ریشه‌یابی مفردات قرآن درک دقیق‌تری از آیات می‌دهد

تاریخ انتشار:

اصل بر این است که قرآن کریم امروزی همان قرآنی است که بدون تغییر بر قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شده است و این مهمترین تفاوت بین قرآن و کتاب مقدس است.

مشاور عالی رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب، گفت: در مورد مفردات عهدین، عمدتا زبان‌شناسان غربی از جایگاه یک متن تاریخی سراغ آن رفته‌اند و تحولات کلمات را در دوره‌های مختلف بیان کرده‌اند. با توجه به این تحولات ما باید به بازاندیشی کلمات قرآن بپردازیم و از این رو لازم است حوزویان با زبان‌های قدیمی آشنا شوند.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه به نقل از ایکنا؛ حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمد مسجدجامعی،مشاور عالی رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب در نشست علمی «مفردات قرآن و مفردات عهدین» که از سوی مرکز تفسیر صادقین(ع) برگزار شد، گفت: از بهترین مفردات، مفردات راغب و قاموس و لسان العرب است ولی واقعیت این است که در یک چارچوب بسته‌ای این کارها انجام شده است به این معنا که مثلا مفردات راغب سعی کرده لغت را ریشه‌یابی و با توجه به آن، معانی مختلف در آیات مختلف را بیان کرده که حقیقتا شاهکار است و خیلی زیبا آن را نوشته است یا برخی مفردات دیگر هم همینطور است، هنوز هم این روش وجود دارد.

وی افزود: لغت و به صورت کلی، زبان یک موجود زنده است و حیات دارد؛ به این معنا که داد و ستد دارد و لغتی که داریم در طول زمان مانند یک موجود زنده قبض و بسط دارد و معنای آن ضیق و گسترده می‌شود و این مسئله منحصر به قرآن هم نیست و مثلا معلقات سبعه هم این وضع را دارد و زبان با بقیه تمدن‌ها و ادیان و زبان‌ها و اقوام و ملل دیگر بده بستان دارد.

مسجدجامعی بیان کرد: فضای معنای هر لغت تا حدود زیادی متاثر از فضای زمان است، بنابراین اینکه مفردات قرآن، روایات و حتی متون عربی در زمان شارع چه معنایی داشته و امروز چه معنایی دارد جزء موضوعات قابل توجه در چند قرن اخیر است و اگر مفردات قرآن با توجه به این رویکرد دیده شود نتایج متفاوتی به ما می‌دهد به خصوص اینکه ریشه بسیاری از این کلمات سامی بوده و بعد وارد زبان عربی شده و خود کلمه در زبان عربی هم همواره دستخوش تغییرات معنایی بوده است.

لزوم بازاندیشی در ریشه واژگان قرآن

این استاد حوزه و دانشگاه گفت: در مورد مفردات عهدین، عمدتا زبان‌شناسان غربی از جایگاه یک متن تاریخی سراغ آن رفته‌اند و تحولات کلمات را در دوره‌های مختلف بیان کرده‌اند. با توجه به این تحولات لازم است ما به بازاندیشی کلمات قرآن بپردازیم. از قرن ۱۳ و ۱۴ میلادی، تحقیق پیرامون لغت و مفردات در غرب به صورت جدی آغاز شد و سراغ میراث گذشته و هویت قبلی خود رفتند؛ تا قبل از قرن ۱۳ یونان را به خصوص با فلسفه و طب و عمدتا از طریق ترجمه‌های عربی می‌شناختند و تلاش کردند تا اعتبار کتب را بررسی کنند که فلان کتاب و نوشته برای افلاطون است یا خیر و یا فلان سبک نوشتاری متعلق به چه قرنی است؟

وی افزود: این جریان تداوم یافت و البته در ابتدا در مورد یونان قدیم بود ولی به تدریج سراغ شاعران رم قدیم و .. هم رفتند و کم‌کم به علم لغت‌شناسی تبدیل و مرسوم شد. این باب واسع به تدریج متون مقدس را هم تحت تاثیر قرار داد؛ البته یهودیان خیلی در جریان این موضوعات نبودند و عمدتا عالمان مسیحی و زبان‌شناسان سراغ مفردات و لغات عهدین رفتند و سوابق تک تک کلمات و لغات عهدین را بررسی کردند و اینکه معنایی که امروزه می‌فهمند چه تحولاتی در گذشته داشته است.

