در باب مناقب و فضائل

تبریک میلاد ماه بنی هاشم حضرت باب الحوائج ابوالفضل العباس علیه السلام

تاریخ انتشار:

در روز چهارم از ماه شعبان سال 26 ق، ماه دیگری در خانه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام طلوع کرد که کانون خاندان نبوّت و ولایت را نور دیگری بخشید. در گلشن رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نوگلی شکوفا شد که زمین و زمان از عطر وجودش تا ابد معطّر شد.

در روز چهارم از ماه شعبان سال 26 ق، ماه دیگری در خانه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام طلوع کرد که کانون خاندان نبوّت و ولایت را نور دیگری بخشید. در گلشن رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نوگلی شکوفا شد که زمین و زمان از عطر وجودش تا ابد معطّر شد. کودکی پای به عرصه وجود نهاد که آثار عظمت و شجاعت در چهره اش متجلّی و آیینه تمام نمای جمال و کمال حضرت علی علیه السلام بود.

ازدواج حضرت امام علی علیه السلام با  بانوامّ البنین علیها السلام

مدتی پس از آن که حضرت امیرالمؤمنین علیه الصلاه و السلام به سوگ ریحانه رسول، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نشست؛ برادرش عقیل را که آشنا به انساب عرب بود فراخواند و از او خواست برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسرانی دلیر و باایمان تربیت کند که سالار شهیدان، حسین بن علی علیه السلام را در کربلا یاری کنند.

عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت علی علیه السلام برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کلاب، در شجاعت و دلاوری بی مانند بودند. حضرت این انتخاب را پسندید و عقیل را به خواستگاری نزد پدر فاطمه فرستاد. فاطمه نیز با سربلندی و افتخار پاسخ مثبت داد و پیوند مبارکی بین وی و مولای متقیان برقرار شد.

امّ البنین، مظهر ایمان و فضیلت

امّ البنین یا فاطمه کلابیه از بانوان پاک سرشت، باایمان، نجیب و بامعرفت بود. هنگامی که به خانه علی علیه السلام قدم نهاد مادری مهربان برای فرزندان حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام شد و آنها را بر فرزندان خود مقدّم داشت. نقل شده است که خود از امیرالمؤمنین علیه السلام درخواست کرد تا او را فاطمه خطاب نکند؛ چرا که فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام با شنیدن نام او به یاد مادرشان افتاده، رنجیده خاطر می شدند. حضرت هم پذیرفت و او را «امّ البنین (مادر پسران)» خواند. در فضیلت وی همین بس که گوهری چون ابوالفضل علیه السلام در صدف دامانش پرورش یافت.

نام گذاری حضرت ابوالفضل علیه السلام

هنگامی که حضرت ابوالفضل علیه السلام به دنیا آمد، امّ البنین قنداقه او را به دست امیرالمؤمنین داد تا بر وی نامی بگذارد. حضرت وی را در آغوش کشید و او را مورد تفقّد و محبّت فراوان قرار داد. سپس در گوش راست وی اذان و در گوش چپش اقامه گفت. آن گاه به ام البنین فرمود: «او را چه نام نهادی؟» امّ البنین با کمال ادب عرض کرد: «من در هیچ امری بر شما سبقت نگرفته ام. هر نامی که می پسندید بر وی بگذارید». حضرت فرمود: «من او را به نام عمویم، عباس نامیدم».

عبّاس، نشان شجاعت و صلابت

واژه عباس، صیغه مبالغه از ماده «عبس» است که به معنی گرفتگی چهره می باشد. حضرت ابوالفضل علیه السلام از مصادیق بارز «أشدّاءُ عَلَی الکفّار» می باشد. وی بر دشمنان حق عبوس و خشن و در جنگ با آنان غیور و دلاور بود. این نام از همان دوران، نشانگر شهامت و صلابت ابوالفضل علیه السلام بود. مرحوم علامه حائری در کتاب معالی السِبطین می نویسد: «امیرمؤمنان علیه السلام او را ازاین رو عبّاس نامید که به شجاعت، شکوه، صولت و خشم او در پیکار با دشمنان آگاهی داشت. دشمنان در برابر او لرزه بر اندامشان می افتاد و صورت هایشان از ترس او رنگ درمی باخت. او قهرمانی بود که شجاعت را از پدرش به ارث برده بود و بینی گم راهان در برابر او به خاک مالیده می شد».

