پاسخ به شبهاتی درباره حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها

تبریک سالروز ازدواج پیامبر اکرم (ص) و خدیجه کبری(س)

تاریخ انتشار:

ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه علیها السلام، در ۱۰ ربیع الاول سال ۲۵ عام‌ الفیل (پانزده سال قبل از بعثت) بوده است. حضرت خدیجه با اینکه مردان ثروتمندی از قریش از او خواستگاری کرده بودند، ولی او که شیفته درستکاری و امانتداری و مکارم اخلاقی پیامبر اکرم شده بود، با پیامبر صل الله علیه و اله ازدواج کرد.

حضرت محمد مصطفی (ص) در ۲۵ سالگی با خدیجه کبری(س) ازدواج کرد. گفته می‌شود که  حضرت خدیجه در آن موقع ۴۰ سال داشت ولی با توجه به حمل حضرت فاطمه (س) و تاریخ تولد او که در سال پنجم بعثت می‌باشد  حضرت خدیجه(س) می‌بایست در شصت سالگی وضع حمل کرده باشد و اینکار در این سن بعید بنظر می‌رسد، ازین رو اقوال دیگر همچون ۲۵ یا ۲۸ سال، که در برخی کتابها ذکر شده، معقولتر است.

خدیجه (سلام‌الله‌علیها) دختر خویلد بن اسد، زنی بازرگان و ثروتمند بود که به اِمرأةالقریش (یعنی شاهزاده خانم قریش) شهرت داشت. او اولین زنی بود که مسلمان شد و به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ایمان آورد و اولین همسر پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و مادر حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) است.

1⃣ یکی از دلایل این تخریب‌ها بزرگ کردن عایشه هست. در مواردی اسم حضرت زهرا و حضرت خدیجه رو حذف کردن و اسم عایشه رو گذاشتن. و تاریخ رو تحریف کردن.

بعضی جاها این تحریف‌ها بیشتر عیان است.. مثلا حدیث معروف پیامبر که چهارزن بهشتی که بهترین زن‌های عالم‌اند که دوتای آن‌ها حضرت زهرا و خدیجه هستن. در چاپ جدید کتاب صحیح‌مسلم این دو اسم حذف شده و اسم عایشه قرار گرفته. بعد  اینه که این حدیثو در قسمت فضائل حضرت خدیجه آوردن ولی اسمی از خدیجه نیست.

2⃣ و یا مثلا حضرت خدیجه رو یک زن پیر و بیوه که قبلا دوتا شوهر داشته، جلوه دادن. که بسیاری از مورخین میگن این‌ها دروغی بیش نیست. در بیشتر منابع، حتی منابع اهل سنت آمده است که حضرت‌خدیجه تقریبا هم‌سن پیامبر بوده، نهایتا دوسال بزرگتر. و همچنین قبل از آن ازدواجی نکرده بوده. دلیل این دروغ‌ها این بوده که خواستند رَحم مطهر حضرت‌خدیجه که حضرت زهرا رو بدنیا آورد و ریشه امامان‌ما هست رو خدشه‌دار کنن و بگن قبل پیامبر عرب‌جاهلی با او ازدواج کرده بود. در حالی که این رحِم‌پاک رو خدا مخصوص اهل بیت مقدّر کرده بود.

ازدواج مجدد و بچه‌داشتن از همسر قبل عیبی ندارد، ولی برخی افراد و ازدواج‌هایشان در تاریخ استثناء شده‌اند، مثلا حضرت زهرا فقط با امیرالمؤمنین ازدواج کرد و حسن و حسین را بدنیا آورد، پیامبر هم تا حضرت خدیجه‌ بود با زن دیگری ازدواج نکرد.

پیامبر(ص) بعد از وفات خدیجه به حضرت زهرا فرمود:《إِنَّ بَطْنَ أُمِّکِ کَانَ لِلْإِمَامَهِ وِعَاء》رحم مادر تو ظرف امامت‌پرور بوده است.

