دکتر عباس خامهیار، معاون فرهنگی_اجتماعی دانشگاه ادیان و مذاهب و رایزن پیشین ایران در لبنان در یادداشتی نوشت: دانشگاه آمریکایی بغداد جزیی از طرحهای استعماری و سلطهگرایی در عراق» به شمار میآید.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه به نقل از ایسنا، در یادداشت عباس خامه یار، رایزن پیشین ایران در بیروت با عنوان «از بیروت تا بغداد؛ دانشگاه هایی با وجوه مشترک» آمده است:
“از همان تاریخ ۱۷ فوریه۲۰۲۱ که خبرگزاری آسوشیتدپرس انتقاد گسترده محافل آموزشی عراق از طرح حمایتی دانشگاه آمریکایی بغداد را منتشر کرد تا به امروز، این اعتراضات همچنان ادامه دارد و عدهای از اساتید برجسته عراقی با طرح پرسشهایی درباره ماهیت این دانشگاه، از جمله اینکه اطلاعات روشنی از این طرح آموزشی در دسترس نیست، ابراز نگرانی کرده و میافزایند: این طرح مشکوک و سری همانند هزاران طرحهای فسادانگیزی است که جامعه عراق را هدف قرار داده است. در این رابطه مقالات زیادی با همین نگرش و نگرانی منتشر گردیده که عنوان واحدی دارند مبنی بر اینکه «دانشگاه آمریکایی بغداد جزیی از طرحهای استعماری و سلطهگرایی در عراق» بشمار میآید.
توضیح آنکه دانشگاه آمریکایی بغداد در فوریه سال ۲۰۲۱ آغاز به کار و خود را به عنوان یک دانشگاه منطقهای به سبک دانشگاههای آمریکایی بیروت و قاهره معرفی کرد. پیشتر، پس از تصویب محل ساخت دانشگاه، سفیر آمریکا در عراق در سال ۲۰۱۷ قراردادی را امضا کرد که براساس آن، این دانشگاه پایهگذاری و مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
در سال ۲۰۲۱ دانشگاه افتتاح و در حدود ۳۰۰ دانشجو که اغلب آنان دورههای آموزش زبان انگلیسی را در مدرسه عالی زبان فرا گرفته بودند، تحصیل را آغاز کردند. دانشگاه یادشده با سه دانشکده هنر، علوم و مطالعات بینالمللی آغاز به کار کرد و ظرف دو سال گذشته، توسعه زیادی یافت که خلاصه مشخصات آن به نقل از تارنماهای مرتبط به شرح زیر است:
* ساختمان دانشگاه در یکی از تفرجگاههای صدام حسین که در دهه نود ساخته شده بود، قرار دارد که در آن تعدادی کاخ و اقامتگاههای شیک از جمله کاخ با شکوه فاو ساخته شده است. پس از سرنگونی صدام در سال ۲۰۰۳ آمریکاییها این منطقه را به عنوان پایگاه نظامی و مکانی برای تفریح به تصرف خود در آوردند؛ زیرا این مجتمع بزرگ بر رود دجله قرار دارد و جزیره مصنوعی بسیار زیبا آن را احاطه کرده است.
* دانشگاه یاد شده به مساحت ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار مترمربع و در نزدیکی فرودگاه بینالمللی بغداد واقع و دارای امکاناتی از قبیل: ساختمانهای دانشگاه، بیمارستان آموزشی با ظرفیت ۲۰۰ تخت، کتابخانه، استخر و سالنهای ورزشی و تفریحی، پارکنیگ و فضای سبز است.
مالکیت این زمین به دولت عراق باز میگردد که دانشگاه آن را به مدت پنجاه سال اجاره کرده است و پس از پایان این مدت دانشگاه میتواند اجاره آن را به مدت پنجاه سال دیگر تمدید کند. ریاست این دانشگاه را یک آمریکایی به نام «مایکل مولینکس» بر عهده دارد.
* دانشگاه آمریکایی بغداد علاوه بر دو دانشگاه آمریکایی پیشین سلیمانیه و دهوک در اقلیم کردستان در نظر دارد به عنوان مرکز آموزشی با سبک آمریکایی، فعالیت و نسل جدیدی را از رهبران عراقی تربیت کند.
مایک مولینکس رئیس دانشگاه میگوید: «در نظر داریم سالن موسیقی را راهاندازی کنیم و «نصیر شمه» موزیسین معروف عراقی قرار است واحد درسی در دانشگاه داشته باشد».
دانشگاه با ۳۰۰ دانشجو آغاز و رئیس دانشگاه بر این باور است که در آینده نزدیک تعداد پذیرفتهشدگان به 60 هزار دانشجو برسد.
* «دیوید بوتنام» استاد تاریخ این دانشگاه نیز میگوید: «دانشجویان ما، رهبران نسل آینده عراق خواهند شد؛ از نخستوزیر گرفته تا پزشکان جراح، مهندسان و متخصصان معماری و زبانشناسان و دانشجویان دانشگاه آمریکایی بغداد، پیشتازان آینده عراق بشمار خواهند آمد.
