حجت الاسلام و المسلمین دکتر غفوری نژاد در همایش «امر به معروف و نهی از منکر» ویژه ائمه جماعات مشهد مقدس، به عنوان استاد مدعو با موضوع امر به معروف و نهی از منکر و نظریات همگن در فرهنگ غرب سخنرانی کرد.
ایشان در اول سخنان خود با اشاره به اولین حدیثی که در کتاب امر به معروف و نهی از منکر کافی از امام باقر (ع) نقل شده است گفت: در این حدیث میخوانیم «فَریضَةٌ عَظیمَةٌ بِها تُقامُ الفَرائضُ، وتَأمَنُ المَذاهِبُ، وتَحِلُّ المَکاسِبُ، وتُرَدُّ المَظالِمُ، وَتَعمُرُ الأرضُ، وَیُنتصَفُ مِنَ الأعداءِ، وَیَستَقیمُ الأمرُ»؛ به این معنا که امر به معروف و نهی از منکر فریضه بزرگى است که دیگر فرایض به واسطه آن بر پا میشود، راه ها امن میگردد و درآمدها حلال مىشود و حقوق پایمال شده به صاحبانش برمیگردد، زمین آباد مىشود و (بدون ظلم) حق از دشمنان گرفته مىشود و کارها سامان مىپذیرد.
سوال اینجاست که با این همه منافع دنیوی، آیا در فرهنگ غرب به این فریضه توجه شده است یا نه؟
طبیعیست که این مساله در غرب مغفول واقع شده باشد، اما امروز به صورت خیلی مختصر نظریاتی را بیان میکنیم که تا حدودی به مساله امر به معروف و نهی از منکر در دین ما ارتباط دارند و میتوان آنها را با هم مقایسه کرد.
ایشان افزود: قبل از پرداختن به نظریات مرتبط با این آموزه، چند نکته را به عنوان مقدمه باید در نظر داشت:
- بحث ما در اینجا برون دینی بوده و به رابطه این فریضه با اعتقادات دینی کاری نداریم و این مساله را از دیدگاه دنیوی بررسی خواهیم کرد؛
- این بحث از سنخ مطالعه تطبیقی است و مراد، مقایسه این آموزه با فرهنگ مطرح شده در دانشگاههای غربی است؛
- بررسی و تحقیق انجام شده در فرهنگ غرب، اختصاص به فضاهای علمی و آکادمیک غربی دارد نه فرهنگ دینی و عمومی غرب؛
- در برخی رشتههای دانشگاهی مواردی مطرح شده است که میتواند با این آموزه مقایسه شود. یکی از مباحث رشته حقوق، جرم شناسی است و یکی از مسائل این مبحث پیشگیری از وقوع جرم است. بنابراین در این رشته دیدگاههایی مطرح بوده که با فریضه امر به معروف مرتبط است. مسائل جامعه شناسی، مطالعه مربوط به هنجارهای اجتماعی، مباحث مطرح شده در روان شناسی اجتماعی، همه اینها زمینههای مظان یافتن دیدگاهها و نظریاتی قابل مقایسه با آموزه امر به معروف و نهی از منکر است.
دکتر غفوری نژاد در ادامه به بیان دو نظریه عملی در این باره پرداخت:
الف) نظریه پنجرههای شکسته: در سال 1982 مقالهای در ماهنامه آتلانتیک توسط دو اندیشمند به نامهای جیمز ویلسون (متخصص مدیریت شهری) و جورج کلینگ (متخصص جرم شناسی) با عنوان “broken windows” منتشر شد با این بیان که اگر ساختمانی دارای پنجرههایی شکسته باشد و مدتها تعمیر نشود، احتمالا افراد خرابکار در هنگام مشاهدهی این ساختمان، در مقایسه با یک ساختمان سالم، تمایل بیشتری به تخریب سایر پنجرهها خواهند داشت و احتمالا در ادامه اگر کسی آنها را منع نکند، آن ساختمان را نیز اشغال کنند. لذا در صورتی که خلافی را در مکانی مشاهده شد، باید به جهت جلوگیری از آسیبهای بعدی آن را ترمیم کرد تا فساد گسترش نیابد.
مثال دیگری که در اینباره زده شده این است که اگر در یک پیادهرو مقداری زباله قرار داشته باشد، به سرعت میزان زبالهها افزایش پیدا خواهد کرد به این صورت که افرادی که در حال عبور هستند با مشاهده زبالهها، به خود اجازه میدهند که زبالهی خود را در آن محل رها کنند و در نهایت ممکن است که به خودروهای پارک شده در آن خیابان نیز دستبرد زده شود.
ما از این دو مثال اینگونه نتیجه میگیریم که این گفته «همیشه بهداشت بر درمان مقدم است» صحیح بوده و پلیس و مردم همواره نباید به دنبال جرمها و آسیبهای فردی باشند که شاکی مشخص دارد بلکه همه باید بکوشیم جامعهای عاری از مواردی از سنخ پنجرههای شکسته داشته باشیم.
