«امامت» هویتبخش شیعیان است
بررسی جایگاه امام خمینی(ره) نشان میدهد که جامعیت علمی ایشان متکی بر درهمتنیدگی فقه، کلام، فلسفه و عرفان است.
![](https://urd.ac.ir/wp-content/uploads/2025/02/photo_2025-02-07_10-51-04.jpg)
به گزارش روابط عمومی دانشگاه؛ با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر حمیدرضا شریعتمداری عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب نشست علمی «اندیشههای کلامی امام خمینی(ره): جایگاه اعتقادی امامت»در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، پژوهشکدۀ فلسفه و کلام اسلامی برگزار شد.
در این نشست دکتر حمیدرضا شریعتمداری ضمن گرامیداشت دهۀ مبارک فجر و یاد و خاطرۀ بنیانگذار انقلاب اسلامی، بر اهمیت ابعاد کلامی در اندیشههای حضرت امام خمینی(ره) تأکید کرد و گفت: حضرت امام خمینی(ره) با وجود شهرت جهانی و جایگاه والای سیاسی و اجتماعی که دارند، کمتر از منظر کلامی مورد توجه قرار گرفتهاند. ایشان به عنوان فقیه، اصولی، فیلسوف و عارف شناخته میشوند، اما جنبههای کلامی آثار و آرای ایشان نیز حائز اهمیت و درخور تأمل است.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب افزود: به طور کلی، در گذشته مرزبندی فعلی میان مباحث اعتقادی و عملی وجود نداشت و حتی مباحث اعتقادی بخشی از فرآیند استنباط و اجتهاد تلقی میشد؛ از همین روست که از آن به عنوان «فقه اکبر» یاد میکردند. بررسی جایگاه امام خمینی(ره) نشان میدهد که جامعیت علمی ایشان متکی بر درهمتنیدگی فقه، کلام، فلسفه و عرفان است.
دکتر شریعتمداری با اشاره به امتداد انگیزههای کلامی در حکمت متعالیه یادآور شد:گرچه فلسفۀ مشاء یا سینوی را صرفاً بر عقل فلسفی متمرکز میدانند، اما حکمت متعالیه با توجه ویژه به اهتمامش به متون و آموزههای دینی، رویکرد و کارکرد کلامی نیز پیدا میکند. امام خمینی(ره) به عنوان فیلسوف حکمت متعالیه و عارف و فقیهِ اصولی، طبیعی است در حوزۀ کلام نیز دیدگاههای درخور اعتنا داشته باشند.
وی در ادامه به تقسیم سنتی مباحث کلامی به «جلیل الکلام» و «دقیق الکلام» اشاره کرد و گفت:جلیل الکلام به موضوعات اعتقادیِ دارای کاربرد در زندگی دینی میپردازد، در حالی که دقیق الکلام یا غامض الکلام یا اللطیف من الکلام بر مباحث زیرساختی و فلسفی تمرکز دارد. در عین حال، هر دو بخش بنیاد معرفت کلامی را شکل میدهند. بخش اول عمدتاً جنبه عقلی دارد. در بخش مبانی کلامی، روششناسی و نوع نگاه به منابع معرفت دینی از اهمیت زیادی برخوردار است.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب تأکید کرد:«برای درک نحوۀ مواجهه امام خمینی(ره) با مسائل کلامی، ابتدا باید نوع تعامل ایشان با قرآن ، روایات، عقل و اجماع مشخص شود و اینکه مثلاً در مباحث اعتقادی، قرآن را فصل الخطاب میدانند یا روایات را. همچنین جایگاه خبر واحد، عقل و اجماع در مباحث اعتقادی ایشان چگونه تبیین میشود؟»
سخنران نشست در تبیین نگاه امام خمینی(ره) به خبر واحد در عقاید گفت:امام خمینی(ره) در کتاب کشف الاسرار تصریح میکنند که اخبار فقط در موارد عملی و فقهی کاربرد دارد، ولی در مسائل نظری و تاریخی که جنبه عملی ندارند، نمیتوان به خبر واحد استناد کرد. در تنقیح الاصول هم فرمودهاند که در اصول اعتقادی، ما بر خبر واحد تکیه نمیکنیم؛ چراکه اصول دین نیازمند یقین است، نه ظن و گمان.
او با اشاره به اینکه این نگاه، موضع کهن شیعیان اصولی است، اظهار کرد:از گذشته، عالمان عقلگرای شیعه خبر واحد را معتبر نمیدانستند. شیخ طوسی برای نخستین بار در فقه مجالی برای استفاده از خبر واحد باز کرد، مشروط به آنکه معارض نداشته باشد. خبر واحد تطوراتی را در شیعه، پشت سر گذاشت، اما در حوزه مباحث اعتقادی و نظری، موضع رسمی شیعۀ اصولی همچنان عدم حجیت خبر واحد بوده و است.
با این حال، وی خاطرنشان کرد: گاه دیده میشود در برخی آثار عالمان، از جمله امام خمینی(ره)، در برخی مباحث اعتقادی هم به اخبار واحد استناد شده است که ممکن است در نگاه نخست تناقض به نظر برسد. در واقع میتوان گفت این موارد بیشتر جنبۀ استشهاد و تأیید دارد تا استدلال قطعی؛ یا دست کم باید با روششناسی خاص توجیه شود که تهافتی با اصل نظریه پیش نیاید.