کنیه حضرت عباس علیه السلام

مشهورترین کنیه آن حضرت، ابوالفضل است. چون او فرزندی به نام فضل داشت و دارایِ ـ بلکه پدرِ ـ تمامی فضایل و کمالات انسانی بود، آن حضرت را «ابوالفضل» لقب داده اند. در کتاب العباس دو کنیه دیگر نیز برای آن حضرت ذکر شده است: یکی «ابوالقربة» (صاحب مشک) و دیگری «ابوالقاسم» به استناد زیارت روز اربعین به نقل از جابر که می گوید: «السلام علیک یا اباالقاسم، السلام علیک یا عباس بن علی».

ماه بنی هاشم

در میان عرب رسم بود که اگر کودکی زیبایی فوق العاده داشت و دارای قامتی بلند و چهره ای زیبا بود، او را «قمر» (ماه) می خواندند؛ مثلاً عبدمناف، جدّ سوم پیامبر، را که چهره ای زیبا و نورانی داشت «قمر بطحاء (ماه سرزمین مکه)» و عبداللّه ، پدر بزرگوار حضرت رسول را که سیمایی نورانی و چشم گیر داشت «قمر حرم (ماه حرم)» می خواندند. حضرت عباس علیه السلام نیز که از زیبایی ویژه ای برخوردار بود و قامتی رشید همچون سرو داشت، مشمول این سنت شد و او را به عنوان «قمربنی هاشم (ماه دودمان هاشم)» خواندند.

سرو رعنا و جمال زیب

سیره نویسان در مورد چهره زیبا، قامت بلند و چالاک و بازوان ستبر حضرت عباس بن علی علیه السلام چنین نوشته اند: «عباس پسر امیرمؤمنان علی علیه السلام مردی زیبا و خوش سیما و بلندقامت بود، به طوری که وقتی بر اسب قوی و بلند سوار می شد، پاهایش بر زمین کشیده می شد».

تربیت در خانه نور

حضرت عباس علیه السلام علاوه براین که عالی ترین ارزش ها را از پدر ارجمند و مادر بافضیلتش به ارث برده بود، در محضر مربی بزرگی که یار و برادر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بود و در ایمان و تقوا و شجاعت همتایی نداشت تربیت شد و در دامان مادری همچون امّ البنین که در ایمان و معرفت و دلاوری سرآمد بود پرورش یافت. او در کنار فرزندان گران قدر حضرت زهرا علیهاالسلام از عالی ترین برنامه های تربیتی بهره مند گردید. به ویژه در شجاعت و دلاوری در میدان های نبرد به چنان رشدی دست یافت که دوست و دشمن لب به تحسین وی گشودند. کربلا عرصه ظهور و تجلّی کامل این عصاره شجاعت و دلاوری بود.

روایتی بدین مضمون از امامان معصوم علیهم السلام نقل شده است که می فرمایند: «همانا عباس بن علی علیه السلام علم را چون غذا از پدرش وارد جان خویش نموده است».

تک سوار عشق

سیره نویسان در شأن حضرت ابوالفضل علیه السلام گفته اند: «او همچون قله ای بلند، و قلبش همانند کوهی استوار بود؛ چرا که او یکه سواری بلندهمت و قهرمانی سلحشور بود و در میدان پیکار با دشمنان، با جرأت بی بدیلی، سنگین ترین ضربه ها را بر آنان وارد می ساخت و با شجاعت شگفت آوری آنها را سرکوب می نمود».

همسر و فرزندان قمر بنی هاشم علیه السلام

بانوی حرم حضرت عباس علیه السلام «لبابه» دختر عبیداللّه بن عباس می باشد. لبابه از بانوان ارجمند، و پدرش پسرعموی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم بود. قمر بنی هاشم علیه السلام از لبابه صاحب دو فرزند به نام های فضل و عُبیداللّه شد و ذریّه حضرت از جانب عبیداللّه ادامه یافت. در طول تاریخ از این نسل رادمردانی بزرگ و عالمان و فقیهانی برجسته به وجود آمدند. از جمله آنهاست: ابویعلی حمزة بن قاسم که نوه حضرت عباس در نسل پنجم است و در نزدیک حلّه دارای گنبد و بارگاه است.

