آیین آغاز سال تحصیلی 98-99 دانشگاه ادیان و مذاهب با حضور نمایندگان بیوت مراجع معظم تقلید، جمعی از اعضای محترم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، نمایندگان اقلیتهای دینی و مذهبی کشور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اساتید حوزه و دانشگاه و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی روز یکشنبه 21 مهرماه 1398 در سالن اجتماعات دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه، حجتالاسلام والمسلمین علی عباسی رئیس جامعه المصطفی العالمیه در آیین آغاز سال تحصیلی 99-98 دانشگاه ادیان و مذاهب که با حضور شخصیتهای سیاسی و علمی و استادان و دانشجویان دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد، با اشاره به واقعه عاشورا گفت: حادثه عاشورا و واقعه کربلا یک پدیده و حادثه جهانی و بینالمللی و متعلق به همه انسانهای آزاده و حقیقتجو است و اختصاصی به مذهب، طایفه و گروهی ندارد. امروز هم در پدیده بزرگ و بینظیر راهپیمایی اربعین، این حضور بینالمللی و جهانی را شاهدیم که از همه نقاط عالم، پیروان همه مذاهب و ادیان در این اجتماع بزرگ و بینظیر شرکت میکنند. این دلیلی است روشن بر جهانی بودن این پیام و این اندیشه که امروز رو به گسترش است و ما افتخار میکنیم که مروج چنین اندیشه، گفتمان و پیامی در عالم هستیم.
وی در ادامه با اشاره به برجسته بودن جایگاه علم در تفکر اسلامی گفت: علم در متون اصلی اسلامی، در کنار ایمان به عنوان یک عنصر و مؤلفه برتری معرفی شده است. در قرآن کریم آمده است که «یَرْفَعِ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ، وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ»(سوره مجادله، آیه 11). ایمان و علم دو عنصر و مؤلفه برتری است. انسانها با این دو مؤلفه از هم متمایز میشوند. «وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا»(سوره نساء، آیه 19). خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: کسانی که خداوند حکمت و دانش تشخیص حق و باطل به آنها عنایت کند، خیر کثیر به آنها داده است. ابن ابیالحدید در شرح نهجالبلاغه از امیرالمؤمنین(ع) نقل میکند که فرمودند «العلم سلطان من وجده صال و من لم یجده صیل علیه». علم اسباب اقتدار است. اینجا سلطه به معنای مذمومی که ما امروزه برداشت میکنیم، نیست. سلطان در اینجا یعنی قدرت، اقتدار و توانایی. هرکس علم را به دست آورد، اقتدار، قدرت و صولت پیدا میکند و کسی که آن را نیابد، دیگران بر او تسلط پیدا میکنند. دنیای امروز شاهد بر این سخن است.
حجتالاسلام والمسلمین عباسی همچنین گفت: امروز صاحبان قدرت در عالم، بخشی از اقتدار خود را از علم گرفتهاند. نباید این را انکار کرد که علم میتواند چنین توانایی را برای ملتها، انسانها و جوامع ایجاد کند. لذا آن مقدار تشویق و ترغیبی که در اندیشه اسلامی برای علم و علمآموزی دیده میشود، در جای دیگر کمتر یافت میشود. امام صادق(ع) میفرماید: «لَو عَلِمَ النّاسُ ما في طَلَبِ العِلمِ لَطَلَبوهُ ولَو بِسَفكِ المُهَجِ وخَوضِ اللُّجَجِ». علم را با خون دل و فرو رفتن در اعماق دریاها به دست آورید. این اندازه ترغیب و ترویج نسبت به علم کمتر در جای دیگر دیده میشود.
رئیس جامعه المصطفی العالمیه با اشاره به نقش دانشگاهها در شکلگیری تمدنهای بشری گفت: دستگاههای آموزش علم در عالم که ما امروز از آنها با عنوان دانشگاه یاد میکنیم، تاریخی طولانی دارند. بررسی روند تاریخی و تغییراتی که مراکز آموزش علم داشتهاند، از ابتدای شکلگیری تمدنها تا به امروز، خود میتواند یک سوژه تحقیق باشد و تا به امروز تحقیقات فراوانی در این زمینه صورت گرفته است. مراکز علمی و دانشگاهها، در شرق و غرب عالم، در همه جا در کانونهای تمدنی، نقش اساسی و بنیادی داشتهاند. یکی از مهمترین مؤلفههای شکلگیری تمدنها، حضور مراکز علمی و دانشگاهی بوده است. بر اساس بعضی منابع موجود، بیست سی قرن قبل از میلاد در چین دانشگاه نانجی با رشتهها و سازوکار دانشگاهی و نظام تعلیمی وجود داشته است. در شبهقاره هند هم در چهار پنج قرن پیش از میلاد مسیح، دانشگاه نالاندا در ایالت بهار فعال بوده است. در ایران هم دانشگاه جندیشاپور بوده است. در حوزه یونان، آکادمی افلاطون و یوکیون ارسطو فعال بودهاند. اینها مراکز دانشگاهی بودهاند که هرکدام در حوزههای تمدنی خود نقش اساسی در شکلگیری، بقا و گسترش آن تمدن ایفا کردهاند.
