یک استاد دانشگاه در خصوص اقدام امام حسن (ع) که موجب تضعیف حکومت اموی شد، گفت: اگر ما اندکی به بندهای چهارگانه عهدنامه دقت کنیم، بدون شرح علل سقوط بنی امیه در این صلح نامه هویدا میشود که در بند نخست صلح نامه آمده معاویه به کتاب خدا و سنت پیغمبر (ص) عمل کند.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه؛حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدمهدی تسخیری، معاون ارتباطات و امور بین الملل دانشگاه ادیان و مذاهب در گفتوگو با خبرنگار ایکنا در پاسخ به این سؤال که امام حسن(ع) چگونه نماد بخشودگی است، اظهار کرد: حضرت حسن بن علی(ع) تربیت شده خانه وحی است و در دامان دخت پیامبر (ص) زن برتر و در زیر سایه پدری است که جورج جرداق مسیحی میگوید اصرار بر عدالت خواهی او موجب شهادتشان شد.
وی گفت: محیط تربیتی سالم موثرترین عنصر رشد انسان در تمام زمینههای زندگی است، البته عکس آن نیز صحیح است، اگر این نکته را خوب در نظر بگیریم، آنگاه است که داشتن فضایل اخلاقی در چنین شخصیتهایی برای ما قابل هضم خواهد بود.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: با توجه به زندگی طبیعی امروز و یا در روزگاران دور، شنیدن بعضی از اخبار در مورد بزرگان برای برخی جنبه علمی دارد و باور آن سخت است، گرچه ما آن بزرگواران را تقدیس میکنیم، اما مشکل در گزینه مورد نظر نیست، بلکه عیب در این است که توانایی درک آن حقایق را ندارد، چگونه کسی که برای کمک اندک به خویشان چه برادر و چه خواهر و چه دوستان صمیمی و یا همسایگان و … پرداخت اندک را برابر با قبض روح میبیند، چگونه باور کند که در جهان خلقت کسی نیز وجود دارد که در دو نوبت تمام دارایی خود را در راه خدا بخشیده است یا سه نوبت تمام دارایی خود را نصف کرده و یک نصف آن را در راه خدا بخشیده است، بعضی دادن مالیات شرعی واجب را فراموش کرده اند، چه رسد به صدقه و کمک به خویشان و بینوایان.
معاون ارتباطات و امور بینالملل دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: شهره احسان و کرامت شدن بستگی به آن خویی که در انسان رشد میکند، دارد، برای انسانهای بخشنده دور و نزدیک فرق نمیکند، آشنا و غریبه یکی است و گاهی دوست و دشمن مورد عطای او قرار میگرفتند، دوستان را باور مىکنیم، اما دشمنان را چگونه باور کنیم که مورد عطا و بخشش حسنی قرار گیرند، اما این یک حقیقت است، چه باور داشته باشیم و چه نداشته باشیم، داستانهای فراوانی در این خصوص نقل شده و تفاوتی بین شامی و مدنی و کوفی و فارس وجود ندارد و این انسانها الگوی ما هستند، الگو یعنی نمادی که باید از آن پیروی کرد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا جامعه شیعه که حسن بن علی (ع) را در عمل رهبر خود میداند، اینگونه رفتار میکنند، افزود: کافی است تا صفحه حوادث روزنامهها و پروندههای اختلافات مالی و خانوادگی دادگستریها را گوش دل بسپاریم و به درد دلهای انسانهای محجوب و عفیفی که مورد بیمهری نزدیکان خود قرار گرفتهاند، بسپاریم، اختلافات در مورد ارث و شراکتهای برادرانه و یا دوستان صمیمی که منجر به دشمنی مادام العمر شده و گاهی به فرزندان و نوههای آنان که از همه چیز بی خبرند نیز منتقل شده است کهای کاش چند سطری از بخشش، صبر، کرامت و چشم پوشی و گشادگی سینه حسنی را سر لوحه خود قرار میدادند تا سعادت دو گیتی را برای خود تضمین کنند.