🔻علاوه بر دلایل و اسناد تاریخی، شواهدی رو میارن که گفته‌های بالا رو تایید می‌کنه.
۱_اگر حضرت‌خدیجه چهل سالگی ازدواج کرده بود، ۲۰ سال بعد حضرت زهرا بدنیا آمد. آیا یک زن ۶۰ ساله می‌تونه باردار بشه؟
۲_کسی از بزرگان قریش نبوده که از خدیجه‌کبری خواستگاری نکرده باشه. همه آرزوی ازدواج با ایشونو داشتن ولی حضرت خدیجه به همشون جواب رد داده بوده. آیا یک پیره‌زن بیوه انقدر می‌تونه خواهان داشته باشه؟
۳_ بعضیا می‌گن خدیجه دوتا دختر داشته قبل از ازدواج با پیامبر. دو دختری که با حضرت‌خدیجه زندگی می‌کردن دختران خواهرش هاله بودن که از دنیا رفته بود و خدیجه(س) اونارو به سرپرستی گرفته بود.

#خدیجه مادر حضرت زهرا و مادر همه‌ی امامان بجز‌ امیرالمؤمنین بود. و البته برای علی(ع) هم مادری کرد. چراکه علی از کودکی در خانه خدیجه بزرگ شد.

.سن ازدواج

این‌که سن خدیجه در زمان ازدواج چقدر بوده همواره از موضوعاتی بوده که مورخین اعم از شیعه و سنی از گذشته‌های دور تاکنون بدان پرداخته، مطالبی را عنوان کرده‌اند.
در ذکر سن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیهم) بین مورخین اختلاف است، بعضی از آنان سن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را بیست و سه سال،[۳۳][۳۴] عده‌ای بیست و پنج سال،[۳۵] برخی بیست و هشت سال[۳۶] و عده‌ای هم سن ایشان را زمان ازدواج سی سال برشمرده‌اند.[۳۷]
این اختلاف درباره‌ سن جناب خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) از شدت بیشتری بین مورخان برخوردار است. غالب مورخان و علمای اهل‌سنت که کتب‌شان در دست است بر چهل ساله‌بودن خدیجه در زمان ازدواج تاکید کرده‌اند.[۳۸][۳۹] البته اقوال دیگر علماء نیز در این‌باره قابل توجه است به گونه‌ای که خواننده را در اینکه واقعاً سن حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) در زمان ازدواج چهل سال بوده یا نه جداً به تردید وا می‌دارد و این ظن را در شخص به وجود می‌آورد که سن ایشان در واقع بسیار کمتر از آن چیزی است که بسیاری از علمای اهل‌سنت و حتی بعضی از علمای شیعه بر آن تاکید داشته ادعای شهرت کرده‌اند.

۳۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸.
۳۴. یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰.
۳۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸.
۳۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸.
۳۷. یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰.

.اقوال علما

درباره سن حضرت خدیجه چند قول ذکر شده است.

بیست و پنج سال

این قول را ابوبکر بیهقی در دلائل النبوه و ابن‌کثیر در البدایه و النهایه اصح اقوال دانسته‌اند، قاضی ابرقوه نیز در کتابش این قول را اشهر اقوال معرفی کرده است. این قول از سوی کتاب السیرة‌ الحلبیه  و… نیز بیان شده است.

بیست و هشت سال

بسیاری از علماء و مورخان این‌که سن شریف خدیجه در زمان ازدواج با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بیست و هشت سال بوده است را مورد تاکید قرار داده، این قول را بر اقوال دیگر ترجیح داده‌اند. شذرات الذهب، انساب الاشراف، سیر اعلام النبلاء، السیرة الحلبیه، تاریخ خمیسو… از جمله کتبی هستند که متذکر این قول شده، آن را بر دیگر اقوال برتری داده‌اند.

مستندات این قسمت

بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوة فی معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۷۱.
ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۶۵.
ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۲، ص۲۹۴.
قاضی ابرقوه، اسحاق بن محمد، سیرت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ج۳، ص۲۴۶.
حلبی شافعی، ابوالفرج، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۲۰۴.
ابن‌عماد، شهاب‌الدین ابوالفرج، شذرات الذهب، ج۱، ص۱۳۴.
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸.
ذهبی، شمس‌الدین محمد بن یحیی، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۱۱۱.
حلبی شافعی، ابوالفرج، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۲۰۴.
دیار بکری، شیخ حسین، تاریخ خمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۲۶۴.
حلبی شافعی، ابوالفرج، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۲۰۴.
دیار بکری، شیخ حسین، تاریخ خمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۲۶۴.

