





به همت پژوهشگاه ادیان و مذاهب، چهارمین کرسی علمی – ترویجی در سال 1403 با حضور و ارائه دکتر مهدی علمی دانشور؛ عضو هیئت علمی دانشکده ادیان دانشگاه ادیان و مذاهب و نقد حجتالاسلام و المسلمین مهدی هنرجو با عنوان «اشارات معادشناختی درگاهان و تحول آن با گذر به دوره اسلامی» برگزار شد.
در ابتدای جلسه آقای دکتر مهدی علمی دانشور (عضو هیئت علمی دانشکده ادیان) بیان کرد: در میان باورهای آغازین وجود جهان پس از مرگ، «دنیای زیرین قلمرو مردگان» از ابتدائیترین اعتقادات نسبت به زندگی پس از مرگ است. از قدیمیترین تمدنهای کهن میتوان به سومریها اشاره کرد که آنان از جهان مردگان با تعابیری چون «سرزمین مرگ»، «سرزمین بیبازگشت» و سرزمین بیحاصل» نام بردهاند.
وی گفت: سرزمین مردگان در باور هندو ایرانیها به این صورت بوده است که این سرزمین در زیر زمین قرار دارد و روان بعد از مرگ و جداشدنش از جسم، به سمت سرزمین مردگان میرود. نکتهی مهمی که وجود داشت این بود که این روان در سرزمین مردگان وابسته به نیاکان و خویشانش بوده تا این روان را پوشاک و اطعامش دهند. تا پیش از زرتشت این جهان پلید بود، اما با تعالیم زرتشت این جهان به جایگاه دیوان و عذاب گنهکاران تبدیل شد و انسانهای نیکوکار به پاداش بهشت در جهان روشنایی رسیدند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادامه داد: باور به حیات پس از مرگ و رستاخیز از باورهای اساسی دین زرتشتی است، به گونه ای که این باور هم بر همهی جوانب اعتقادات زرتشتیان تأثیر گذاشته است و هم تأثیر آن را بر ادیان دیگر از جمله دین یهودی و از طریق آن به دیگر ادیان سامی و نیز دین مانوی شاهد هستیم. در دین زرتشتی مهمترین هدف زندگی، کمک انسان به اهوره مزدا در نبرد وی با اهریمن است و پایان زندگی انسان نیز یک مرحله از دورهی کامل حیات انسان است. رستاخیز و تن پسین، نماد پیروزی اهورهمزدا بر اهریمن و بازآفرینی آفرینش جهانی به شکل آغازین آن است باورهای معادشناختی دین زرتشتی دو جنبه دارد: یکی سرنوشت روان شخص در گذشته پس از مرگ و پاداش یا کیفری که هر شخص پس از مرگ دریافت میکند. دیگری ظهور نجات بخشان موعود، انجام رستاخیز و سرنوشت جهان در نبرد نهایی بـیـن اهــوره مـزدا و اهریمن. در این ارائه و تحقیق به بخش اول، یعنی فرایند سرنوشت روان شخص درگذشته پس از مرگ، چگونگی داوری روان ها و جایگاه پرهیزگاران و گناهکاران پس از مرگ از دروه اوستای متقدم، یعنی گاهانی تا دورهی فارسی میانه و دوره اسلامی پرداخته خواهد شد.
وی اظهار کرد: زرتشت در متون گاهانی اشارههای متعددی به این مسئله دارد که جهانی غیر از این جهان وجود دارد و انسانها باید مواظب کردارشان باشند. واژه (mahrka) در گاهان به معناي مردن آمده است. اين واژه، در اوستا از ريشه (mar) اسـت. در متون اوستای متاخر و اوستای متقدم جز در کتاب وندید سخنی دربارهی مرگ و کیفیت آن به میان نیامده است. در این دین مرگ، جدایی روح از تن است در متون پهلوی مرگ به معنای پایان جهان نبوده، بلکه بوسیلهی آن، ارواح از جهان مادی به جهان دیگر میروند.
دکتر دانشور در پایان افزود: ما در متون گاهانی جز چند روایت خطی، پیرامون مرگ چیزی در مورد عالم پس از مرگ نمیبینیم. قدیمیترین و کاملترین اوصاف روان پس از مرگ را میتوان در متون گاهانی در هادخت نسک پیدا کرد. در متون فارسی میانه و اواخر دوره ساسانی و دورهی اسلامی متون دینی زرتشتی روایات کاملتری از جهان پس از مرگ ارائه میدهد. در کتاب ارداویرافنامه که تحریر نهائی آن حدود سدهی چهارم یا پنجم هجری صورت گرفته است، فرایندها و روایتها پیرامون جهان پس از مرگ با تفصیل بیشتر مطابقت با متن بندهشن دیده میشود.
در ادامه جلسه حجتالاسلام و المسلمین مهدی هنرجو بعد از ذکر نقاط قوت میاحث مطرح شده، به حلقههای مغفول در پژوهش نکاتی بیان کرد.
وی گفت: توضیح و تفسیر بعضی از واژهها مانند کماله دیوان، اهریمن و بحث سدوش، همیستگان و اعراف بهتر بود که در ابتدای پژوهش تعریف شوند. از طرف دیگر بعضی موارد است که در بحث مرگ در دین زرتشت تقابل نور و ظلمت دیده میشود که بهتر است این نکته بیشتر به آن پرداخته شود.
مهدی هنرجو بیان کرد: تعارضی در دین زرتشت وجود دارد که وقتی جنازهای را دفع میکنند زرتشتیان معتقدند که متوفی به سمت زندگی خودش میرود و زندگان باید زندگی خودشان را داشته باشند. برخلاف اعتقاد ما مسلمانان. نکته دیگر این است که یک سرنوشت روان داریم و یک سدوش. در سدوش که همان سه روز و سه شبی است که مرده هم جسمش و هم روانش در این عالم حضور دارند. که این نکته بهتر بود بیشتر به آن پرداخته شود.
وی گفت: با بررسی عقاید زرتشتیان و پارسیان هند میبینیم که سدوش برای آنان آخرین ایستگاهی است که متوفی می تواند روان و جسمش را ببیند. البته درباره سدوش آثار بسیار کمی وجود دارد. پس از پایان یافتن روز سوم و آغاز روز چهارم، زرتشتیان آغاز به وندیداد خوانی میکنند چرا که زرتشتیان معتقدند که روان باید از جسم دل بکند و جدا شود.
مهدی هنرجو در پایان افزود: روان در بحث داوری در دو بخش فردی و جمعی است که در این اثر تنها بخش فردی مورد توجه واقع شده و بهتر است که به روان جمعی هم پرداخته شود. در این اثر به خوبی به اندیشه عقلی و نقلی بویژه اندیشههای ملاصدرا پرداخته شده است. در پایان به عنوان پیشنهاد پژوهشی می توان بحث هایی مربوط به اندیشهورزی در عالم پس از مرگ در متون فارسی میانه و ارداویراف، و بررسی اندیشه موبدان امروزی درباره عالم پس از مرگ و مقایسه آن با گذشته گاهانی اشاره کرد.