مبنای قرآنی پذیرش صلح توسط امام حسن(ع)
تسخیری در خصوص مبنای قرآنی پذیرش صلح توسط امام حسن(ع) تصریح کرد: نخست باید بدانیم برای سعادت انسان اصولی در مکتب اسلامی که همانا روح قوانین انسانی است در نظر گرفته شده است که همانند حفظ کیان اسلامی، کرامت انسانی و نجات انسانهای بی گناه، حفظ کیان اسلامی یک اصل اساسی است و مشروعیت جنگ و صلح برای اقامه این هدف بزرگ است، بنابرین برای حفظ این کیان عزیزترین بندگان خدا قربانی میشوند، گرچه این بزرگواران معصومان(ع) باشند و تاریخ و مقوله حدیثی «مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ او مَقْتولٌ» گواه بر این مدعاست، گرچه ما در مقام تبیین صحت و سقم احادیث مذکور نیستیم، اما این حقیقت غیر قابل انکاری است که بهترین خلق خدا و مصلحان جهان اسلام خود را قربانی مکتب و باورها کرده اند و برای حفظ و نجات پیروان آن، جان فشانی کرده اند.
وی ادامه داد: جنگ خودش هدف نیست آنچه که هدف است حفظ کیان اسلامی و امت اسلام است چه با جنگ و چه باصلح، گاهی حفظ کیان مستلزم گذشتن از حق خود و سکوت در برابر جفاهایی است که در حق معصوم(ع) صورت میگیرد، لذا سکوت میکند و نه فقط سکوت میکند، بلکه به متولیان امر کمک میکند تا کیان اسلامی محفوظ بماند و به هنگام تولی امور در برابر قاسطین و مارقین و ناکثین با تمام قوا وارد جنگ میشود، این همان روشی است که امیر مومنان(ع) در طول زندگی خود در پیش گرفتند و یا اینکه مدتی سکوت باید کرد و در زمان مناسب قیام کرد و در فجیعترین رویداد تاریخی بامظلومیتی بی نظیر تمام دارایی خود را حراج قرب الهی کند، کربلا و عاشورا و ابا عبد الله (ع) گواه آن است.
استاد دانشگاه ابراز کرد: گرچه ما داستانهای فراوان در خصوص سخاوت حضرت شنیدهایم و یا خواندهایم، اما بدون شک آنچه که به ما نرسیده است بسیار فراوانتر میباشد، چون اهل بیت(ع) به احسان و کرم در خفا مشهورترند، یادآوری روش قرآنی احسان و بخشش امامان طاهر ما از آن جهت است که الگوی جامعه باشند تا بتوانند با بدترین پدیده جامعه خداپرست مبارزه کنند و زندگی متعادل را در جامعه اسلامی پیاده سازند، چه بسیارند کسانی که تصور میکنند بخشش موجب کاستن ثروت آنها میشود حال آنکه منطق اسلامی دقیقا عکس این نظریه را تایید میکند؛ «مَا عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ ۖ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ ۗ وَلَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ؛ آنچه نزد شماست همه نابود خواهد شد و آنچه نزد خداست (از ذخائر اعمال نیک و ثواب آخرت، تا ابد) باقی خواهد بود و البته اجری که به صابران بدهیم اجری است بسیار بهتر از عملی که به جا میآوردند.»
وی گفت: اگر ما دعوت میکنیم تا امام حسن مجتبی(ع) الگوی جامعه ایرانی و اسلامی باشد، این از برای سعادت خود ماست «قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ؛ بگو: پروردگارم روزی را برای هر کس بخواهد توسعه میدهد و برای هر کس بخواهد تنگ (و محدود) میسازد، و هر چیزی را (در راه او) انفاق کنید جای آن را پر میکند و او بهترین روزی دهندگان است.»