 

. نفی فرزندان منسوب به  حضرت خدیجه (س)

به تبع نفی ازدواج خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) با غیر از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره بعضی از فرزندان منتسب به خدیجه (سلام‌الله‌علیها) نیز ملاحظاتی مترتب است که بدان ‌پرداخته می‌شود:
نقل است زینب و رقیه فرزندان خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) نبوده‌اند؛ بلکه فرزندان‌ هاله خواهر حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) بوده‌اند.‌ هاله با مردی مخزومی‌ ازدواج کرده بود و از او صاحب دختری به نام‌ هاله شده بود، سپس بواسطه‌ مرگ یا طلاق شوهر،‌ هاله (هاله مادر) با مردی تمیمی‌ به نام ابوهند ازدواج کرد و از او نیز فرزندی به نام هند به دنیا آورد. این مرد تمیمی‌ همسر دیگری نیز داشته که از او زینب و رقیه متولد شدند. تا اینکه این زن و سپس شوهر تمیمی‌ هاله وفات کردند. بعد از مرگ آن‌ها هند به قوم و عشیره‌اش ملحق شد.[۶۸] اما‌ هاله و فرزندش و نیز فرزندان همسر دیگر آن مرد تمیمی‌ تنها ماندند، خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) آنان را نزد خود آورده بود.‌ هاله (مادر) بعد از ازدواج رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) از دنیا رفت و این دو کودک نزد خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) باقی ماندند و از آن‌جا که عرب ربیبه را دختر شخص می‌دانستند. (ابن‌ اثیر در کتاب الکامل فی التاریخ اشاره دارد که زینب دختر‌ هاله بنت خویلد بوده است)[۶۹][۷۰] از این‌رو این دختران را به حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) منسوب می‌کردند، در حالی‌که آن‌ها فرزندان ابی‌هند شوهر خواهر خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) بودند.[۷۱]
این مطلب بواسطه‌ مؤیداتی نیز تایید و پشتیبانی می‌شوند. بنا به تصریح برخی از مورخان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) تا قبل از بعثت تنها صاحب پسری بودند و بقیه‌ فرزندان ایشان پس از بعثت متولد شدند.[۷۲][۷۳] حال آن‌که نقل شده است که در جاهلیت دخترانی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به عقد ابوالعاص و عتبة بن ابی‌لهب درآمدند که پس از بعثت پسر ابی‌لهب با اصرار و اجبار پدر، همسر خود (رقیه) را طلاق داد.[۷۴][۷۵] هم‌چنین روایت شده که رقیه پس از طلاق پیش از هجرت مسلمانان به حبشه با عثمان ازدواج کرد و سپس به همراه او به حبشه هجرت کرد.[۷۶][۷۷] می‌دانیم که هجرت به حبشه در سال پنجم هجری صورت گرفته است.[۷۸][۷۹][۸۰] پس چگونه ممکن است، رقیه‌ای که پس از بعثت به دنیا آمده است، قبل از بعثت با پسر ابی‌لهب و پس از بعثت با عثمان ازدواج کرده باشد. این موضوع لااقل دربردارنده‌ این امر می‌تواند باشد که این دختران فرزندان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نبودند، بلکه ربیبه‌های ایشان بودند وگرنه چه توجیه دیگری می‌توان نسبت بدین‌امر پیدا کرد.

۶۸.  ابوالقاسم کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ج۱، ص۶۸.
۶۹.  ابوالقاسم کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ج۱، ص۶۸.
۷۰.  ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۳۴.
۷۱.  ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۱۴.
۷۲.  ابن‌اثیر، علی بن محمد، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۱۱۴.
۷۳.  مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۶.
۷۴.  ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۱۳۸.
۷۵.  بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۱.
۷۶.  ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۴، ص۱۸۴۰.
۷۷.  مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۷.

 

مطالب مشابه