به گزارش روابط عمومی دانشگاه، محمدصادق دوراندیش، دانشجوی دکتری تصوف و عرفان اسلامی دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی با عنوان مکاشفات علمی و بهرمندی از بُطون قرآن کریم آورده است:
در آثار عرفانی، مکاشفه (۱) را به عنوان راهی برای ادراک ساحت باطنی عالَم و دستیابی به احکام اسماء الهی و حقائق موجودات، تلقی کردهاند. البته حصول علم و معرفتبخشی ویژگی مکاشفات علمی است؛ چنانکه اقسام دیگر (۲) از آثاری متفاوت برخوردارند. بدیهی است نکته یادشده بر این اصل، استوار است که: ورای ظواهر هستی، واقعیتی است که با کشف الغطاء یا مکاشفه میتوان از ویژگیها و احکام آن، خبر یافت.
از طرفی اهل معرفت در پرتو هدایت قرآن و أئمه معصومین(عليهم السلام)، برای آيات قرآنی نیز حقائقی را تعريف میکنند که از سنخ لفظ و مفهوم نبوده، و جز با مشاهده و عيان، راهی برای ادراک آن حقائق نیست.(۳) معنای نکته یادشده این است که عالَم با همه مراتب و حقائقی که دارد به عنوان کتاب تکوین الهی شمرده میشود؛ و این کتاب تکوین با کتاب تدوین (قرآن کریم) مطابقت داشته و تفصیل یافته همان کتاب تدوین است. بنابراین مکاشفات علمی را طریق ادراک حقائق آیات قرآن نیز میتوان دانست.
البته قرآن کریم به عنوان شهود معصوم، منبع و سرچشمه معارف الهی بوده و إنباء الهی و خبر از مراتب و حقائق هستی است. لیکن این کتاب الهی دارای ظاهر و باطن است. ظاهر قرآن که همان مفاهیم آیات قرآنی است، روزی مؤمنانی است که آن را باور دارند و به نور ایمان از معارف قرآنی بهرمند میشوند. اما قرآن کریم به ظاهر، محدود نبوده و دارای باطن است. بلکه مطابق روايات معصومين(عليهم السلام) مراتب باطنی متعددی دارد؛ مراتبی که رزق معنوی اهل الله است. چرا که ایشان در پرتو هدایت الهی و با ایمان و عمل صالح به مقامات برتر انسانی نائل شدهاند.
در حقیقت چون مقامات انسانی یا اصطلاحاً لطائف سبع و مراتب هفتگانه باطنی انسان، متناسب با بطون هفتگانه قرآن تلقی شدهاند، آنهایی که به مراتب هفتگانه انسانی ارتقا مییابند، به میزان صعود معنویشان از بطون قرآن کریم بهرمند میگردند.(۴)
نتیجه اینکه نزد اهل معرفت، مکاشفات علمی که ویژگی معرفتبخشی دارند به عنوان راهی برای خبر یافتن از باطن عالم و نیز ادراک مراتب باطنی قرآن کریم، تعریف میشوند.
__________________________
۱.گاهی مکاشفه را با مشاهده به یک معنا میانگارند. اما در برخی آثار مهم عرفانی به عنوان دو اصطلاح متمایز، تعریف شدهاند. مطابق آنچه که در فتوحات مکیة (دار الصادر، بیروت، چهارجلدی، جلد ۲، ص ۴۹۶) آمده است؛ مشاهده به ذوات، متعلّق است؛ اما مکاشفه برای ادراک معانی و نیز علم به احکام اسماء الهی است.
۲. برای مکاشفه به حسب آثاری که دارد، اقسامی بیان شده که عبارتند از: «مكاشفة بالعلم» و «مكاشفة بالحال» و «مكاشفة بالوجد».(فتوحات مکیة، دار الصادر، بیروت، چهارجلدی، جلد ۲، ص ۴۹۷) در یادداشت حاضر از اصطلاح «مكاشفة بالعلم» به «مکاشفه علمی»، تعبیر شده است.
۳.علامه طباطبايي(ره)؛ قرآن در اسلام؛ ۱۳۷۰؛ دارالکتب الاسلامية؛ ص ۳۸_۳۹
۴.امام خمینی(ره)؛ تعليقات على شرح «فصوص الحكم»و«مصباح الأنس»؛ ۱۴۱۰ق، ص ۲۱۴_۲۱۶