دکتر سیدعلی موسوی‌نژاد بیان کرد؛

تنازع باعث ضایع شدن توانمندی‌ها، انرژی‌ها و استعدادها می‌‌شود

تاریخ انتشار:

پنجمین جلسه وبینار «تقریب مذاهب: از نظر تا عمل» با سخنرانی دکتر سیدعلی موسوی‌نژاد با موضوع «درس‌هایی از تجربه متفاوت فرق شیعه در همزیستی و وحدت اسلامی» برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه، به همت معاونت فرهنگی اجتماعی دانشگاه ادیان و مذاهب پنجمین جلسه وبینار «تقریب مذاهب: از نظر تا عمل» با سخنرانی دکتر سیدعلی موسوی‌نژاد عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب با موضوع «درس‌هایی از تجربه متفاوت فرق شیعه در همزیستی و وحدت اسلامی» برگزار شد.

دکتر سیدعلی موسوی‌نژاد تشریح کرد: در یک نگاه کلی سه روش و رویکرد کلی را در میان جریانات و فرق شیعی می‌توان نشان داد. یکی از انواع برخورد با اختلافات و تفاوت‌های فکری از سوی شیعیان، برخورد امنیتی است چون جریاناتی از شیعیان در طول تاریخ از دریچه حفاظتی و امنیتی و با نگاه طبقه‌بندی اندیشه و باورها با دیگران برخورد کرده‌اند. روش دوم، برخورد سیاسی و روش سوم برخورد فکری است.

وی ادامه داد: این از سنت‌های الهی است که انسان‌ها، دارای دیدگاه‌های مختلف هستند و این لازمه تکامل انسان است و اگر اصل اختلاف را بپذیریم، نوع مواجهه ما متفاوت خواهد بود. این نکته را هم نباید منفی در نظر بگیریم. البته اگر انسان‌ها با هم هیچ اختلافی نداشتند از جهاتی خوب بود اما از جهت دیگر، آزمون و تکامل بی‌معنی می‌شد ولی آنچه نباید در از بین بردن آن تردید داشته باشیم تفرقه و تنازع است چون اختلاف در همه حوزه‌های بشری وجود دارد و فقط در امر دین نیست. حال اگر در مسائل دینی با ادیان و مذاهب دیگر اختلاف داریم نباید این را دستمایه تنازع کنیم. قرآن کریم هم فرموده است «وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ؛ و همه پیرو فرمان خدا و رسول باشید و هرگز راه اختلاف و تنازع نپویید که در اثر تفرقه ترسناک و ضعیف شده و قدرت و عظمت شما نابود خواهد شد، بلکه همه باید یکدل، پایدار و صبور باشید، که خدا همیشه با صابران است» (انفال/ ۴۶).

تبعات تنازع در میان مسلمانان

دکتر موسوی نژاد بیان کرد: تنازع باعث ضایع شدن توانمندی‌ها، انرژی‌ها و استعدادها می‌‌شود بنابراین قبول اصل اختلاف و پرهیز از تنازع دو اصل دارای اهمیت است. منظور از وحدت، تقریب، انسجام، همزیستی مطلوب، و همگرایی و اتحاد اسلامی، روش صحیح حل اختلافات است و به نظرم تفاسیر دیگر از وحدت، نادرست است. مثلاً یکی از تفاسیر نادرست از وحدت، نادیده گرفتن و سعی در از بین بردن اصل اختلاف است. باید بپذیریم که برداشت‌ها از دین و مذهب متفاوت است و وحدت و تقریب بدین معنی است که ما با  این اختلافات برخورد عاقلانه داشته باشیم.