مسجدجامعی اظهار کرد: مثلا در مورد خود کلمه عهدین (معادل انگلیسی آن) به این نتیجه رسیدند که ریشه یونانی و قدیمی این کلمه به معنای ناظر و شاهد است، ولی به تدریج تبدیل به وصیت شد و در ادامه به معنای عهد و پیمان با مردم است که الان این معنا رایج است و از این جهت، عهدین را عهد خدا با مردم می‌دانند؛ این تحقیقات ابتدا توسط افراد غیرمذهبی انجام شد ولی بعدا خود عالمان مسیحی سراغ آن رفتند و عالمان یهودی هم از قرن ۱۸ به بعد به این سمت وسو حرکت کردند و خیلی سریع هم رشد کردند.

رویکرد تاریخی محققان مسیحی و یهودی به عهدین

وی افزود: این نوع مباحث یعنی کشف لغت و تحولات و سوابق آن در مورد همه متون قدیمی و به خصوص کتاب مقدس و عهد عتیق انجام شد و البته رویکرد عمده آن‌ها تاریخی است کما اینکه مثلا تحت جمشید از جهت تاریخی و اینکه ما گذشته ایران اطلاعاتی به دست آوریم مهم است و این نوع مطالعات در کشورهای دیگر رشد زیادی دارد.

مسجدجامعی تصریح کرد: اینکه ما مفردات قرآن را با توجه به اینکه ریشه خیلی از کلمات، سامی و بینابینی مانند آرامی است مورد بررسی قرار داده و آن را خارج از روش کسانی چون راغب واکاوی کنیم به نظر بنده خیلی مهم است. راغب تمرکز بر این داشت که در چارچوب زبان عربی سراغ لغت برود و در این عرصه کار فوق العاده‌ای کرده است ولی ما فراتر از آن باید سراغ متن قرآن و متون عربی دیگر برویم و مادر کلمات و لغات را کشف کنیم در این صورت مطمئنا درک ما از آیات قرآن دقیق‌تر خواهد بود.

مشاور عالی رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: اصل بر این است که قرآن کریم امروزی همان قرآنی است که بدون تغییر بر قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شده است و این مهمترین تفاوت بین قرآن و کتاب مقدس است ولو برخی این حرف ما را قبول نداشته باشند؛ از این جهت قرآن کریم، خودش مفسر خودش است ولی حرف من در بحث لغت ناظر به این بحث نیست بلکه اگر ما ادبیات و فرهنگ عرب را یک مجموعه در نظر بگیریم خودش زیرمجموعه یک مجموعه بزرگتر دیگری است که کار کسانی چون راغب ناظر به این مجموعه بزرگتر نیست و ما اگر با رعایت معیارهای علمی به چنین مطالعاتی بپردازیم نتایج بهتری خواهیم داشت.

وی افزود: البته ممکن است برخی قصد سوء استفاده از چنین مطالعاتی را در تقویت شبهات و اتهامات خود به قرآن مانند تحریف و … داشته باشند ولی ما کلمات را با توجه به بستر معنایی وسیع خودش مورد واکاوی و بازبینی قرار می‌دهیم.

مسجدجامعی اظهار کرد: مثلا کلمه نفاق به معنای سوراخی است که یک موش ایجاد می‌کند و اصل کفر به معنای پوشاندن است ولی الان اطلاع ندارم کسی در مورد ریشه سامی این لغات و اینکه معنای آن چه بوده است، تحقیق کند.

