فقه غربت حق و حقیقت طلبان
راه درست همیشه در غربت بوده است ، ممکن است چند روزی قربت داشته باشد ولی به مرور به غربت میرسد.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه؛ حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسین رجبی عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی با عنوان «فقه غربت حق و حقیقت طلبان»آورده است:
1. خدا حق است و مقابل آن باطل است، حق یعنی واقعیت و ثبوت ، آنچه ثبوت دارد حق است و آنچه ادعای واقعیت پیدا میکند یا چهره واقعیت مییابد باطل است . حق مطلق اوست که در پرتو خلیفهاش (انسان کامل) به مرحله ظهور میرسد.
2. در هر زمانی حجتی وجود دارد که حجت برای حق است وحق در گفتار، رفتار و کردار او تجسم مییابد و انسانهای حقپرست را جذب میکند. راه حق آسیبهایی دارد که به مرور زمان دنیا طلبان آن را تحریف نموده و حجت الهی شهید میگردد و زمینه غیبت حجت الهی را فراهم میکند.
3. راه حق در وجود پیامبراکرم و اهل بیت او تجسم یافته است ، راهی که تمام دستورات آن برگرفته از وحی و سنت نبوی است؛ راهی که به صورت صحیح و بدون دخالت دادن آرای اجتهادی از سرچشمه زلال وحی أخذ شده و بیان گردیده است، هرچه بیان کردهاند حقیقت قرآن وسنت نبوی است، واین راه هم به صورت تئوری در کلماتشان تفسیر شده است و هم در عمل آن را تجسم دادهاند، خود آنان مجسمه راه حقیقتاند تا تشنگان حقیقت را سیراب نمایند، بدین جهت رسول گرامی(ص) فرمود: «علی مع الحق والحق مع علی، علی مع القرآن والقرآن مع علی» دراین راه هم ایدههای کمال و سعادت بیان شده است و هم خودشان این مسیر را عملی ساختند، برخی از دیگران ایده خوبی دارند اما در عمل نتوانستند الگوی مناسب پرورش دهند اما راه اهل بیت (علیهم السلام) به گونهای است که نخست خود به آن جامعه عمل پوشیدند و به سعادت دست یافتند ، سپس دیگران را راهنمایی کردند، ویژگی راه حقیقت این است که کسانی این راه را ارائه دادند که مانند خود پیامبر(ص) از گناه و خطا بدور بودند، ولی این راه غریب مانده است حتی در میان دوستانشان، بدین جهت شب ؛ غربت جاد، انسانهای خسته را بسوی خود فرا میخواند تا شاید روزی پیدا شود و زمینه ظهور غریب فاطمه را فراهم سازد.
4. راه درست همیشه در غربت بوده است ، ممکن است چند روزی قربت داشته باشد ولی به مرور به غربت میرسد. پیامبراکرم(ص) فرمود: «بدء الاسلام غریبا و سیعود غریبا و طوبی للغربا» شاهد این مطلب این است که چهرههای شاخص این راه حقیقت در طول تاریخ از انبیا تا اولیا به گونهای مظلومانه تبعید یا به شهادت رسیدند، گاه در یک مدت کوتاهی چند تن از انبیا به شهادت رسیدند؛ هابیل را به قتل رساندند ، حضرت یحیی سربریده شد، حضرت مسیح به صلیب کشیده شد، فرزندان پیامبر اسلام بلکه خود آن حضرت به گونهای به شهادت رسیدند و آخرین فرزند ایشان غایب شد تا برای روزی که زمینه مناسب پیدا شود؛ ظهور نماید وحق را که در غربت است به قربت برساند. از هابیل غریب تا شیخ فضل الله نوری تا مدرس و شهدای محراب و شهدای مقاومت ، همه در این راستا قرار دارد.وقتی این راه از غربت بیرون میآید که انسانها به حق گرایش پیدا کنند و سیره و روش آنان را در زندگی به صورت کامل پیاده نمایند و از آن چه موجب غربت حق میگردد دوری نمایند، وقتی ظلم و گناه از جامعه رخت بربندد. بدین جهت ظهور حق در پرتو وجود حجت وقتی محقق میشود که انسانها در پرتو سنت آنان به قربت برسند.
5. وظیفه ما نسبت به صاحب نیمه شعبان : هر کسی با حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) به گونهای برخورد میکند یکی جشن میگیرد؛ دیگری غذای نذری ، شربت، و غیر آن هدیه میکند؛ برخی نیز در پی این هستند که چگونه با او مرتبط شوند و از نوری که در پس پرده قرار دارد بهره بگیرند؛ او مانند آفتاب است که پشت پرده قرار دارد و ابر نمیتواند مانع تاثیر اشعه خورشید باشد، اشعه خورشید همانطوری که در دل خاک و آب و زمین جواهر نفیسه را میپروراند ، وجودهای پاک وعاشق هم میتوانند از وجود پرنور ایشان استفاده کنند وموانع ابر و چیزهای دیگر نمیتواند مانع شود. بنابراین همانطوری که بهرهمندی از الطاف خاصه الهی نیاز به دو راه دارد یکی جهاد با نفس ؛ تصفیه نفس؛ زیرا کدورتها نفسانی مانع انعکاس نور میگردد، دوم اضطرار که رافع حجاب بین فطرت و مبدء فیض است: أمن یجیب المضطر اذا دعاه .. برای استفاده از واسطه فیض یعنی حضرت صاحب دو راه اثر دارد: تزکیه فکری و عملی و دوم انقطاع از اسباب ظاهری، مادی و اضطرار. ما می توانیم با انجام واجبات و ترک محرمات به این دو مرحله دست پیدا کنیم وغربت امام را به قربت برسانیم. اعمال ما نباید بر غربت امام بیفزاید باید تلاش همه پیروان آن حضرت دوری از گناه باشد؛ به هم نوعان خود کمک کنیم تا از او دور نشویم.