جلسه دفاع از پایان نامه؛

نسبت دين و اخلاق (مقايسه ديدگاه ابوالقاسم فنايي و سيد مهدي ميرباقري)؛ برگزار شد

تاریخ انتشار:

در تاریخ 29 بهمن 1403 جلسه دفاع پایان نامه ارشد جناب آقای محمدعلي شکوري، رشته دین شناسی با عنوان« نسبت دين و اخلاق (مقايسه ديدگاه ابوالقاسم فنايي و سيد مهدي ميرباقري) » با راهنمایی دکتر وحيد سهرابي فر و استاد مشاور دکتر علي مهجور و استاد داور دکتر باقر طالبی دارابی در سالن شهید بهشتی دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد.

چکیده

پژوهش حاضر به بررسي تطبيقي و مقايسه‌اي ديدگاه‌هاي ابوالقاسم فنايي و سيد مهدي ميرباقري درباره نسبت دين و اخلاق اختصاص دارد. اين تحقيق، تلاش مي‌کند تا ساختار فکري اين دو انديشمند را در سه محور اصلي وجودشناسي، معرفت‌شناسي و روان‌شناسي بررسي کند و نقاط اشتراک و افتراق ديدگاه‌هاي آن‌ها را تحليل نمايد.
فنايي معتقد به استقلال اخلاق از دين است و بر اين باور است که ارزش‌هاي اخلاقي مستقل از اوامر و نواهي شارع وجود دارند و شريعت بايد تابع اصول اخلاقي باشد. او تأکيد دارد که اخلاق به عنوان يک نظام مستقل، قابليت ارزيابي احکام ديني را دارد و اين ارزيابي، بر پايه اصولي فراگير و جهاني است که فراتر از آموزه‌هاي مذهبي عمل مي‌کند. فنايي در اين راستا از نظريه “ناظر آرماني” بهره مي‌گيرد، نظريه‌اي که خداوند را به عنوان خداي اخلاق و شارع معرفي مي‌کند، که احکامي سازگار با اصول اخلاقي صادر مي‌نمايد. وي معتقد است که اين هماهنگي بين اخلاق و دين ناشي از ذات خيرخواهانه و عادلانه خداوند است که هيچ‌گاه حکمي در تضاد با اصول اخلاقي صادر نمي‌کند. از نگاه فنايي، اين نظريه نه تنها تعارضات احتمالي ميان دين و اخلاق را برطرف مي‌کند، بلکه راهي براي انسجام و تعامل بين اين دو حوزه ارائه مي‌دهد. او همچنين بر نقش عقلانيت در کشف و تحليل اصول اخلاقي تأکيد دارد و باور دارد که اخلاق، مستقل از دين، به انسان توانايي تشخيص خير و شر را مي‌بخشد، هرچند که دين مي‌تواند به تقويت و حمايت از اين اصول کمک کند.
روش پژوهش حاضر توصيفي-تحليلي است و در آن ابتدا ديدگاه‌هاي فنايي و ميرباقري به صورت مستقل تبيين شده و سپس به مقايسه و نقد آن‌ها پرداخته مي‌شود. نتايج اين مطالعه نشان مي‌دهد که ديدگاه فنايي به واسطه تکيه بر استقلال اخلاق، بر سازگاري دين و اخلاق تأکيد دارد، در حالي که ميرباقري با اولويت‌دادن به دين، بر ضرورت هماهنگي اخلاق با شريعت الهي اصرار مي‌ورزد. اين تفاوت رويکردها، بازتاب‌دهنده تمايزات اساسي در مباني فلسفي و روش‌شناختي اين دو متفکر است.
اين تحقيق با تأکيد بر اهميت رابطه دين و اخلاق، تلاش مي‌کند تا پاسخي جامع به پرسش‌هاي بنيادين اين حوزه ارائه دهد و به روشن‌شدن ديدگاه‌هاي متنوع در اين زمينه کمک نمايد. پژوهشگران علاقه‌مند به فلسفه اخلاق و دين مي‌توانند از نتايج اين مطالعه در جهت توسعه مفاهيم نظري و کاربردي بهره‌مند شوند.

برای جناب آقای محمدعلي شکوري آرزوی توفیق روزافزون داریم.

مطالب مشابه