* در فراخوانهای این دانشگاه نیز مکرراً بر اهداف فوق تأکید شده و چنین آمده است:
– «آرزوی خود را برای سفیر و دیپلمات شدن محقق سازید و با ثبت نام در رشته مطالعات بینالملل این فرصت بزرگ را بدست آورید تا پس از فارغ التحصیلی از این دانشگاه فرصت استخدام را در موسسههای بینالمللی و دوایر دولتی کسب کنید».
– «دانشگاه آمریکایی بغداد نخستین دانشگاهی است در عراق که از مزایای حمایت بینالمللی برای تربیت نسل جدید از رهبران آینده کشور برخوردار است».
– «دانشگاه آمریکایی بغداد از سوی جامعه بین الملل مورد توجه قرار گرفته است».
در یک بررسی دقیق میدانی به این نتیجهگیری میرسیم که دانشگاه آمریکایی بغداد، کپی برابر اصل دانشگاه آمریکایی بیروت است؛ هم به لحاظ شکل و هم محتوا. یعنی با همان اهداف، مشخصات و طرحها. با همان برنامههای فرهنگی غربی مبتذل و هدفمند و کادرسازی کلان منطقهای.
از دیرباز و از نیمه دوم قرن نوزدهم و دقیقاً از سال ۱۸۶۶ میلادی دانشگاه آمریکایی بیروت تاسیس شد. این پروژه ابتدا با راهاندازی و تاسیس یک مؤسسه آموزشی تبشیری آغاز گردید و «دبلیو ام توماس» در سال ۱۸۶۲ در نیویورک مبتکر آن بود که در سال ۱۸۶۶ تحقق یافت و نام «دانشکده سوری پروتستانی» به خود گرفت و ریاست آن را «دانیال پولیس» برعهده داشت که تاکنون خیابان دانشگاه در بیروت همچنان به این نام است.
ابتدا دانشگاه در چند ساختمان کوچک در کوچههای منطقه البلاط بیروت و در خیابان شهیر «الحمرا» و در کنار ساحل دریای مدیترانه زیباترین نقطه بیروت با زیرگذری به دریا، راهاندازی شد و به تدریج گسترش یافت.
دانشکده پروتستانی با ۱۶ دانشجو آغاز به کار کرد و در سال ۱۸۷۱ نخستین دوره فارغ التحصیلی پزشکی در خاور میانه را با پذیرش دانشجویان دختر به پایان رساند. در همان سال سنگ بنای ساختمان «الساعه» و یا ساختمان معروف «کولدج هول» را وضع کرد و پس از پایان ساخت ساختمانهای اصلی، این دانشکده در سال ۱۹۲۰ به دانشگاه آمریکایی تبدیل گردید.
فارغ التحصیلان این دانشگاه مناصب مهم و تعیینکنندهای را در کل منطقه خاورمیانه و جهان اسلام و عرب به دست آوردند. از جمله ۱۹ نفر از امضا کنندگان پیمان سازمان ملل متحد در سان فرانسیسکو سال ۱۹۴۵ از دانش آموختگان این دانشگاه بودند که پیشگام آن شارل مالک بود که در تدوین پیشنویس اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز نقش بسزایی داشت.
این دانشگاه در تحولات و نا آرامیها و انقلابهای منطقه و نیز نفوذ فرهنگی به وسیله دانش آموختگان خود نقش فوقالعادهای داشته است. چنانچه شناسنامه فارغالتحصیلی چهرههای برجسته جهان عرب و کشورهای اسلامی را جستوجو کنیم، خواهیم دید که فهرست اسامی آنان در بیش از دویست صفحه مربوط به دانشگاه آمریکایی بیروت است.
بیشتر زمامداران و شخصیتهای فرهنگی، سیاسی، علمی، ادبی، مذهبی، روزنامهنگاران و نویسندگان سرشناس کشورهای اسلامی و به ویژه کشورهای عربی، فارغالتحصیلان دانشگاه آمریکایی بیروت هستند. اندیشه و پایه فکری این افراد در دانشگاه آمریکایی بیروت شکل گرفته و پرورش یافته است. سید محمود حسابی، امیر عباس هویدا، عبدالحلیم خدام، سلیم الحص، فؤاد سنیوره و علی اکبر صالحی، عبد الرئوف روابده نخستوزیر اسبق اردن و سعدون حمادی وزیر خارجه اسبق عراق و دیگرانی بسیارند که از فارغالتحصیلان انبوه این دانشگاه هستند.
همچنین جرجی زیدان نویسنده و تاریخنگار برجسته مسیحی، جرج حبش، حمد بن جاسم و ارسلان که نقش اساسی در تحولات جهان عرب ایفا نمودند و نیز حنان عشراوی شخصیت نخست مذاکرهکننده سازش با رژیم صهیونیستی، امیر حافظ و دیگر نامهای آشنا که در حوزههای مختلف هنری، فرهنگی و سیاسی در غرب آسیا صاحب نام و شهرت بوده اند، در این دانشگاه تحصیل کردهاند. از سویی دیگر سیاستمداران برجسته آمریکایی و منطقهای همچون فیلیپ حبیب، رفیق الحریری و سلیم الحص عضو هیئت امنای دانشگاه آمریکایی بیروت بوده و در این دانشگاه نقش بزرگی داشتهاند.