وی در پاسخ به این پرسش که ماهیت وحیانی قرآن با عهدین فرق دارد و حتی برخی لغات مستقیما و با صراحت توسط ائمه(ع) معنا شده است آیا چنین فعالیت تحقیقی در تضاد با اصالت قرآن نخواهد بود، افزود: تحقیقات ما باید چارچوب داشته باشد یعنی وقتی از جانب شارع یک کلمه بیان و مصادیق آن هم توضیح داده شده است نباید در برابر آن اجتهاد به رای صورت بگیرد و حداقل این است که کار تحقیقی در این موارد ورودی ندارد. محققان مسیحی عهدین را به عنوان یک متن تاریخی مورد بررسی قرار می‌دهند و حتی عالمان مسیحی و یهودی هم می‌دانند که کتابشان به آن معنا وحی نیست و سال‌ها بعد از حضرت عیسی(ع) توسط حواریون ایشان نوشته شده است.

مسجدجامعی ادامه داد: شیعه، حرف ائمه(ع) را نهایی و معصومانه می‌دانند ولی تاریخمندی لغات و بررسی آن از این جهت می‌تواند تصور دقیق‌تری از واژگان به ما بدهد؛ مثلا ایزوتسو در بررسی کلمه حلم، گفته است که جهل در برابر عقل نیست بلکه در برابر حلم است؛ اعراب قبل از اسلام، در برابر کمترین مشکلی، سریعا برافروخته و برانگیخته می‌شدند لذا افرادی که عاقل نبودند یعنی حلیم نبودند از این رو ویژگی یک انسان جاهلی نداشتن حلم و صبر و متانت است و کسی که واجد این صفات نیست عقلانیت لازم را هم ندارد.

تلقی ناکافی از جهل

این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: عمدتا تلقی ما از دوره جاهلیت در عربستان این است که آن‌ها ضد علم و عقل بودند و با سواد یادگرفتن دشمنی داشتند ولی ایزوتسو می‌گوید اینطور نیست بلکه جهل آنان در برابر حلم بوده است یعنی مقدمه‌ای که برای عقل و علم لازم است. البته لازم نیست ما صرفا سراغ آیات برویم بلکه شاید بتوان با دیدن یک شعر هم فضای آن دوره را بهتر ترسیم کنیم.

مسجدجامعی اضافه کرد: اینکه یک مرتبه قرآن پیام خود را با اقراء آغاز می‌کند به چه دلیل است؟ یا واژگان معادل قرآن مانند ذکر، فرقان و کتاب و … واقعا به چه معناست و با بررسی لغات می‌توانیم درک بهتری از فضای نزول و علت به کار رفتن برخی لغات داشته باشیم.

وی در پاسخ به این پرسش که عهدین، وحی نیستند و مطالعه در مورد کلمات آن برای محققان مسیحی کارکرد دارد ولی تحقیق روی واژگان قرآن چه ثمری می‌تواند داشته باشد، گفت: درست است که وحی به آن معنا نیست ولی همین الان هم خود آن‌ها عهدین را وحی تلقی کرده و حتی بقیه هم حق ندارند به کتب مقدس اهانت کنند. ثانیا وقتی مثلا یک فقیه عالم‌تر به تاریخ و واژگان باشد در فتوای او تاثیر خواهد داشت و در فهم آیات قرآن هم به خصوص در آیات‌الاحکام می‌توانیم فتاوای دقیق‌تری داشته باشیم.
لزوم آشنایی حوزویان با زبان‌های قدیمی

مسجدجامعی با تاکید بر اینکه حوزه علمیه و محققان آن به خوبی توانایی انجام چنین تحقیقاتی را به شرط رعایت معیارهای آن دارند، گفت: البته مطالعات زبان‌شناسی قوی لازم است و معمولا ایرانیان در عرصه‌های علمی که بخواهند رشد کنند پیشرفت‌های خوبی داشته‌اند ولی به این عرصه تفتن اندکی وجود دارد. البته یکی از مشکلات ما این است که کمتر با زبان‌های قدیمی آشنا هستیم ولی روحانیون مسیحی مجبور بودند زبان‌های قدیمی مانند یونانی و .. را فرابگیرند یا در اسرائیل محققانشان، عربی را یاد می‌گیرند تا قرآن را نقد کنند.