مظهر شجاعت

حضرت عباس علیه السلام فرزند رشید اسداللّه الغالب، امیرمؤمنان علیه السلام بود و همچون پدرش شیر بیشه شجاعت و رشادت بود. در جنگ صفین، در حالی که نوجوانی بیش نبود، یکی از سرداران شجاع سپاه معاویه به نام ابن الشعثاء و هفت پسرش را به هلاکت رساند به طوری که حاضران از شجاعتش متحیّر شدند.

در این هنگام علی علیه السلام از او خواست که از نبرد دست بردارد و او نیز با فروتنی تمام بازگشت و امیرالمؤمنین علیه السلام نقاب از چهره اش برگرفت و بین دوچشمانش را بوسید. حاضران با دیدن چهره او، که تا آن ساعت به صورت ناشناس مشغول جنگ بود، فهمیدند که این دلاور کسی نیست جز عباس بن علی علیه السلام .

در بخشی از زیارت ناحیه مقدسه امام هادی علیه السلام از زبان آن حضرت چنین می خوانیم: «سلام بر ابوالفضل العباس، پسر امیرالمؤمنین؛ آن که با کمال مواسات و ایثار و برادری، جانش را نثار برادرش حسین علیه السلام کرد؛ آن که دنیا را وسیله آخرت قرار داد؛ آن که خود را فداکارانه فدای برادر نمود؛ آن که نگهبان دین و سپاه حسین علیه السلام بود؛ آن که تلاش بسیار برای آب رسانی به لب تشنگان نمود؛ آن که دو دستش در راه خدا قطع شد».

القاب آن حضرت

حضرت عباس علیه السلام القاب فراوانی دارد، تا آن جا که علامّه مامقانی در تنقیح المقال می نویسد: «برای حضرت عباس علیه السلام شانزده لقب برشمرده اند».

قمربنی هاشم، باب الحوائج، الشهید، عبدصالح، سَقّاء، ساقی، المستجار (= پشت و پناه)، سپهدار، علمدار، ضَیغَم (= شیر) و ظَهْرُالولایة (= پشتیبان ولایت)، برخی از القاب حضرت ابوالفضل علیه السلام است.

شیر بیشه شجاعت

گاهی ابوالفضل العباس علیه السلام را «ضَیْغَم» و گاهی «ضَرغام» که هر دو به معنی شیر است می خواندند؛ چراکه او نیز همچون پدرش، حیدر کرّار علیه السلام ، در میدان رزم با دشمن چون شیری نیرومند بود که به گله روبهان حمله می کرد و در حمله های حیدری خود دشمنان را یکی پس از دیگری به خاک مذلّت می افکند. یکی از معانی واژه عباس نیز شیر ژیان می باشد. عباس علیه السلام شیر بیشه کربلا بود و تا هنگامی که او پشت وپناه حسین علیه السلام و اهل حرم او بود، کسی را یارای نزدیک شدن بدیشان نبود. شجاعت و شهامت وی دوست و دشمن را به حیرت و تحسین وا می داشت.

سلام امام زمان علیه السلام بر عباس علیه السلام

در زیارت نامه منسوب به حضرت ولی عصر،ارواحنافداه، مشهور به «زیارت ناحیه» می خوانیم:

«سلام بر عباس فرزند امیرمؤمنان علیه السلام ، که جانش را در راه مواسات با برادرش تقدیم نمود و دنیایش را در راه تحصیل آخرت صرف کرد و جانش را برای حفاظت از برادرش قربانی فرمود».

 

«مواسی» یکی از القاب دیگر حضرت ابوالفضل علیه السلام است. او از همه چیز دل بریده بود و تنها به حسین علیه السلام دل بسته بود و همه هستی خویش را نثار او نمود. هم یاری، برادری و پیوند پرمحبت و تنگاتنگ او با امام حسین علیه السلام ، همچون هم یاری و پیوند عاشق حقیقی به معشوق بود.

 

مطالب مشابه