تسخیری در خصوص اقدام امام حسن(ع) که موجب تضعیف حکومت اموی شد، افزود: اگر ما اندکی به بندهای چهارگانه عهدنامه دقت کنیم به نظر بنده بدون شرح علل سقوط بنی امیه در این صلح نامه هویدا میشود که در بند نخست صلح نامه آمده معاویه به کتاب خدا و سنت پیغمبر(ص) عمل کند، البته پس از ورود معاویه به کوفه اولین جملهای که میگوید این است که من صلح نکردم تا شما را وادار کنم نماز بخوانید، زکات بدهید، حج برید، نه، بلکه برای این است که برگرده شما سوار شوم و بر شما ریاست کنم.
وی بیان کرد: هنوز مرکّب صلحنامه که عمل به کتاب خدا و پیامبر(ص) بود خشک نشد که معاویه میگوید: «تمام شرطهایی که با امام حسن(ع) گذاشتم اکنون زیر پای من است و هیچ ارزشی ندارد.»، این حرکت برای مردم کافی بود تا چهره مقدس مآبانه معاویه را خوب بشناسند، او که واژه صحابی پیغمبر (ص) و کاتب وحی را وسیلهای برای خود یدک میکشید.
معاون ارتباطات و امور بینالملل دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: در بند دوم آمده که معاویه حقّ تعیین خلیفه پس از خودش را ندارد و خلافت از آنِ حسن بن علی (ع) است، ولی طولی نکشید که با تطمیع، تهدید و قتل عدّهای، یزید را بر گرده مردم سوار کرد و عملا یکی دیگر از مواد صلحنامه را زیر پا گذاشت.
وی بیان کرد: در بند سوم آمده که معاویه حق ندارد به علی بن ابیطالب امیرالمؤمنین (ع) کوچکترین بیاحترامی و اهانتی بکند ولی دستور سبّ علی (ع) را معاویه در اوّلین سفرش به مدینه صادر کرد که این روایت در صحیح مسلم است و اگر این بند نبود شاید کمتر کسی از تاریخ نویسان و محققان باور میکردند که معاویه به عنوان حاکم یک دولت بزرگ هم و غمش حذف نام علی از صحنه هستی و یا بدنام کردن او باشد؛ اما خواست خدا برخلاف اراده ستمگران است، نام و یاد دشمنان اهل بیت(ع) در زباله دان تاریخ افتاد و اما بارگاه امامان(ع) پناهگاه محبان امامان و آزادیخواهان عالم از همه ادیان و مذاهب شد و سقوطی بالاتر از این برای بنی امیه متصور بود.
صلح حسنی پایهگذار قیام حسینی بود
تسخیری گفت: بند چهارم در خصوص قول و تعهّد معاویه بود به عدم تعرض به شیعیان امیرالمؤمنین علی(ع) و رعایت حقوق مالی و جانی آنان در هر کجا که باشند که در رابطه با این بند کافی است به تاریخ مراجعه کنیم تا ببینیم چه جنایتهایی در حق پیروان علی در زمان معاویه و بنی امیه صورت گرفت، که اگر ما جنایتهای صهیونیستها را در غزه با چشم خود نمیدیدیم، که چگونه کودکان و زنان و مردان بیگناه را با بدترین وضعیت به خاک و خون میکشند، شاید باور آن داستانهای جنایتکارانه بنی امیه باور کردنی نبود، لذا بطور روشن باید گفت صلح حسنی پایه گذار قیام حسینی که منجر به سقوط سلطه بنی امیه و راه کاری برای همه آزادگان عالم برای رهایی از ظلم مستبدان و ستمگران مدعی حقوق بشر و دموکراسی فریبکارانه شد.
