دکتر محمد حیدر پور بیان کرد؛

دلایل برای عمل به دلایل هنجاری، دلایل انگیزشی و دلایل تبیینی تقسیم می‌شوند

تاریخ انتشار:

از آن جا که آدمی در باب گزینش فعل و نحوه انجام آن تأمل می‌‌کند با دلایل عملی سروکار دارد.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه، به همت دانشکده فلسفه و با همکاری انجمن دانشجویی دانشکده فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب نشست علمی با موضوع «دلایل عمل» با حضور و سخنرانی دکتر محمد حیدر پور عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد.

دکتر محمد حیدر پور در یک تقسیم‌‌بندی کلی دلایل به دلایل برای عمل (دلایل عملی) و دلایل برای باور (دلایل معرفتی) تقسیم بندی کرده و بیان کرد: از آن جا که آدمی در باب گزینش فعل و نحوه انجام آن تأمل می‌‌کند با دلایل عملی سروکار دارد. دلایل عملی از جهات گوناگون به انواع مختلفی تقسیم می‌‌شوند که در ذیل به برخی از آنها پرداخته می‌‌شود.

وی گفت: دلایل برای عمل را می‌‌توان با توجه به کارکردشان به دلایل هنجاری، دلایل انگیزشی، و دلایل تبیینی تقسیم کرد. به بیان دیگر، هر چند مفهوم دلیل که در اینجا به کار می‌‌رود واحد است، سه نوع پرسش که از سه جهت متفاوت مطرح می‌‌شوند به این دسته‌‌بندی سروسامان می‌‌دهد. دلیل هنجاری ملاحظه‌‌ای است که در نگاه یک مشاهده‌‌گر مطلع بی‌‌طرف به سود عملی است یا آن را توجیه می‌‌کند. اصطلاح «دلیل هنجاری» از این ایده اخذ شده است که هنجارها، اصول، یا قواعدی وجود دارد که انجام عملی را توصیه می‌‌کنند.

عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: دلیل انگیزشی ملاحظه‌‌ای است که در نگاه فاعل به سود عملی است یا آن را توجیه می‌‌کند. دلیل تبیینی نیز ملاحظه‌‌ای است که عملی را تبیین می‌‌کند بدون این که ضرورتاً از نگاه مشاهده‌‌گر یا فاعل توجیه کننده آن باشد.

وی ادامه داد: دلایل را می‌‌توان از منظری دیگر به دلایل مصلحت‌‌اندیشانه و اخلاقی تقسیم کرد بدین جهت که آشکارا در برخی موارد میان منفعت شخصی فاعل و عمل اخلاقی تعارض پدیدار می‌‌شود. دلیل مصلحت‌‌اندیشانه دلیلی معطوف به منفعت شخصی، خیر، بهروزی، یا رفاه فاعل است.

دکتر محمد حیدر پور در پایان افزود: در نگاه نخست به نظر می‌‌رسد که سرشت دلایل مصلحت‌‌اندیشانه ناظر به ملاحظات ناظر به خود است در برابر دلایل اخلاقی که به ملاحظات ناظر به دیگران مربوط می‌‌شود، اما مسئله پیچیده‌‌تر از این است چون اولاً، چه بسا وظایف ناظر به خود وجود داشته باشد؛ ثانیاً، ممکن است وظایف ناظر به خود با دلایل مصلحت‌‌اندیشانه تضاد داشته باشند؛ ثالثاً، شاید وظایفی وجود داشته باشند که نه ناظر به خود باشند نه ناظر به دیگر انسان‌ها مانند حفظ طبیعت زیبا.

مطالب مشابه