ب) سندروم جنویز: در تاریخ 13 مارس سال 1964 شخصی به نام کیتی جنویز در حضور 38 نفر از افراد محلهاش، در نیویورک با ضربات چاقو در بازهی زمانی نیم ساعته به قتل رسید. بعد از اتفاق دو دانشمند آمریکایی به نام جان دارلی (دکتری روابط اجتماعی) و بیب لاتنی (دکتری روانشناسی اجتماعی) به این اندیشیدند که چه بلایی بر سر جامعه آمده است که در مقابل چشمان افراد نسبتا زیادی چنین اتفاقی بیفتد و کسی از این مساله جلوگیری یا حتی اعتراض نکند. این دو دانشمند برای بررسی این مساله، آزمایشی را طراحی کرده و افرادی را جهت شرکت در این آزمایش فراخواندند. در این آزمایش 10 نفر که 9 نفر از آنها جزو تیم تحقیقات بودند در اتاقی حاضر شدند و دود سفیدی وارد اتاق میشد و این 9 نفر هیچ واکنشی به این امر نشان نمیدادند تا رفتار آن یک نفر را مورد بررسی قرار دهند. نتیجه این آزمایش این بود که فقط 10 درصد شرکتکنندگان در حضور دیگران که نسبت به دود سفید بیتفاوت بودند، از خود واکنش نشان میدادند در حالی که 75 در صد شرکتکنندگان که در اتاق تنها بودند، نسبت به دود سفید احساس خطر کرده و عکس العمل نشان دادند.
وی ادامه داد: در نهایت از این آزمایش اینگونه نتیجه گرفته شد که افراد در حضور بیتفاوت دیگران، سعی میکنند خود را بیتفاوت نشان دهند. این یعنی قدرت هنجارهای اجتماعی باعث میشود که مردم برای ارزیابی میزان وخامت اوضاع به واکنشهای دیگران توجه کنند.
عوامل موثر در تبیین این پدیده از نظر روانشناسان اجتماعی از این قرار است:
- توزیع مسئولیت: هرچه جمع بزرگتر باشد، از بار روانی و هزینه کمک نکردن کاسته میشود.
- بازدارندگی تماشاچیان: هرچه جمع بزرگتر باشد، شرم و خجالت فرد یاریرسان از اینکه کمکش مناسب نباشد، بیشتر میشود.
- تأثیر اجتماع: در جمعهای بزرگ،عدم مداخله هر فرد، به دیگران این علامت را میدهد که احتمال آنکه این مداخله مناسب باشد کم است.
آنها برای رهایی از این چالش دو راه کار را بیان کردند:
- تغییر دادن هنجارهای اجتماعی از طریق الگوهای عقیدتی؛
- آموزشهایی از طریق معلمان، ورزشکاران، شخصیت های محبوب و… که میتواند به افزایش جرأت و جسارت در افراد برای پیشگیری از جرم و خشونت منجر شود.
رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب واحد مشهد در ادامه شباهت و امتیازات آموزه امر به معروف و نهی از منکر را نسبت به این دو نظریه بیان کرد و گفت:
نظریات همگن با فریضه امر به معروف و نهی از منکر در بیان مجاز نبودن بی تفاوتی نسبت به وقوع جرم با هم مشترکاند. اما این آموزه اسلامی نسبت به نظریات مطرح شده امتیازاتی دارد که از این قرار است:
- انگیزه دینی در فریضه برای مواجهه با فساد بر خلاف نظریات همگن؛
- گستردهتر بودن دایره نهی از منکر (شامل شدن امور اخلاقی و…) نسبت به آنچه در نظریات همگن مطرح است که فقط برخی از مصادیق نهی از منکر را شامل میشود (مثل خشونت علیه دیگران، سرقت و…)؛
- شمولیت این آموزه نسبت به امر به معروف برخلاف نظریات همگن که نسبت به این امور ساکت است؛
- ذو مراتب بودن این آموزه: انکار قلبی، زبانی و عملی؛
دکتر غفوری نژاد در بخش آخر سخنان خود گفت: آموزه امر به معروف و نهی از منکر سبب شده برخی مستشرقان نیز در این زمینه تحقیق کنند. کتاب «امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی» نوشته آقای مایکل کوک، که توسط بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی ترجمه و چاپ شده است به مقایسه آموزه نهی از منکر و مساله امداد پرداخته و بیان کرده است: هرچند مساله امداد و نهی از منکر از نظر مفهوم با هم متفاوتند، اما تا حدودی با یکدیگر همخوانی دارند که امکان سنجش آنها با هم وجود دارد. از طرفی این وظیفه در اسلام بسیار مهمتر از امداد در فرهنگ غرب است.