وی بیان کرد: حاکمیت استبدادی بنی امیه به سرکردگی معاویه، با ترفندهای تهدید، تطمیع و تقدیر، تلاش بر براندازی حاکمیت اسلامی داشت و به گونهای پیش میرفت که امت اسلامی را به جنگی خونین درون حکومتی بکشاند یا تصفیه کامل مومنان به حاکمیت اسلامی را رقم بزند، حکمت حسنی بر آن شد تا هم کیان اسلامی گرچه بگونه ناقص محفوظ بماند و هم شیعیان مولا الموحدین از قتل عام شدن رهایی یابند، که هر دو هدف بزرگ امام حسن مجتبی (ع) محقق شد و آن هم در شرایطی که کمتر کسی آن را درک کرد.
تسخیری ادامه داد: بدون شک ثقل دوم و قرآن ناطق به مبانی قرآنی آشناتر است و صلح تحمیلی را از مصادیق آیات قرآنی دانستند، آیاتی از قبیل «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» جنگ بنی امیه سرانجام برادر کشی را در پیش گرفته بود، که امامت مسلمین یعنی حسن بن علی(ع) برای حفظ جان مؤمنان اندیشه صلح ظفرمندانه را در پیش گرفتند «وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ.»
وی بیان کرد: معاویه مدعی صلح بود، حضرت در آن شرایط با شرایطی که بدان اشاره خواهیم کرد صلح را نه تنها پذیرفت بلکه بر معاویه تحمیل کرد، اما حاکمیتهای مستبد عهد و پیمانی نمیشناسد، که این خود موجب رسوایی آنان شد، «وَ إِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ.»
معاون ارتباطات و امور بین الملل دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: حضرت با استناد به این فرمایش قرآنی بغی حاکمان اموی برای همه امت اسلامی و تاریخ بشریت را هویدا کرد، «فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَکُمْ وَلَن یَتِرَکُمْ أَعْمَالَکُمْ» و این توصیههای قرآنی بهوضوح تبیین کننده آثار مثمر ثمر اینگونه صلحنامههای موجب برتری است، چون ضمانتنامه الهی دارد و آیات دیگری که بیانگر تاثیرگذاری صلحهای اقتدار گراست ونه کرنشهای ذلت بخش.
وی در پاسخ به کرامات امام حسن(ع) در آیینه قرآن، افزود: سابقا به بعضی بخششهای کریمانه کریم اهل بیت و کریم آل طه اشاره کردیم و اینکه بخشش و کرم در انسانهای والا به حد ملکه رسیده، لذا سخاوتمندی در وجود آن حضرت عجین شده است، نمونههای بخششی که بیانگر عطای هر آنچه که داشت و بهترینها را به نیازمندان هدیه میکرد، تفاوتی میان کنیز و فقیر و نیازمند خودی و غیر خودی نمیگذاشت و هر آنچه که داشت به دیگران بدون منت میبخشید، داستانهای فراوانی از کرم حسنی در تاریخ ذکر شده و گاهی امویان مجبور شدند که این حقیقت را ذکر کنند، یعنی دوست و دشمن به این خلق حسنی معترفند.
تسخیری بیان کرد: بدون شک این اخلاق حسنی بر گرفته از آموزههای قرآنی و سیره پیامبران است، حضرت میدانند تا بخشش و نکویی نباشد هرگز به مقام نیکوکاران نتوان رسید و این همان حقیقت فرمایش قرآنی است؛ «لَن تَنَالُواْ ٱلۡبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیۡءࣲ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِیم؛ شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید مگر از آنچه دوست مىدارید و محبوب شماست در راه خدا انفاق کنید، و آنچه انفاق کنید خدا بر آن آگاه است.»
وی گفت: امامان ترجمان وحی و خود پیش قراول پیادهسازی و پیرو حقیقی آیات قرآنی هستند و به تعبیر حضرت امیر(ع) ایشان قرآن ناطقند، کتابی که میفرماید: «الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا یُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى کنند، سپس در پى آنچه انفاق کرده اند، منّت و آزارى روا نمیدارند، پاداش آنان برایشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است، و بیمى بر آنان نیست و اندوهگین نمیشوند.»