به گزارش روابط عمومی دانشگاه به نقل از ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمد مسجدجامعی، سفیر سابق ایران در واتیکان گفت: گفتوگوی اسلام و مسیحیت به معنای آشنایی با دین خود و دیگری نیست، بلکه کاملاً فنی و حتی یک هنر است که باید ملزومات آن را مورد توجه قرار داد.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر مسجدجامعی از اعضای هیئت علمی دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه و مشاور عالی رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب است و کتب و مقالات متعددی از او منتشر شده که از آن جمله کتاب «مسیحیان و روزگار جدید؛ فرهنگ، سیاست و دیپلماسی» است.
این کتاب دیماه سال ۱۳۹۶ به چاپ رسید و شامل مجموعهای از مقالات و مصاحبههای محمد مسجد جامعی است که میتوان آن را جلد دوم کتاب دیگر او با نام «گفتوگوی دینی ـ گفتوگوی تمدنی: اسلام و مسیحیت در دوران جدید» به شمار آورد.
کتاب مذکور از سوی انتشارات «دارالرواق» عراق به زبان عربی ترجمه شده است و این ترجمه شهریورماه امسال در بیستوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب بغداد در عراق رونمایی شد. چندی پیش نیز در دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی قم مراسم رونمایی از ترجمه عربی کتاب در ایران برگزار شد.
با توجه به اهمیت نگارش این کتاب در عصر حاضر، تجارب ارزنده نویسنده در زمینه گفتوگوی اسلام و مسیحیت و تعامل وی با جهان مسیحیت بهویژه در زمان فعالیت به عنوان سفیر ایران در واتیکان با او گفتوگو کردیم تا از کتاب مسیحیان و روزگار جدید، رابطه ایران و واتیکان و چالشهای گفتوگوی اسلام و مسیحیت در جهان معاصر برایمان بگوید، متن گفتوگو در ادامه میآید:
ایکنا ـ ابتدا از کتاب «مسیحیان و روزگار جدید» و مهمترین موضوعاتی که در این کتاب مورد توجه قرار گرفته است، بگویید.
کتاب شش فصل دارد و عمدتاً درباره کلیسای کاتولیک و پاپ جدید است و عنوان فصل اول «انقلاب نرم در کلیسای کاتولیک» است که منظور از انقلاب نرم، آمدن پاپ جدید است که تحولات بزرگی را در مجموع کلیسای کاتولیک و واتیکان ایجاد کرد، فصل دوم درباره واتیکان، فصل سوم درباره ایران و مسیحیان منطقه، فصل چهارم درباره مسیحیت در آمریکای لاتین، بخش پنجم درباره کلیساهای ارتودکس به ویژه موقعیت آنان پس از سقوط بلوک شرق و بخش ششم درباره مهاجرت به ویژه در دریای مدیترانه و پیامدهایش است که در حال حاضر به ویژه در چند سال اخیر به مسئله مهمی برای اروپاییان تبدیل شده است.
ایکنا ـ این کتاب به زبان عربی ترجمه و رونمایی شده است، در این باره توضیح میفرمایید؟
ترجمه عربی کتاب در عراق انجام شد و یک مؤسسه تحقیقاتی با نام «دارالرواق» که بخشی انتشاراتی دارد، آن را منتشر کرد، رونمایی از ترجمه عربی کتاب برای نخستینبار اواخر تابستان در بیستوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب بغداد در عراق اواخر تابستان(شهریورماه) انجام شد و خود من هم در آنجا حضور داشتم؛ مؤسسات و نهادهای مختلفی از عراق در این نمایشگاه شرکت کرده بودند.