دکتر شریعتمداری در بخش دیگری از سخنانش با تأکید بر اینکه اصول کلی اعتقادی بر پایۀ عقل استوار است و نیازمند قطعیت و یقین میباشد گفت:در میان اکثریت علمای تشیع مشهور است که در اصول دین، نقش محوری با عقل است و نیل به یقین لازم است؛ لذا اجتهاد یا تقلید که ظنآور هستند، در این عرصه جایگاهی ندارند. این رویکرد را در آثار امام خمینی(ره) هم شاهدیم. با این حال، باید توجه داشت که بخش قابل توجهی از مباحث اعتقادی نیازمند تمایزگذاری بین اصول بنیادی اعتقاد و مسائل جزئی و فرعی است. جادارد که .بین امهات و ارکان اعتقادی و تفاصیل و جزئیات اعتقادی فرق بگذاریم. در دستۀ نخست، باید دنبال دلیل عقلیِ قطعآور باشیم و در دستۀ دوم، مجال را برای دلیل ظنیِ اجتهادی باز بگذاریم و البته ملاک انتساب به دین و مذهب، طبعاً باید دستۀ نخست باشد.
وی ضمن اشاره به اینکه این تفکیک (اصول و فروع دین) یک تقسیمبندی بیشتر تعلیمی است، گفت:چنین تفکیکی نه در همۀ ابعاد سنت علمی ما، که بیشتر برای تسهیل در آموزش و نظمدهی مباحث مطرح میشود. به تعبیر دیگر، گاهی ما ناگزیر از مرزبندیهای کلی میان اعتقادات و احکام عملی هستیم، اما در واقعیت، این پیوند چنان عمیق است که نمیتوان مرزی دقیق میان اصول و فروع رسم کرد.
دکتر شریعتمداری تأکید کرد که «امامت» هویتبخش شیعیان است، اما این به معنای آن نیست که امامت، تمامی هویت دینی آنان را شکل میدهد.
وی تصریح کرد که جایگاه امامت در عقاید شیعه بهقدری برجسته است که مرز میان شیعه و دیگر مذاهب اسلامی را ترسیم میکند. با این حال، لزوماً این مرز بهمنزلۀ خروج منکران امامت از دین اسلام نیست، بلکه نشانهای بر تمایز دروناسلامی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب ادامه داد؛ امامت، یکی از مسائل کلیدی در گفتمان «تقریب» مذاهب اسلامی محسوب میشود؛ چراکه چگونگی طرح و تبیین آن در گفتوگوهای بینمذهبی، تأثیر بسزایی در کاهش اختلافات یا تشدید آنها دارد. دکتر شریعتمداری در این باره گفت: «برای رسیدن به تقریب واقعی، باید هم مشترکات را بهخوبی شناخت و هم در اختلافات، هر مذهب مسلمان غیرشیعی را معذور دانست. وی افزود تقریب، مفهومی «نخبگانی» است و در حوزۀ نظر و تخصص دینی معنا پیدا میکند، در حالی که «وحدت» ناظر به موضع سیاسی و اجتماعی مسلمانان است. بنابراین در مسئلۀ تقریب باید دو مؤلفه را در نظر داشت:
1. توسعۀ مشترکات: در رویکرد تقریبی، ابتدا باید مشترکات میان مسلمانان شناسایی شود و سپس تا حد امکان گسترش یابد.
2. پذیرش اختلافات: گام دوم، به رسمیت شناختن اختلافات فکری و معذور دانستن طرف مقابل در این اختلافات است.
دکتر شریعتمداری افزود: اگرچه امام خمینی(ره) عمدتاً بهعنوان چهرهای مطرح در «وحدت اسلامی» شناخته میشد و کمتر از او با عنوان «چهرۀ تقریبی» یاد میشود، اما در آثار و آراء ایشان میتوان بنیادهای نظری برای رویکرد تقریبی نیز یافت. امام خمینی(ره) به اقتضای رهبری سیاسی و اجتماعی خود، بر لزوم وحدت مسلمانان تأکید داشت تا حوادث سیاسی و اجتماعی را مدیریت کند. با این حال، بررسی دقیقتر دیدگاههای ایشان نشان میدهد که دربارۀ مسائل کلامی – از جمله امامت – از رویکردی بهره میبرد که میتواند پشتوانهای برای تقریب به شمار آید.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: از دیدگاه برخی اندیشمندان شیعه، امامت در ردیف اصول دین قرار میگیرد که انکار آن منجر به خروج از دین میشود. اما در اندیشه امام خمینی(ره)، میان «اصول دین» و «اصول مذهب» تفاوت گذاشته میشود. بر اساس این تفکیک، «امامت» در زمرۀ اصول مذهب شیعه قرار میگیرد و جایگاه آن در تمایز شیعه از دیگر مذاهب اسلامی برجسته است، اما بهطور مستقیم به انکار اسلام از سوی منکران امامت منجر نمیشود. این نگاه، زمینۀ تعامل و گفتوگوی بین مذاهب را آسانتر میکند و از موانع گفتوگوی تقریبی میکاهد.