وی گفت: بنده سه نوع روش برخورد با اختلافات را در تجربه شیعیان در برابر مخالفان و دیگر مسلمانان مورد اشاره قرار می‌دهم و اگر به این تجربه‌ها امتیاز دهیم و آن را مثبت و منفی کنیم گامی برای تحقق وحدت و انسجام اسلامی است چرا که باید از شعارهای کلیشه‌ای و صرفا سیاسی پرهیز کرده و یک مطالعه دقیقِ تاریخی داشته و درباره محورهای اختلاف نظریه‌پردازی کنیم. یکی از انواع برخورد با اختلافات و تفاوت‌های فکری از سوی شیعیان، برخورد امنیتی است چون جریاناتی از شیعیان در طول تاریخ از دریچه حفاظتی و طبقه‌بندی شده با دیگران برخورد کرده‌اند. روش دوم، برخورد سیاسی است چراکه در طول تاریخ جریاناتی از شیعیان را دیده‌ایم که در مورد اختلافاتی که با دیگر مذاهب داشته‌اند با روش‌های سیاسی و سیاسی کاری برای حفظ خود در برابر قدرت دیگری تلاش کرده‌اند. روش سوم نیز روش فکری است. در این روش بیشتر با شیوه علمی و فرهنگی با دیگران برخورد شده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب اضافه کرد: قبل از اینکه وارد توضیح بیشتر این سه نوع روش شده و مصادیق آن را بیان کنم لازم است اشاره کنم اینکه می‌گوییم فلان جریان برخورد امنیتی داشته است منظور جریان غالب است نه اینکه برخورد سیاسی یا فکری نداشته است.

آسیب‌شناسی برخورد امنیتی با دیگر مذاهب

وی در مورد برخورد امنیتی گفت: این روش گاهی در قالب پنهان کردن اعتقادات در برابر مخالفین، تقیه شدید و احیانا تلاش برای از صحنه بیرون کردن مخالفان انجام شده است. حال سؤال این است که آیا این برخورد در طول تاریخ از سوی جریانات و فرقه‌های شیعی وجود داشته است؟ جواب مثبت است و هنوز هم برخی سعی دارند از این روش استفاده کنند و معتقدند باید تقیه پیشه کرده و باورهای خود را پنهان و مخالفان را به طرق مختلف از صحنه بیرون کنیم.

سیاست درهای بسته و محیط بسته دینی و مذهبی ایجاد کردن، از دیگر روش‌های این جریان است و امروزه هم برخی جریانات شیعی را مشاهده می‌کنیم که دور خود حصار کشیده و به همان باورهای خودشان دلخوش هستند و سعی می‌کنند حتی المقدور این باورها به بیرون درز نکند تا مبادا منجر به مشکلی برای آنها بشود. در طول تاریخ، جریانات باطنی و غالیانه شیعی را اینگونه می‌بینیم که بعضا اقدام به لعن و دشنام به مقدسات دیگر مذاهب می‌کنند و البته این کارها را بعضاً مخفیانه و کدگذاری شده انجام داده و می‌دهند.

وی ادامه داد: از دیگر ویژگی‌های برخورد امنیتی، تقویت هرچه بیشتر و فعال‌تر کردن حوزه‌های غیریت‌ساز و آئین‌ها و باورهایی است که فاصله را با دیگر مسلمانان بیشتر می‌کند. از خصوصیاتِ دیگرِ جریان اول، روی آوردن به بیرون کردن مخالفان از صحنه با استفاده از روش‌های امنیتی، ترور و حذف فیزیکی است. ما در جریانات باطنی شیعی همانند اسماعیلیه، سازماندهی گروه‌های ترور برای از صحنه بیرون کردن مخالفان را هم شاهد هستیم که صرفا جنبه سیاسی هم نداشته است بلکه در بسیاری از موارد بُعد اعتقادی هم در میان بوده است. از جمله اشکالات این روش که برای ما درس‌آموز است این که کسانی‌ که سراغ این روش رفته‌اند هرچه بیشتر از بدنه اصلی جامعه اسلامی جدا شده‌اند و این قطعاً آسیبی بزرگ است. ایراد دیگر کم‌تأثیر شدن روش آنها است چراکه اگر دنبال نشر صحیح معارف اسلامی و شیعی هستیم با تقویت باورهای غیریت‌ساز، دیگر به شکل مطلوبی تأثیرگذار نخواهیم بود و به همین دلیل است که مشاهده می‌کنیم در طول تاریخ تأثیر جریانات باطنی بر دیگران بسیار کم بوده و بسیاری از آنها گریزان شده‌اند. از دیگر ایرادات فراهم کردن شرایط و دادن بهانه به دست مخالفان برای سرکوب آنها است.