ایکنا ـ در فصل سوم کتاب رابطه متقابل ایران و مسیحیان و به بیانی تمام اقلیتهای دینی منطقه خاورمیانه را شرح دادهاید و معتقدید باید با مسیحیان خاورمیانه به مثابه بخشی متفاوت از غرب نگریسته و سیاستی مسالمتآمیز در مقابل آنها اتّخاذ شود؛ این تمایز میان مسیحیان خاورمیانه و غرب به چه دلیل است؟
نکته اول این است که زمانی این کتاب را نوشتم که اوج فعالیتهای داعش بود و داعشیها یا مسیحیان را میکشتند یا کلیساهایشان را منفجر میکردند و آنان را به اسارت میگرفتند، در چنین شرایطی این بخش از کتاب را نوشتم تا نسبت به آن روشنگری شود، نکته دوم این است که تفاوت مسیحیان خاورمیانه با مسیحیان کاتولیک که در کشورهای اروپایی، آمریکا، آمریکای لاتین و دیگر نقاط جهان ساکن هستند، مشخص شود.
مسیحیان خاورمیانه بخشی از فرهنگ خاورمیانه هستند و تعلقشان نسبت به کشورهای منطقه بحثی را درباره مسائل اعتقادی مسیحیت، اخلاق، رفتار و ویژگیهای آنان مطرح کرده است، لذا مسیحیان در خاورمیانه سلسله تفاوتهایی با مسیحیان دیگر مناطق جهان دارند و به لحاظ فرهنگی و رفتاری به مردم خاورمیانه نزدیکترند.
ایکنا ـ ایران چه جایگاهی در تعامل با مسیحیان دارد و این جایگاه در دورههای تاریخی مختلف به چه شکل بوده است؟
ایران از نظر تاریخی یکی از مراکز مهم حوزه مسیحیت بوده است، قبل از به رسمیت یافتن مسیحیت و از همان قرون اولیه مسیحیت که مسیحیان تحت تعقیب و شکنجه بودند، ایرانیان زیادی مسیحی و کشته و به تعبیر مسیحیت شهید شدند و حتی در شهر روم حداقل ۷ شهید ایرانی مسیحی داریم که قبل از به رسمیتیافتن مسیحیت کشته شدند.
مسیحیت از طریق ایران در جهان از جمله هند، آسیای دور و چین گسترش یافت، بنابراین ایران به لحاظ تاریخی از همان ابتدا با مسیحیت مرتبط بود؛ هرچند در دورانهایی مانند ساسانیان نسبت به مسیحیان سختگیریهایی شد، اما بعدها موقعیتهای زیادی یافتند و همسران بسیاری از پادشاهان ساسانی، مسیحی بودند و دانشگاه «جندی شاپور» که در زمان ساسانیان تأسیس شد و دانشگاه مهمی بود، اساتید مسیحی زیادی داشت.
پس از اسلام نیز ارتباط ما با مسیحیان وجود داشت و آنان بخشی از تاریخ ما هستند، از زمان صفویان ارتباط با مسیحیان اروپایی وارد سیاست خارجی ایران شد و در زمان نادرشاه و سلسله قاجار نیز همینطور بود و ارتباط قوی میان ایران و مسیحیت قبل و بعد از اسلام و در دوران معاصر وجود داشته است.
ایکنا ـ رابطه ایران و واتیکان چقدر مهم است و در این رابطه چه مسائلی باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد؟
واتیکان حداقل برای کشورهای مسلمان بهویژه ایران اهمیت رمزی دارد و رابطه با این نهاد مذهبی بیانگر خیلی از مسائل است و این اندازه که ارتباط با واتیکان اهمیت داشته و معانی درونی در خود دارد، با هیچ کشور دیگری اینگونه نیست، چرا که ایران، پایگاه و مرکز ثقل تشیع است، واتیکان هم متقابلاً تمایل دارد با ایران رابطه خوبی داشته باشد، این رابطه یک رابطه دو جانبه به معنای سنتی و متعارف نیست و در صورتی انجام خواهد شد که مسائل مختلف از سوی دو طرف مورد توجه قرار گیرد و دیپلماتهایی قوی فعال باشند که بتوانند از این موقعیت به خوبی استفاده کنند.
