، اعتبار علمی پژوهشهای تاريخی را کاهش میدهد. ضرورت تمايز ميان «مبانی کلاميی مستند» و «برداشتهای شخصی» در مطالعات سيرهنگاری و طراحی چارچوبی روشمند برای تعامل انتقادی بين الهيات و تاريخ از جمله پيشنهادهای اين تحقيق است.
واژگان کليدی: تاريخ تحليلی، سيره نگاری، باورکلامی، عصمت، الصحيح من سيره امام علی (ع)، نقد تاريخی