مشکلات برخورد سیاسی

دکتر موسوی نژاد ادامه داد: جریاناتی از شیعیان هم در برخورد با مخالفان از روش سیاسی استفاده کرده‌اند که این روش دارای خصوصیاتی است. از جمله تجدیدنظر در اصول اندیشه و نادیده گرفتن و کم جلوه دادن اختلافات است. مثلاً برخی گفته‌اند پرونده اختلاف‌نظرها را می‌بندیم و اساسا درباره آن اظهار نظر نمی‌کنیم که اسم اینها را متوقفین می‌گذاریم در حالی‌که عرض کردم برای تقریب و وحدت، باید اصل اختلاف را بپذیریم. گروه‌هایی در طول تاریخ گفته‌اند اصلا اختلافی نبوده بلکه اصل ماجرا، یک سوء‌تفاهم بوده است. شاخه‌هایی از زیدیه معتقدند که حق با حضرت علی(ع) بود اما خود ایشان با دیگران کنار آمد بنابراین ما هم نباید بر وجود اختلاف تأکید کنیم. گروهی دیگر منکر اختلافات نیستند اما می‌گویند اختلاف مربوط به همان زمان بوده و امروز دیگر اهمیت ندارد  چراکه مسئله‌ای مربوط به صدر اسلام بوده است. شاخه‌ای از زیدیان به نام سلیمانیه، از این دسته هستند.  و برخی دیگر ادامه اختلاف را هم پذیرفتند ولی از اهمیت آن کاسته‌اند و بحث نص خفی یا بر صواب بودن همه اجتهادات را مطرح کرده‌اند.

 به نظرم عمده این دیدگاه‌ها که رنگ و بوی سیاسی دارند تفسیری اشتباه از وحدت و تقریب داشتند چراکه در این روش، صورت مسئله را پاک کرده و واقعیت تاریخ نادیده گرفته شده است. آسیب دیگر، بی‌محتوا کردن آموزه امامت شیعه است چون اگر بگوییم اختلافی وجود نداشته یا اهمیت نداشته در ادامه چگونه مدعی اصل امامت و لزوم پیروی از امامان به عنوان یک شیعه خواهیم بود؟ امامت باید در فرزندان پیامبر (ص) ادامه پیدا کند تا زمانی‌که اخرین امام مهدی موعود (عج) ظهور کند. اشکال دیگر این روش این است که فضای هویت‌سازی و گفتمانی را به شدت تضعیف می‌کند و باعث می‌شود شیعیان به دیگر جریانات بپیوندند.

روش فکری و فرهنگی در برخورد با مخالفان

وی در پایان گفت: در آخرین روش پایبندی به اصول و در عین حال تبیین علمی صحیح همراه با مدارا و حفظ انسجام مطرح است. این یعنی برخورد فکری چراکه ماهیت اختلافات را فکری می‌دانیم. بخش زیادی از امامیه این روش را در پیش گرفته‌اند. در اینجا با دیگران معاشرت وجود دارد همانگونه که ائمه (ع) و علمای امامیه چنین روشی را در پیش گرفته و در اهداف مشترک، با دیگر مذاهب همکاری کرده و در عین حال حضور خود را در جامعه اسلامی حفظ کرده‌اند.

امامان شیعه با پیروان دیگر مذاهب گفت‌وگوی صحیح و سازنده داشتند و بر اهداف مشترک همانند قرآن، پیامبر و سنت نبوی، حج و قبله تأکید داشتند لذا باید باورهای غیریت‌ساز را در درجه دوم اهمیت قرار داده وحتی بر سر اندیشه‌های ناصواب دیگری وارد درگیری نشد بلکه اگر لازم بود درباره آن گفت‌وگو کرد. به نظر می‌رسد باید هرچه بیشتر این روش تقویت شود چرا که روش‌های مورد اشاره قبلی آسیب‌زا بوده است.

مطالب مشابه