وی به نقش مراکز علمی در دوران تمدن اسلامی نیز اشاره کرد و گفت: در دوره اسلامی دانشگاهها نقش بسیار مهمی در بسط و گسترش تمدن اسلامی داشتهاند. از شکلگیری اولین مراکز تحقیقی و علمی در بغداد تا دانشگاه بزرگی مثل دانشگاه الازهر، دانشگاه منکور در مالی و دانشگاه قرطبه در اندلس. بنا بر اذعان مورخین تمدن و علم، دانشگاههای اسلامی در اندلس الگوهایی شدند برای شکلگیری دانشگاههای جدید در دوره مدرن و شکلگیری تمدن جدید. بعدها نیز در اروپا دانشگاههای بولونیا، مونپلیه، رم و بعدها کمبریج و آکسفورد شکل گرفتند. همواره مراکز علمی و دانشگاهی یک از عناصر و مؤلفههای مهم شکلگیری تمدنها در پیشبرد و توسعه دانش، اجتماعی کردن دانش و گسترش روابط میان ملتها و انسانها بودهاند و شبکه علم، علماندوزی و دانشگاهها در دنیای جدید نیز یک ارتباط بینالمللی گسترده را میان انسانها ایجاد کردهاند.
عباسی در ادامه به مسئله دیپلماسی فرهنگی و علمی اشاره کرد و گفت: شاید واژه دیپلماسی عمومی حدود 60 ـ 70 سال است که وارد واژگان سیاسی شده است. این دیپلماسی زیرشاخههایی مانند دیپلماسی فرهنگی و علمی دارد. گرچه شاید حقیقت این دیپلماسی سابقه طولانیتری داشته باشد و دارد اما شناخت این موضوع و توجه خاص به این پدیده، متأخر است. در کنار دیپلماسی رسمی، سنتی و شناختهشده که دولتها تلاش میکنند روابط خود را با دولتهای دیگر تنظیم کنند، امروزه بدنه مردمی، دیپلماسی مردمنهاد و دیپلماسی سازمانهای مردمی نقش بسیار مهمی در ارتباطات بین انسانها و جوامع ایفا میکنند.
حجتالاسلام والمسلمین عباسی افزود: دیپلماسی عمومی امروزه و در صحنه عالم، به دو گونه جریان دارد. دیپلماسی عمومی که از نهادهای علمی، مردمی و مردمبنیاد استفاده میکند و البته هدایت، برنامهریزی و پشتیبانی آن در حقیقت در اختیار دولتها است و دولتها از این ظرفیتها برای توسعه روابطشان کمک میگیرند. این فینفسه اشکالی هم ندارد که دولتها از آن بهره ببرند ولی به هر حال به عنوان بخشی از پازل و جدول دیپلماسی مورد توجه دستگاه رسمی هم هست. بخشی از این ارتباطها در دنیا در این چهارچوب تعریف میشوند. البته دقت لازم برای شناخت این پدیدهها ضرورت دارد اما این را مذموم نمیدانیم و بهرهگیری از آن، یک فرصت است. بخشی از این دیپلماسی، یک دیپلماسی خودجوش است که نهادهای علمی و فرهنگی بر اساس رسالتی که احساس میکنند، وارد عرصه ارتباطات میان مراکز علمی، فراگیران و اساتید میشوند و دلیلش این است که هم میخواهند از تجربهها و هنجارهای دیگران باخبر شوند و هم سخن، پیام و ارزشی را که به آن باور دارند، در این ارتباطات عرضه کنند. این فرصتی است برای حضور و ارائه ارزشها و گفتمانی که مراکز علمی ما میتوانند از آن فرصت استفاده کنند.
