به گزارش روابط عمومی دانشگاه، حجتالاسلام والمسلمین دکتر رضا الهیمنش عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در ابتدای سخنان خود با اشاره به اسرار اعداد در ادیان گفت: در این که در همه عالم اسراری هست، و در حروف و اعداد اسراری هست، شکی نیست. کتابهایی در این باب نوشته شده است، مثل کتاب اسرار اعداد نوشته آنه ماری شیمل. در روایات ما هم راجع به عدد چهل و بقیه اعداد مثل عدد هفت اسراری آمده است.
وی افزود: اینکه خمیره آدمی در چهل روز سرشته شد، اینکه معراج کمالی حضرت موسی در چهل روز بود، اینکه نبوت انبیای الهی در چهل سالگی تحقق پیدا میکند و همینطور عقل آدمی در چهل سالگی کامل میشود، نشان دهنده اسرار اعداد است. در روایات آمده است که بعد از چهل سال، آثار آنچه انسان قبلاً کسب کرده، آشکار میشود. در روایت هست که امام سجاد(ع) به امام باقر(ع) وصیت کرد که تا هفت روز بر روی مزارش چراغ بیفروزد. این نشان میدهد که عدد هفت به گونهای تأثیر دارد و برای خود سری دارد. برای عدد چهل هم آمده است که وقتی روح از بدن مفارقت میکند، روح در روز چهلم توجه خاصی به بدن پیدا میکند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در ادامه گفت: گویا درباره ابیعبدالله الحسین(ع) وجه ویژهای در کار است. چرا امام عسکری(ع) زیارت اربعین را به عنوان یکی از پنج علامت شیعه آورده است؟ این پنج علامت عبارتاند از: بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم؛ انگشتر به دست راست کردن؛ 51 رکعت نماز شامل 17 رکعت واجب و 32 رکعت مستحب، سجدههای طولانی و پنجم، زیارت اربعین.
دکتر الهیمنش افزود: اگر این سخن را امام سجاد(ع) میفرمود، میگفتیم واقعه عاشورا در زمان اشان بوده و خود حضرت در کربلا حاضر بودهاند اما این سخن را امام حسن عسکری(ع) نزدیک به 190 سال بعد از واقعه عاشورا فرمودهاند و سفارش میکنند که هر سال زیارت اربعین را انجام دهید. آیا معنایش این نیست که روح ابیعبدالله(ع) در طول دوران حیات، بعد از شهادتش تا غیبت صغری و بعد از غیبت کبری و تا امروز و تا زمان قیام حضرت و حتی بعد از آن، در روز اربعین توجهی خاصی به قبر شریفشان دارند. البته ائمه(ع) پیوسته رابطه تنگاتنگی با جسمشان دارند و از این رو جسمشان در قبر نمیپوسد اما به نظر میآید در این چهلم، روح ابیعبدالله(ع) توجه خاصی به بدن شریفشان دارند و اثر این توجه خاص در زائرانش آشکار میشود.
وی گفت: این مسئله فقط جنبه سیاسی ندارد. اینچنین نیست که فقط خواستهاند یک جریان سیاسی راه بیندازند و یک تظاهرات سیاسی و معنوی باشد. چون بر اساس آنچه در فلسفه عبادات گفته شده، تمام عبادات سری دارد. امور اعتباری پشتوانه حقیقی دارند. مرحوم علامه در اصول فلسفه و روش رئالیسم بحث مهمی را به رابطه اعتباریت و حقایق اختصاص داده است. او در اول رسالهالولایه رابطه اعتباریات و حقایق را تبیین میکند. یک استدلال کوچک دارد که میگوید، آخرت حقیقت دارد و این امور اعتباری مثل عبادات و زیارت اربعین، حقیقتساز هستند بلکه فرمول عقلی میآورد که بر اساس قاعده سنخیت، از امر اعتباری، حقیقت زاییده نمیشود. هر چیزی همجنس خود را ایجاد میکند. اعتباری اثرش اعتباری است. چطور میشود از این امور اعتباری آخرت درست میشود. این دلیل بر آن است که کل این امور اعتباری یک بنیانی دارند. آن بنیان و سرّش، آن حقیقت است. آن حقیقت، حقیقتساز است. این اربعین یک حقیقت دارد و آن حقیقت، حقیقتساز است. یکی از این حقیقتها این است که روح ابیعبدالله(ع) در این چهلم یک توجه خاصی به جسم شریفشان دارد و اثر این در هرکسی که به آنجا برود، ظاهر میشود. اگر هم کسی توفیق زیارت نداشت، زیارت خاصی برای اربعین وارد شده است که اگر آن را به جای آورد، از این اثر، بهرهمند میشود.