جالب اینکه رویترز در این رابطه آورده است که از همان آغاز تاسیس دانشگاه آمریکایی بیروت این مرکز آموزشی و علمی یک مرکز عادی نبوده است و در طول ۱۵۰ سال گذشته توانسته فرهنگ خود را حتی قبل از راه اندازی به لبنان صادر و نسلهایی را تربیت کند که توانستند در تاریخ ماندگار شوند. حتی مسیونرهای مسیحی و پزشکان انگلیسی در اهداف استعماری خود راهاندازی دانشکده پزشکی در شهر بیروت را مورد هدف خود قرار دادهاند.
شگفتانگیز اینکه در طول ۱۵۰ سال گذشته لبنان با تغییرات فوقالعادهای مواجه شد و بسیاری از نمادها فرو ریخت و بیروت ویران گردید و سپس بازسازی شد، اما دانشگاه آمریکایی بیروت همچنان با همان شکل و شمایل و اهداف و ویژگیهای نخستین، استوار باقی مانده و از محیط پیرامونی خود در دشوارترین شرایط نیز تأثیر نپذیرفته است.
آمریکاییها و کشورهای غربی در این فاصله زمانی، دهها دانشگاه در مناطق پیرامونی ما تأسیس کردهاند. نزدیک به 10 دانشگاه مهم تنها در شهرک دانشگاهی قطر تأسیس شده و به جذب دانشجویان ایرانی و جوانان کشورهای دیگر منطقه پرداخته است. هماکنون دانشگاههایی از 6 ایالت آمریکا، نمایندگیهای خود را ایجاد کرده و در حال جذب دانشجو هستند. با توجه به امکانات گسترده این کشورها دانشگاههای منتسب به آنها دانشجویان زیادی را پذیرش و هزینههای هنگفتی را از آنان و خانوادههای ثروتمندشان دریافت میکنند.
6 دانشگاه و دانشکده آمریکایی در کشورهای عمان، اردن، فلسطین اشغالی، کویت، دبی و شارجه سخت در حال فعالیت هستند. در قاهره، دانشگاه آمریکایی بزرگی وجود دارد که از سال ۱۹۱۹م تأسیس شده و همچنان حرف نخست را در این کشور میزند. در دو شهر سلیمانیه و دهوک کردستان عراق نیز پیش از این دانشگاه آمریکایی تأسیس گردیده است.
آمریکاییها بهرغم اختلافاتی که با دولت سودان داشتند، دانشگاهی در خارطوم تأسیس کردند که نقش مهمی درجذب دانشجویان شمال آفریقا به عهده گرفته است. در ماههای گذشته، سفیر آمریکا در الجزایر به مردم این کشور خبر تأسیس دانشگاه آمریکایی را داده است و واشنگتن به دنبال تحقق این وعده است.
همه این دانشگاهها که در دو دهه اخیر تأسیس شدهاند، ضمن جذب دانشجو، کانونهای آموزشی و پایگاههای بزرگ فرهنگی و ترویجی آمریکاییها در منطقه به شمار میروند.
در این میان اما، همچنان طرح بزرگ و ناتمام اوایل دهه هفتاد شمسی را به یاد میآورم که بهرغم تلاشهای اینجانب و زندهیادان دکتر شمسالدین وهابی، دکتر تقیخانی و دکتر فیروز حریرچی، مسئولان وقت دانشگاه تهران، متاسفانه تاکنون هیچ نتیجهای در بر نداشته و به انجام نرسیده است. طرحی که با کمال تاسف میتوان آن را قربانی منازعات و رقابتهای جریانهای سیاسی داخلی در سالهای گذشته دانست.
طرحی که میتوانست در منطقهای شدن نظام آموزش عالی کشورمان و بخصوص فراملی شدن دانشگاه تهران به عنوان دانشگاه مادر و نیز ارتقای جایگاه رفیع آن در نظام آموزشی کشور نقش بزرگی ایفا کند.
(دردنامهام که در سوگ درگذشت دو شخصیت علمی دلسوز کشورمان و نیز گزارش تفصیلیام در این رابطه با عنوان: «سوگ دکتر محمد تقیخانی؛ پردیس بیروت دانشگاه تهران و درد نهفته!» که در خبرگزاری ایسنا منتشر شده است را ملاحظه فرمایید).
در پایان هم بر این نکته تأکید دوباره دارم که آنچه مسلّم است، دانشگاه تهران دانشگاه مادر ایران بوده و از این جهت تأسیس شعبه یا پردیس این دانشگاه در هر کشوری در منطقه به دلیل جایگاه آن و به عنوان ویترین نظام آموزش عالی کشورمان حائز اهمیت فوقالعادهای است. بدیهی به نظر میرسد که به دلایل گوناگون، لبنان و عراق در صدر این اولویتها قرار دارند.”