عباسی همچنین به جایگاه حوزههای علمیه و فعالیتهای بینالمللی آن پرداخت و گفت: حوزههای علمیه از دیرباز و از آغاز شکلگیری دائماً یک رویکرد بینالمللی داشتهاند. مراکز کانونی حوزههای علمیه همواره محلی بوده است برای انسانهای مختلف، دلهای مشتاق از نقاط مختلف عالم و از ملیتهای گوناگون که در کنار هم و به دنبال حقیقت علم گرد میآمدند. اگر به حوزههای کانونی علمیه در طول تاریخ از ابتدا تا به امروز نگاهی بیندازید، همواره رویکرد بینالمللی و حضور ملیتهای مختلف در کنار هم را در آن میبینید. امروزه حوزه علمیه قم همانطور که جناب آقای نواب اشاره فرمودند، یکی از حوزههای علمیه بینظیر عالم محسوب میشود و این البته به برکت انقلاب اسلامی است که تحولات مهمی در آن رخ داد و امروز در چنین جایگاهی قرار داریم. البته مبالغه هم نباید کرد و قطعاً ضعفها و کاستیهایی وجود دارد.
وی به مقایسه تعداد طلاب خارجی در قبل و بعد از انقلاب در حوزه علمیه پرداخت و گفت: جمعیت طلاب و فضلای خارجی حوزه علمیه قم قبل از انقلاب اسلامی کمتر از هزار نفر و در خوشبینانهترین حالت از 13_14 ملیت و آن هم غالباً از کشورهای اطراف بود. امروز امتداد بینالمللی حوزه علمیه چنان توسعه پیدا کرده است که هماکنون شاهد آن هستیم که در جامعه المصطفی به عنوان بخش بینالمللی حوزه علمیه، از 136 ملیت در آن مشغول به تحصیل هستند. آنان دوستانه، برادرانه، خواهرانه، صلحآمیز و مسالمتآمیز در یک فرایند علمی و انسانی زیست در کنار هم و با هم بودن و آموختن معنویت و اخلاق و معارف الهی و انسانی را تجربه میکنند. این دستاورد بزرگی برای ارتباط بینالمللی و دیپلماسی عمومی ما و برای بسط یک گفتمان انسانی و معنوی در عالم است. ما از یاد گرفتن و شنیدن و بهره بردن از تجربههای دیگران ابا نداریم و به این افتخار میکنیم و از شاگردی کردن و یاد گرفتن از دیگران هم خجالت نمیکشیم و یقیناً حرفهای فراوانی وجود داردکه ما بایستی در این ارتباطات بیاموزیم.
رئیس جامعه المصطفی افزود: حرفهای فراوانی داریم که میتوانیم ارائه کنیم. ما متکی بر یک میراث غنی علمی، فرهنگی و انسانی هستیم و سخن فراوان و پیام متعدد برای عرضه کردن داریم. بهترین محیط برای این گفتوگوها، آمدوشدها، شنیدنها، سخن گفتنها، یاد دادنها و یاد گرفتنها مراکز علمی و دانشگاهی با این نگاه بینالمللی است. ما در حوزه ادیان تا اندازهای از قافله این گفتوگو فاصله داریم. دانشگاه ادیان و مذاهب تلاش کرده است در این سالها این فاصله را کمتر کند و از این جهت واجد یک ویژگی و امتیاز است. ضرورت دارد که در حوزه مطالعات تطبیقی ادیان و گفتوگو میان پیروان ادیان بیش از گذشته تلاش کنیم. این نیاز امروز ما است. فاصله در حوزه گفتگو بین مذاهب و مطالعات تطبیقی مذاهب کمتر است ولی هنوز هم در همان حوزه نیاز به ارتباطات، گفتوگوها، آمدوشدها و شناخت بیشتر نسبت به هم داریم. در سایه این شناختها و گفتوگوها است که زمینه برای دوستیها و ارتباطات بیشتر فراهم میشود تا محبتها ایجاد و بدبینیها زدوده شود و همزیستی صلحآمیز، برادرانه و اخلاقی ایجاد گردد. انقلاب اسلامی حاوی و حامل یک گفتمان بزرگ است.
عباسی درباره کارکرد دین نیز گفت: سخن درباره کارکرد و نقشآفرینی دین در عرصههای مختلف، فراوان است. کارکرد اخلاقی و معنوی دین مورد انکار کسی نیست. کارکردهای اجتماعی دین و نقشی که در ایجاد انسجام اجتماعی، جامعهپذیری و توسعه روابط انسانی میان جوامع دارد، بر کسی پوشیده نیست. البته درباره نقش سیاسی و حاکمیتی دین، اختلاف بیشتر است و در این باب، دیدگاهها متفاوت میشود. تمدن جدید نگاه خوشبینانهای به حضور سیاسی و حاکمیتی دین نداشته است و شاید امروز هم ندارد. این تمدن به تجربههای شکست خورده حاصل حضور حاکمیتی دین اشاره میکند که میتواند مشکلات و نگرانیهایی حتی در توسعه علم ایجاد کند. حتماً سخنانی که در زمینه مخالفت دین با توسعه علم و پیشرفتها و نظریههای علمی، مطرح شده است، شنیدهاید.
