به گزارش دانشکده علوم اجتماعی،ارتباطات و رسانه، سیداحمدرضا احمدپور، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه در یادداشتی با عنوان پلتفرم کلابهاوس؛ تهدیدها و فرصتها نوشت:کلابهاوس از تازهترین پلتفرمهای شبکههای اجتماعی پربازدید در جهان است و بهبهانه ویژگی صوتیبودن، فراگیری [فرامکانی و فرازمانیبودن]، سادهبودن و امکان اظهار وجود هرکسی با هرمیزان سواد رسانهای در آن و… توجه فعالان شبکههای اجتماعی را بهخود جلب کرده است.
پلتفرم کلابهاوس (Club House) برنامهای بر پایۀ صدای زنده است که در ماه مارس ۲۰۲۰ ازسوی دو کارآفرین آمریکایی بهنامهای پائول دیفیگیو و روهان سِتی گسترش داده شد. این برنامه به کاربران اجازه میدهد تا در چتهای صوتی با دیگر کاربران به گفتوگو بپردازند. با کمک کلابهاوس، کاربران میتوانند به کنفرانسهای صوتی در زمینههای گوناگونی مانند هنر، تکنولوژی، سیاست، ورزش، تفریح و… بپیوندند و از نظرات و تجربیات دیگران بهرهمند شوند.
هرکس در جایگاه عضو کلابهاوس، میتواند چتهای صوتی دیگران را گوش کند یا روی استیج رفته و سخنرانی کند و به تبادل نظردرباره پرسمانها یا هرجستاری که میپسندد، بپردازد؛ همچنین کلابهاوس به کاربران خود اجازه میدهد تا شبکهای اجتماعی رو به رشد پدید آورند و با دوستان و همکاران خود در هرجای دنیا در تماس و ارتباط باشند؛ حتی در اتاقی تکبهتک و کاملا خصوصی یا گروهی باهم در ارتباط باشند.
کلابهاوس تا دوماه پس از راهاندازی تنها ۱۵۰۰ کاربر جذب کرده بود؛ اما پس از آنکه ایلان ماسک بهعضویت این شبکه در آمد و میزبان اتاقی در چث صوتی شد و مستقیم فعالیت اتاق او در یوتیوب نیز پخش شد، کاربران بسیاری به این پلتفرم نوظهور و بعدا محبوب، کوچ کرده و خانهنشین آن شدند؛ بهگونهای که تا پایان سال ۲۰۲۰ و آغاز ۲۰۲۱ شمار کاربران آن به بیش از دومیلیونتَن رسید و این درحالی بود که تنها از راه دعوت افراد میتوانستند عضو شوند و هر کاربر نیز تنها میتوانست دو دعوتنامه صادر کند؛ آنهم در شرایطی بود که پیوستن به کلابهاوس هنوز از راه اندروید شدنی نبود؛ اما این پلتفرم، خیلی زود شهرت جهانی یافت بهگونهای که برابر آمار نشریافته در سال ۲۰۲۱ به سیزدهونیممیلیون کاربر رسید و بااینکه هنوز آمار دقیق کاربران این پلتفرم نوظهور در سال ۲۰۲۱تا۲۰۲۳ دردست نیست و خبری از شرایط کاهشی یا افزایشی کاربران نیست اما احتمال میرود از هنگامیکه در ایران فیلتر شده است [از حوادث پاییز گذشته] اجبارا و شاید موقتا کاهش کاربر داشته باشد؛ اما اینکه چرا فیلترینگ (؟!) بهنوع نگرش دولتمردان مربوط بر میگردد و چرایی آن در چارچوب این یادداشت نیست.
اساسا نگرش منفیای ازسوی دولتمردان درباره شبکهها و رسانههای اجتماعی با بستر برونمرزی مانند فیسبوک، اینستاگرام، توئیتر و کلا دربارۀ فضای مجازی وجود دارد و کلابهاوس هم از این نگاههای منفی حاکمیتی مستثی نبوده است. چنین نگاهی بهلحاظ تاثیرگذاری جدی رسانههای اینچنینی بر ذهن شهروندان و درنتیجه فرهنگسازی و گردش آزاد یکسری اطلاعات که از دید آنان نباید آزاد باشند، جنبه امنیتی پیدا میکند و همانند کلابهاوس را تهدید خاموش میدانند؛ ازاینرو آنان را زیر تیغ فیلترینگ میبرند؛ حال اینکه فیلترینگ چقدر توانسته از گردش آزاد چنین اطلاعاتی پیشگیری کند و آیا با فیلترینگ آن تهدید خاموش زدوده میشود یا نه یازهم در جستار این یادداشت نمیگنجد.
