به گزارش روابط عمومی دانشگاه، در جلسه دفاع از رساله دکتری دانشجو جابر اکبری با عنوان «تبیین و تحلیل و نقد تصوف در قرن هشتم و نهم در سنت فارسی با تکیه بر جنون المجانین»، دکتر حامد ناجی اصفهانی و حجتالاسلام والمسلمین دکتر سعید رحیمیان به عنوان استادان راهنما، حجتالاسلام والمسلمین دکتر رضا الهیمنش به عنوان استاد مشاور و حجتالاسلام والمسلمین دکتر امیر جوانآراسته، دکتر علی آقانوری و دکتر رحمان بوالحسنی به عنوان استادان داور حضور داشتند.
در چکیده این رساله آمده است:
تصوف در طول تاریخ پرفراز و نشیبش، تأیید، رد و نقدهای فراوانی به خود دیده است. نقدهها گاه بیرونی و گاه از طرف خود صوفیه مطرح شده است که به هر دو نظر داشتهایم. یکی از این نقدها، نقد درونی تصوف توسط قوامالدین سنجانی، عارف خراسانی قرن هشتم و نهم است. وی در کتاب جنون المجانین نگاهی نقادانه به تصوف دارد و تلاش کرده است تا به ارزیابی نقاط قوت و ضعف آن بپردازد و بین صوفیان واقعی و صوفینمایان تمایز قائل شود. در این تحقیق ما به استخراج، بررسی و تحلیل نقدهای تصوف در دو قرن هشتم و نهم پرداختهایم. نقدهای تصوف از حیث نظری شامل دیدگاههای صوفیه پیرامون نفی علوم نقلی و پیروی از حکمای فلسفی، حلول و اتحاد، لاف دروغین عشق، انحرافات دینی و اعتقادی، تفضیل ولایت بر نبوت، پیروی از شیطان و شطحیات و طامات میشود و در تصوف عملی به نقد موضوعاتی از قبیل، بیتوجهی به علم و تحقیر آن، بدعت، اباحه و اسقاط تکلیف، نظربازی و شهوتپرستی، خرقه سالوس، شیخوخیت و مریدپروری، ریا و نفاق، رقص و آواز و تنبلی و دریوزگی میپردازد.
بیشترین نقدها مربوط به اعمال و رفتار صوفیان و تصوف عملی است و همچنین منتقدین بیشتر از خود صوفیه هستند که این از ویژگیهای منحصر به فرد عرفان و تصوف است که کمتر در میان سایر نحلهها و علمای دینی رواج داشته است. نقدهای بیرونی از نظر کمی و کیفی بسیار محدود هستند.
نقدهای این قرن بیشتر در متون منظوم و در قالبهای غزل و مثنوی مطرح شده است و به صورت پراکنده میباشد و کمتر در متون منثور و به صورت منظم و طبقهبندی شده ارائه شده است. صوفیه معمولاً به نقدها پاسخی ندادهاند و از آنجا که منتقدین بیشتر خود صوفیه هستند نقدها را وارد دانسته اما مخاطب خود را صوفینمایان قرار دادهاند، نه صوفیه واقعی و با صفا. با توجه به اینکه در این قرن هیچ کتاب مستقلی در نقد تصوف نگاشته نشده و نقدها عمدتاً درونی و اصلاحی هستند میتوان گفت که این دو قرن؛ قرن آرامش تصوف است و نقدها عمدتاً متوجه صوفینمایان است و بر اصل و اساس تصوف خدشهای وارد نمیکنند. ناقدان ضمن بیان انحرافات و انتقادات، معتقد هستند که تصوف ریشه در سنت اصیل اسلامی دارد و صوفیان، پیروان واقعی و احیاکنندگان سنت انبیای الهی هستند و درویشان راه حق، جایگاه متعالی و برجستهای دارند.