به گزارش روابط عمومی دانشگاه، دکتر علی فضلی در کرسی علمی ـ ترویجی منطق عرفان نظری نخست به چند مقدمه، سپس به دستگاه منطق عرفان نظری اشاره کرد و گفت: ما در این بحث، عرفان نظری را نه در ساحت شهود، که در ساحت گزاره مورد بررسی قرار میدهیم. در گزارههای عرفانی امکان خطا وجود دارد. زیرا ممکن است در فرایند تبدیل شهود به گزاره چه در مقام توصیف و تبیین و چه در مقام تفسیر و استنباط خطا رخ دهد.
دکتر فضلی در ادامه گفت: عرفان نظری به دلیل امکان وجود خطا، همانند دیگر علوم برای فهم صدق و خطای گزارهها به میزان و قانون و منطق نیاز دارد. چهارم آنکه این منطق یک دستگاه سنجشگر شناختاری است که بر پایه اصولی که حجیت صدق دارند، در صدد نظارت بر گزارههای عرفانی برمیآید. این دستگاه دارای دو میزان دینی و عقلی است که اولی بر کتاب و سنت و دومی بر فلسفه اسلامی تکیه دارد؛ هر یک از این دو میزان دارای دو گونه معیارهای پایه و غیر پایه است. در میزان دینی معیار پایه احتجاجات و معیار غیرپایه تنجیزات و در میزان عقلی معیار پایه ضروریات و معیار غیرپایه نظریات نام دارند.
پس از ارائه دکتر فضلی، ناقدان به نقد نظریات وی پرداختند. نخست دکتر عشاقی به طرح نقد خود پرداخت و یک اشکال کلی بیان نمود: در ارائه مشخص نشد که آیا محقق در مقام بیان صدق و کذب نفس گزارههاست یا در مقام کشف گزارههاست. اگرچه از بیانات محقق، بیشتر مقام اول به دست میآید. اگر چنین باشد باید توجه داشت که گزارههای صادق هیچگاه کاذب نخواهند شد، زیرا صدق برای آن ضروری است؛ چنانکه گزارههای کاذب هیچگاه صادق نخواهند شد و کذب برای آن ضروری است. اما اگر در مقام کشف باشد، نمیتوان پذیرفت که تصدیق تدریجی الحصول باشد، بلکه پس از تصورات دفعی الحصول هستند. در هر دو صورت اشکال بر محقق محترم برقرار است.
آنگاه دکتر اسماعیلی به طرح چند اشکال پرداختند و گفتند: به نظر ما نباید صدق عرفان نظری به عقل یعنی فلسفه وابسته باشد. زیرا اول آنکه در این تحقیق قانون تفکیک علوم به تفکیک متد رعایت نشده است و این وابستگی موجب عدم تمایز فلسفه و عرفان نظری خواهد شد. دوم آن که نباید عرفان نظری برای فهم صدق و کذب گزارههایش به فلسفه تکیه کند. اگر چنین کند، دیگر عرفان نظری دانش مستقلی به نام عرفان نخواهد بود، بلکه فلسفه خواهد بود. سوم آنکه مطالب عرفانی طوری ورای طور عقل است و عقل از فهم آن عاجز است، چگونه چیزی را که نمیفهمد، میتواند آن را بسنجد.
در جلسه برخی از اساتید حاضر نیز به نقد پرداختند. مانند دکتر قنبری که در مقام نقد گفتند: این تحقیق قوانین حاکم بر فلسفه علم را رعایت نکرده است. زیرا حائل منطقی بین علوم را متذکر نشده است. افزون بر آنکه محقق وارد بحث سنجش نشده است و فقط به رابطه عرفان نظری با مباحثی چون فلسفه اشاره کرده است.