باری، نگاههای غیر امنیتی، اما منفی نیز وجود دارد که جنبه تربیتی و آموزشی کنترلنشده دراین پلتفرمها را تهدید و خطرناک برای جامعه و اذهان میبینند.
نویسنده اما باورمند است، چنین پلتفرمهایی، اگرچه میتوانند همچنین درخدمت افراد بدآموز و فرصتسوز و اتلافکننده وقت و عمر باشند و آنان فضای ناامن روانی و آموزشی انحرافی برای کابران پدید آورند؛ اما از آنجا که چنین رسانهها، تنها ابزاراند، بهخودیخود تهدید نیستند و درعینحال بسته بهنوع بهرهبرداری از آنان و باتوجه به انگیزههای کاربران، میتواند فرصتی برای حل پارهای از پرسمانهای آنان بوده و به ابزاری هماره آموزشی مفید و برای درآمدزایی و آفرینش کسبوکار ِکاربران تبدیل شوند.
رویهمرفته از هرنگاهی نگریسته شود، کلابهاوس نیز مانند دیگر رسانههای شبکهای برونمرزی میتواند تهدیدها و فرصتهایی داشته باشد که دراین یادداشت، مهمترین آنها گردآوری شد که در پی میآید.
تهدیدها
• شکستن تابو و خطگیری در گفتوگوی بیواسطه با افراد متنفذ؛
• ارتباط بیپرده افراد و گروههای سیاسی برانداز با مردم درون کشور؛
• هدایت و راهبری کانونهای شورشگر [یا معترض] در بستر کدگذاریشده کلابهاوس؛
• وصلشدن افرادی با هویت و ساختار فکری همانند هم و احتمال جاسوسی؛
• همیابی کانونهای همساختاری که میتوانند امنیت نظام حاکم و گاه امنیت جامعه را برهم بزنند؛
• شاخشدن چنین پلتفرمها در برابر تریبونهای رسمی حاکمیتی؛
• قرارگرفتن اطلاعات مهم تاثیرگذار در دسترس سازمانها و عناصر برانداز؛
• شناسایی و رهگیری نخبگان علمی و سیاسی و اجتماعی یا تاثیرگذار جامعه در شبکههای اجتماعی؛
• سرقت اطلاعات مهم نخبگان حاکمیتی و احیانا اطلاعات سرّی دستگاههای دولتی، همچنین دادههای شخصی و پنهان کاربران با ابزارهای هوش مصنوعی احتمالی در منطقۀ پنهان پلتفرم کلابهاوس و مانند آن.
فرصتها
البته فرصتها معمولا از نگاههای هوادار فیلترینگ درون حاکمیتی، خود میتوانند تهدید و خطر باشند؛ اما بسیاری به چنین گزینههایی با نگاه مثبت و همساز مینگرند که مهمترین آنان در پی میخوانید.
_ از حاشیه به متن آمدن صداهای غیر رسمی جامعه [چه سیاسی چه غیر آن]؛
_ کاهش اخبار جعلی با تاکید بر اعتبار منابع مربوط در دسترس؛
_ امکان گفتوگو، بدون دخالت تکنیکهای فریبنده بصری؛
_ توسعه فرهنگ گفتوگو بدون غلبهیافتن ابزار بر فکر و ذهن کاربران؛
_ بالارفتن آستانه بردباری (تحمل) کاربران در گفتوگوی با منتقدان و مخالفان و تمرین فن سخنرانی و درنتیجه، پیدایش فضای محترمانه در تبادل
دیدگاهها؛
_ ظهور پلتفرم کلابهاوس در جایگاه رسانهای نخبگانی؛
_اثرگذاری ژرف و گسترده در عین فراگیرنبودن [هنگامیکه بر روی اندروید و دسکتاپ کاربرد نداشت و البته اکنون، افزایش اثرگذاری آن]؛
_ پیگیری بررسی عیبهای سایر پلتفرمها ازسوی کاربران و کارشناسان در کلاب و اتاقهای گفتوگوی کلابهاوس و درنتیجه کمک به بهبود آنها؛
_ تبدیل آن به رسانهای ژرف و واقعی برای نخبگان و فرصتسازی از آن؛
_ برانگیختن حس رقابت سیاستگذار رسانههای اصلی کشور مانند صداوسیما بهمنظور بازپسگیری مخاطبان تولیدات تحلیلی و… خود؛
_افزایش مودت و سرمایه اجتماعی بهجای ریزشگزینی و پیادهسازی دوستان و منتقدان، مانند حضور نامزدان انتخابات ریاستجمهوری دراین پلتفرم که میتواند سرمایۀ اجتماعی را بهطور گسترده فرا بخواند و به مشارکت عمومی و مسئولیتپذیری اجتماعی دامن بزند.