جلسه دفاع از رساله دکتری سرکار خانم زهرا فيضي، دانشجوی مقطع دکتری گرایش دینپژوهی با عنوان ” تغيير دين: تحليل تجربهي زيستهي نو گروندگان در شهر تهران ” برگزار شد.
پس از طرح اشکالات اساتید داور و توضیحات دانشجو و استاد راهنما، دفاع از این رساله انجام شد.
برای دانشجوی محترم سرکار خانم زهرا فيضي آرزوی توفیق روزافزون داریم.
چکیده پایاننامه ایشان به شرح ذیل میباشد:
به نظر میرسد، وضعیت دینداری در میان گروههای مختلف، در حال دگرگونی و تغییر است و یکی از انواعِ این تغییرات، نوگروی دینی است. یکی از راههای شناخت دگرگونی و تغییرات در زندگی افراد، بررسی تجربهی زیستهی آنهاست. این تحقیق، با بررسی تجربهی زیستهی نوگروندگان در شهر تهران، تلاش کرده است تا به این سوالات پاسخ دهد که: علل و دلایل تغییرِ دین در نوگروندگان شهر تهران چیست و نوگروندگان، چه مسیری را طی کردهاند؟ مبادی مفهومی و نظری نوگروی و نیز دادهها و یافتهها در پنج فصل، سامان یافته است. روشِ به کاررفتهشده در تحقیقِ حاضر، روایتپژوهی یا تحلیل روایت و شیوهی جمعآوری نمونهها بهصورت هدفمند و تکنیک گلوله برفی بوده است. نمونههای روایی، 25 نفر از نوگروندگان تهرانی بودهاند که با 20 نفر از آنها به شکل مصاحبه و از اطلاعات 19 نفر در تحلیلها استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تمام نوگروندگان، در زندگی دینی خود، چهار مرحله را (شامل مراحلِ آشنایی با دین، دینداری تشدید شده، تنش یا بحران و ترک نظام اعتقادی) تجربه کردهاند. مصاحبهشوندگان در هر دوره، با علل متفاوتی روبرو بودهاند؛ مثلا در مرحلهی آشنایی با دین از طریق تربیت در خانواده یا آموزشهای مدرسه، با دین، آشنا شدهاند. در مرحلهی دینداری تشدید شده با تشویق مدرسه یا خانواده و همچنین برخورد با نیازهایی که با نذر و نیاز، بهدنبال حل آن بودهاند، روبرو بودهاند. اما این مصاحبهشوندگان در دورهی سوم زندگی دینی خود، با برخورد با مسائلی مانند اتفاقات سال 76 و 78 (قتلهای زنجیرهای و کوی دانشگاه)، مطالعه برخی متون (جامعهشناختی یا دینی)، شکستهای عاطفی، برخوردهای غیراخلاقی دینی از سوی افراد تظاهرکننده به دینداری، برخورد مجدد با مسائل سیاسی-اجتماعی و نهایتا شکستهای مالی و اقتصادی، دچار بحران و تنش میشوند؛ سپس با تشدید مسائلی مانند اتفاقات سال 88، خودکشی دوستان، اخراج از کار، افزایش بیاخلاقی در سطح مدیرانِ مدعی دین، اتفاقات سال 98، مسائل حقوقی و عدم توجه مناسب به جایگاه زن در مسائل حقوقی و دینی، وارد مرحلهی چهارم از دورهی زندگی خود شدند و به سوی ترک نظام اعتقادی سوق داده شده و زندگی را بدون داشتن نظام اعتقادی، ادامه دادهاند.
It seems that the state of religiosity among different groups is changing and one of the types of these changes is religious modernization. One of the ways to recognize transformation and changes in people’s lives is to study their lived experience. This research has tried to study the lived experience of the religious conversion in Tehran city to answer these questions: what are the reasons and causes leading to the religious conversion in Tehran city? And what path and process have the newcomers gone through in this change? Conceptual and theoretical foundations of religious conversion as well as data and findings are organized in five chapters. The method used in the current research is narrative research or narrative analysis and the method of collecting samples in a targeted manner and the snowball technique. Narrative samples were 25 Tehrani youths, 20 of whom were interviewed and 19 of them were used in the analysis. The results of the research show that all young converts have experienced four stages in their religious life, which include the stages of familiarity with religion, the peak of religiosity, crisis (doubt) and rejection of belief in values. In the process of changing their religion, the crisis stage has been repeated in dealing with different causes, and in the end, the final result is the abandonment of values. The result of the research shows that socio-political causes as well as socio-psychological causes have been more involved in the lived experience of immigrants than other causes.