ایکنا ـ چالشها و موانع گفتوگوی اسلام و مسیحیت بهویژه گفتوگو و تعامل با نهادهای مهمی مانند واتیکان چیست؟
مسائل زیاد است، مهمترین مسئله این است که افرادی از دو طرف که بتوانند گفتوگو را به عنوان یک موضوع فنی و مناسب انجام دهند، خیلی کم است؛ زیرا گفتوگوی اسلام و مسیحیت به معنای آشنایی با دین خود و دیگری نیست، بلکه کاملاً فنی و حتی یک هنر است و یکی از مهمترین مشکلات آن عدم درک مشترک طرفین است.
ایکنا ـ فرمودید گفتوگوی اسلام و مسیحیت یک موضوع فنی و هنر است که ادبیات و ملزومات خاص خود را میطلبد، لطفا در این باره بیشتر توضیح میفرمایید.
در این باره باید گفت ادبیات گفتوگو با مسیحیان خاورمیانه، مسیحیان ارتودکس، روس، صربستان، رومانی یا یونان و مسیحیان کاتولیک در هر کشور با یکدیگر متفاوت است و اگر قرار باشد ارتباط فعال، مناسب و همراه با حسن نیت وجود داشته باشد، باید روابط تفکیک شود و مثلاً کیفیت گفتوگو با کلیسای ارمنی، قبطی و گرجی باید با نوع گفتوگو با کاتولیکهای آلمان متفاوت باشد.
همچنین گفتوگوی دینی ایران با مسیحیت یا اندونزی و سنگال با مسیحیت متفاوت است و برای گفتوگوی فعال و موفق باید این تفاوتها و تنوعها مورد توجه قرار بگیرد تا نتیجه خوب و قایل قبولی در پی داشته باشد.
ایکنا ـ همانطور که میدانید اشغال فلسطین انگیزههای دینی دارد و مسیحیان صهیونیست در پیشبرد اشغالگری رژیم صهیونیستی تأثیرگذار بودهاند، تحلیل شما از این مسئله چیست؟
مسیحیان نقش بسیار تأثیرگذاری در سیاستهای رژیم صهیونیستی دارند و حتی گاهی از یهودیان صهیونیست افراطیتر هستند، اینکه مبانی اعتقادی آنان چیست، در حال حاضر چه موقعیتی دارند، در گذشته این موقعیت چگونه بوده است و اکنون با آمدن ترامپ چه موقعیتی خواهند یافت، بحث مفصلی است، اما اجمالا باید گفت در زمینه نقشپردازی در سیاستهای اسرائیل بسیار افراطی هستند.
ایکنا ـ در جهان امروز دینگریزی بهویژه در میان جوانان به پدیدهای غالب در بسیاری از کشورها تبدیل شده است، به عنوان یک روحانی مسلمان منشأ دینگریزی در اسلام و مسیحیت را چه چیزی میدانید؟
منشأها و عواملی که منجر به دینگریزی میان مسیحیان و مسلمانان میشود، متفاوت است و عوامل متفاوتی دارد، عوامل، شرایط، تحولات و آینده این پدیده، بحثی مفصل و فنی است که در زمان کوتاه نمیتوان آن را تحلیل کرد؛ زیرا پاسخ کوتاه منجر به سوء تفاهم میشود.
ایکنا ـ در پایان بفرمایید آیا اسلامهراسی در مسئله دینگریزی و کاهش گرایش به اسلام تأثیرگذار بوده است؟
بله بسیار تأثیرگذار بوده است، موضوع اسلامهراسی و عوامل تقویت آن موضوع مفصلی است و من در بخش ششم و آخر کتاب «مسیحیان و روزگار جدید» به مهاجرت مدیترانهای پرداختهام، مهاجرت از کشورهای آفریقایی و شمال آفریقا در همین چارچوب است که موضوع کاملاً پیچیدهای است و باید گفت اسلامهراسی به مسئلهای سیاسی و رسانهای تبدیل شده که یکی از عوامل جذب مخاطب در رسانهها، بحث درباره اسلام و اسلامهراسی است و در مسائل انتخاباتی نیز یکی از مسائلی که برای جلب رأی بیشتر به آن پرداخته میشود، همین پدیده است.