عنوان رساله:
سير تاريخي دفاع از رجعت در انديشه کلامي اماميه
استاد راهنمای اول: دکتر محمد جاودان
استاد راهنمای دوم: حجت الاسلام دکتر مهدی مهریزی
استاد مشاور: حجت الاسلام محمد علی مهدوی راد
اساتید داور: حجت الاسلام دکتر محمد حسن نادم، حجت الاسلام دکتر محمد غفوری نژاد و حجت الاسلام دکتر مهدی رودبندی زاده
نماینده تحصیلات تکمیلی: حجت الاسلام محمد صادق مشفقی پور
چکیده:
رجعت از آموزه های اختصاصي اماميه است و از ديرباز تلاش های متکلمان براي دفاع های از اين موضوع را برانگيخته است. مسأله اين رساله چگونگي و چرايي فراز و فرود اين تلاش های متکلمانه است. اين نوشتار با رويکرد تاريخي و دو روش تحليل محتوا و تجميع قرائن از خلال مروري بر آثار و آراء و نيز با درنگ در ويژگي¬هاي هر دوره کوشيده است عوامل موثر بر اين فراز و فرود را بيابد.
اين متکلمان در استدلال های خويش از قرآن، روايت و اجماع بهره برده اند. پيش از قرن چهارم غايت استدلال های ايشان دفاع از صحت باور به رجعت و امکان وقوع آن بود. از قرن چهارم غايت ايشان به اثبات حتميت وقوع آن ارتقا يافت و از قرن يازدهم کوشيدند که وجوب اعتقاد به رجعت را اثبات کنند.
قديمي ترين استدلال ايشان مبتني بر مشابهت با اقوام گذشته بر اساس حديث نبوي «حذو النعل بالنعل» است. در قرن چهارم به ترتيب آيات قرآني و اجماع نيز مطرح شد. ادله قرآني ابتدا تنها بر فهم عرفي از آيات استوار بود تا اينکه از قرن هفتم روايات تفسيري پشتوانه آنها شد. اجماعي که براي دفاع از باور به رجعت از آن بهره برده ميشد، در ابتدا اجماعي دخولي بود تا اينکه اجماع مدرکي نيز مطرح شد.
از قرن هفتم تعداد روايات رجعت بسيار زياد شد. بر خلاف تصور رايج، سبب تأخير در آشکار شدن اين روايات بر طرف شدن شرايط تقيه نبوده است؛ بلکه شيعيان شام که عمدتا نصيري، اسحاقي و عقيلي بودند با هجرت به عراق و ايران، اين روايات را به ارمغان آوردند. اين روايات بيشمار در قرن يازدهم، متواتر خوانده شدند. اطلاق «تواتر» بر اين روايات مرهون پديد آمدن مفهوم نويني است که در قرن چهاردهم با عنوان «تواتر اجمالي» خوانده شد. به گمان اين پژوهش، آنچه تواتر اجمالي خوانده می شود شرايط اساسي تواتر را ندارد و اطلاق عنوانی جز کثرت روايات، صحيح نيست.
واژگان کليدي: اماميه، کلام، حديث، رجعت