وی درباره انقلاب اسلامی به عنوان یک تجربه جدید در تاریخ بشریت در تمدنسازی اشاره کرد و گفت: انقلاب اسلامی یک تجربه تازه برای بشریت است، البته تجربهای که شاید حاضران صحنه و کسانی که به این حادثه نگاه میکنند، بر اساس یک تجربه و پیشداوری تاریخی، ارزیابی مثبتی از حضور حاکمیتی دین نداشته باشند. لذا نشان دادن توفیق و موفقیت دین بهخصوص در عرصه توسعه علمی و حاکمیتی، رسالت سنگینی است. امروز و پس از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی، علیرغم همه تنگناها و مشکلات، میتوانیم در عرصه علمی در عالم کارنامه قابل قبولی برای انقلاب اسلامی ارائه کنیم. در سال 2002 دستگاههای علمسنجی عالم مثل اسکوپوس، رتبه علمی ایران در تولید علم را چهل و هشتم اعلام کردند. حدود ده سال بعد، در سال 2012 این رتبه علمی به رتبه شانزدهم ارتقا پیدا کرد. این پیشرفتها و توسعهها که در برخی رشتهها تا رتبههای چهارم، پنجم، هشتم و نهم هم دیده میشود، نشان دهنده توفیق حاکمیت دینی در توسعه علم و پیشرفتهای علمی است و نشان میدهد که اندیشه و حاکمیت دینی در این زمینه پرونده قابل قبولی از خود نشان داده است. مراکز دانشگاهی ما نقش اساسی در این توفیق داشتهاند. این کار به همت دانشگاهها، حوزههای علمیه و مراکز تولید علم و به همت شما اساتید، دانشجویان و پژوهشگران اتفاق افتاده است. این رسالت بزرگی است که شما انجام دادهاید و البته ما در میانه راه هستیم و با نقطه مطلوب و تأثیرگذاری مهمتر و جدیتر در عرصه روابط علمی فاصله داریم. مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ایجاد و نوسازی یک تمدن نوین اسلامی را به عنوان یک هدف و آرمان این مقطع ارائه کردهاند.
حجتالاسلام والمسلمین عباسی رئیس جامعه المصطفی در پایان گفت: یقیناً یکی از عناصر مهم ساخت این تمدن، مراکز علمی و دانشگاهی است و البته لازمه این رشد، ارتباط بیشتر، آمدوشدها، شناختنها، گفتوگو کردنها و بهره گرفتن از تجارب دیگران و در عین حال ایفای یک نقش فعال در این عرصه است. ما نباید صرفاً منفعل و پذیرا باشیم. باید باور داشته باشیم که ما حاوی و حامل یک گفتمان بزرگ در عالم هستیم. گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمان عقلانیت، گفتمان معنویت و البته گفتمان عدالت است. ما نظم تازهای برای عرصه بینالمللی عرضه میکنیم؛ یک نظم عادلانه، انسانی و مبتنی بر اخلاق، معنویت، دینداری و خداباوری. اینجا ضرورت کنار هم نشستن پیروان ادیان و عالمان ادیان و نهادهای دین و دانشگاههایی که در این زمینه فعالیت میکنند، معنا پیدا میکند. این نقشی است که امروزه دانشگاه شما، اساتید شما، دانشجویان شما و پژوهشگران شما به دوش گرفتهاند. البته شما تنها نیستید و همراهان و همدلانی دارید که شما را در این مسیر یاری خواهند کرد. دستگاههای رسمی کشور هم بحمدالله این همدلی و همراهی را نشان میدهند. این یک فرصت تاریخی برای شکل گرفتن تمدن جدید اسلامی مبتنی بر گفتمان انسانی، معنوی، عقلانی و البته عدالتمحور است.
گفتنی است در آیین آغاز سال تحصیلی 99-98 دانشگاه ادیان و مذاهب که روز یکشنبه 21 مهر 98 با حضور شخصیتهای سیاسی و علمی برگزار شد، علاوه بر حجتالاسلام والمسلمین علی عباسی رئیس جامعه المصطفی، حجتالاسلام والمسلمین محمدطاهر ربانی رئیس دفتر وزارت خارجه در قم نیز حضور یافت و به قرائت پیام دکتر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه خطاب به دانشگاه ادیان و مذاهب پرداخت.
در پایان این مراسم، دانشنامه نمادین دکتری به چند تن از فارغالتحصیلان دانشگاه ادیان و مذاهب اهدا و از دانشجویان و کارکنان نمونه تقدیر به عمل آمد.
ـ سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سید ابوالحسن نواب در آیین آغاز سال تحصیلی 99-98
ـ متن پیام دکتر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه خطاب به دانشگاه ادیان و مذاهب