به گزارش روابط عمومی دانشگاه ادیان و مذاهب، در جلسه دفاعیهای که دوشنبه 7 اسفند 96 در سالن کنفرانس شهید بهشتی دانشگاه ادیان و مذاهب با حضور دکتر محمدحسین مختاری و دکتر محمداسعدی بهعنوان اساتید راهنما، دکتر محمدمهدی علیمردی، استاد مشاور و دکتر احمد واعظی، دکتر مهراب صادق نیا و دکتر محمدحسن محمدیمظفر در جایگاه اساتید داور برگزار شد دانشجو هادی صادقی از پایاننامهاش دفاع کرد.
در چکیده این پایاننامه آمده است:
هرمنوتیک بهعنوان شاخهای خاص از دانش، پدیدهای نوظهور و مربوط به دوران مدرن است، گرچه این مقوله بدون این نام و بهصورت پراکنده، در طول تاریخ اندیشهورزی بشر، بهویژه در تفکر دینی سابقهای طولانی داشته است. ولی بهعنوان یک دانش، در دوران نهچندان طولانی خویش، رویکردهای مختلفی را پشت سرنهاده است. برخی رویکردها در مواجهه با متن، زمینهساز تحولات گستردهای در حوزه فهم و تفسیر گردیده است. یکی از این تحولات در دورههای کنونی، نوع نگاه هرمنوتیک فلسفی است که منظر سنّتی مواجهه با متن را با چالش مواجه نموده است. اریک هرش، از نظریهپردازان معاصر و دوره انتقادی است که با قرائتی جدید، نگرش سنّتی به هرمنوتیک را احیاء نموده است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی و تحلیلی ـ انتقادی، به مسئله فهم و تفسیر از دیدگاه هرش، پرداخته و مبانی هرمنوتیکی وی را بهطور تحلیلی واکاوی نموده و با نظر به آرای علامه طباطبائی از مفسران و فیلسوفان معاصر مورد ارزیابی قرار میدهد، تا ضمن ارائه نقاط قوّت و همانندی وی با متفکّران اسلامی بهویژه علامه، نقاط ضعف و کاستیهای اندیشه هرمنوتیکی هرش را نشان دهد.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که هرش علاوه بر انتقادات بنیادین خود به پایههای هرمنوتیک فلسفی، از دستگاه فکری و مبانی هرمنوتیکی مدلّل برخوردار بوده و از آن مبانی در اندیشه انتقادی خویش بهره گرفته است. اصول و مبانی نظری این اندیشمند، در موارد متعدّدی با رویکرد عالمان اسلامی و بهطور خاص علامه نزدیک بوده و در برخی قلمروهای نظری باهم همپوشانی دارند. اساس پروژه هرش، بر اعتباربخشی تفسیر استوار است. او تلاش نموده که برخی اصول هرمنوتیکی دیلتای را بر مبنای معرفتشناسی هوسرل، زبانشناسی سوسور و منطق فرگه پیریزی نماید. ازاینرو، با تمایز میان معنا و معناداری، معنا را ناظر به متن و معناداری را خارج از چارچوب متن و بیانگر نوعی رابطه بین معنا و طرز تلقّی و واکنش فرد شمرد و بدینترتیب، تعاملات خواننده با متن را متنوع و متفاوت دانسته و زمینه تفکیک آنها را فراهم آورد. وی فهم، تفسیر، نقد و داوری را چهار نوع مواجهه مفسر با متن برشمرده و اشتباه مهم هرمنوتیک فلسفی را خلط این امور دانسته است. بر اساس مبانی هرمنوتیکی هرش، معنا همان مراد مؤلف است و امکان اعتبارسنجی و داوری میان تفاسیر وجود دارد. وی با بنا نهادن اصولی عینی به دنبال نجات هرمنوتیک از نسبیگرایی، برآمده، لذا با ترتیب مقدمات و پیریزی معیارهایی در جهت اعتبار تفسیر گام برداشته است. پژوهش حاضر درصدد واکاوی همین مسئله برآمده است تا بهطور فزاینده و انتقادی به بررسی آن پرداخته و نقاط تاریک و روشن را برجسته نماید.
کلمات کلیدی: هرمنوتیک، اریک هرش، بررسی انتقادی، علامه طباطبائی، نظریه فهم النصی، مبانی هرمنوتیکی.