به گزارش اداره روابط عمومی و بین الملل بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی حجت الاسلام دکتر حمیدرضا شریعتمداری؛ عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در نشست «تکفیرگرایی جهادی و الگوی تاریخی آن» از سلسله نشستهای تخصصی «شیعه شناسی» که با همکاری دانشكده شیعهشناسی و واحد دانشگاه ادیان و مذاهب در مشهد و گروه کلام و اندیشه اسلامی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد، اظهار کرد: تکفیرگرایی جهادی از پدیدههای جدید نیست اما آنچه که در روزگار ما در بستر دینی و مذهبی اهل سنت اتفاق افتاده است، شاید تا حدی نوظهور باشد؛ دست کم پدیده خاصی است و نیازمند بررسی در تاریخ اسلام است.
وی افزود: طرد افرادی از جامعه با عنوان تکفیر، از بحثهای دقیق و بحثبرانگیز در اهل سنت است و آنچه که در بستر اهل سنت اتفاق میافتد تکفیرگرایی جهادی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب درباره تبارشناسی تکفیرگرایی جهادی اظهار داشت: معمولا از نگاه دست کم شیعه و بخشی از مخالفان مذهبی سنی، گفته میشود که تکفیرگرایی جهادی محصول وهابیت و سلفیگری است. در بسترسازی اهل حدیث، سلفیگری و وهابیت برای چنین جریانهایی نباید تردید داشته باشیم اما خاستگاه واقعی این جریانهای تکفیری جهادی، مشخصا در متن، باطن و ذات سلفیگری نیست.
حدیثگرایی از شاخصههای اهل حدیث است
حجتالاسلام شریعتمداری به ویژگیهای اهل حدیث اشاره کرد و گفت: نصگرایی، حدیثگرایی و ظاهرگرایی از شاخصههای اهل حدیث است. برای سلفیگری افزون بر شاخصههای اهل حدیث، دورهای از تاریخ اسلام قداست پیدا میکند و عمل و فهم صحابه و تابعین میزان و ملاک میشود. همچنین تمرکز ویژه بر مبارزه با بدعت و توسل و … و مناظره و جدل از ویژگیهای دیگر سلفیگری است در حالی که اهل حدیث، اهل مناظره و جدل نبودند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب درباره گسترش اندیشه وهابیت در جهان اظهار داشت: در روزگار ما که عربستان سعودی از نظر وضع مالی در وضعیت خوبی به سر میبرد، مرکزیت مهم تعلیم و تربیت عالمان و روحانیون اهل سنت، مدارس وهابیها در مکه و مدینه و در سراسر جهان اسلام میشود و مسلمانان سنی با گرایشهای مختلف که به مدارس سعودیها میروند دچار انقلاب ایدئولوژیک میشوند. وهابیها در بین آنان عملا حنبلیگری را جا میاندازند اما میگویند که نباید به مذهبی معتقد باشید! لذا تفکر سلفی در جهان اسلام شیوع پیدا میکند.
وی ادامه داد: در چنین فضا و بستری که ایجاد میشود و با نصگرایی، حدیثگرایی و ظاهرگرایی و تقدیس دورهای خاص، با بدعت، جدل و مناظره مبارزه میشود، روحیه مبارزه با مخالفان و تکفیر در بین اهل سنت دمیده میشود.
دکتر شریعتمداری درباره خاستگاههای تکفیرگرایی جهادی عنوان کرد: شبه قاره هند و مصر خاستگاههای تکفیرگرایی جهادی هستند. تکفیرگرایی جهادی در مصر با اخوان المسلمين و حسن البنا و بصورت جدیتر با سید قطب شروع میشود.
وی ادامه داد: ایدههای جامعه جاهلی، دعوت به جهاد و هجرت و … با اندیشههای سید قطب وارد ادبیات اهل سنت شد و تمام تکفیریها تحت تأثیر سید قطب هستند. همچنین خاستگاه بعدی تکفیرگرایی جهادی در شبه قاره هند به عبدالعزیز دهلوی برمیگردد. لذا زمانی که جریانهای تکفیری را دنبال کنیم در دو خاستگاه مصر و هند ریشه دارند و این دو از سلفیگری و وهابیگری استفاده کردهاند.
تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر اهل سنت
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب درباره تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر اهل سنت گفت: اینکه اهل سنت محافظهکار بودند چگونه انقلابی شدند، غیر از دو خاستگاه تاریخی و فکری مصر و هند، انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی ناشی از انقلاب، تأثیر زیادی بر تحرّک اهل سنت داشته است.
وی ادامه داد: مجموعه عوامل سلبی و ایجابی (مثل وقوع انقلاب اسلامی ایران) موجب اتفاق ناگواری در اهل سنت به نام «تکفیرگرایی جهادی» شد و اساسا در ذات و محور جریانهای تکفیری، علمای اهل سنت وهابیت یا سلفی وجود ندارد. محور تمام جریانهای تکفیری علما و درس خواندههای حوزههای علمیه اهل سنت نیستند و از شاخصهای اصلی آنان عالمگریزی و حوزه علمیهگریزی است. بنابراین اگر به بهانه اینکه علما انقلابی نیستند و محافظه کارند، مرجعیت علما و حوزهها کنار رود، اتفاقات بدی رخ میدهد.
دکتر شریعتمداری با بیان اینکه الگوی تاریخی تکفیرگرایی خوارج است، افزود: وهابیها و سلفیها به این مطلب رسیدهاند و مطالعات زیادی درباره خوارج دارند. به همین دلیل برای مقابله با تکفیرگرایی، شیوهای که اهل سنت به آن استناد میکند برگرفته از سیره امیرالمومنین(ع) در برخورد با خوارج است؛ تا زمانی که خوارج دست به شمشیر نبردند، حضرت علی(ع) با آنان جنگ نکرد و بلافاصله پس از ورود خوارج به فاز نظامی، امیرالمومنین(ع) با آنها جنگید و مهمترین بحث اینکه، حضرت علی(ع) در بدترین شرایط اقدام به تکفیر آنان نکرد.
وی در پایان گفت: پیشگویی حضرت علی(ع) درباره خوارج بسیار مهم است. زمانی که جنگ با خوارج تمام شد، عدهای به امیرالمومنین(ع) بشارت دادند که ریشه اینها کنده شد اما حضرت فرمود ریشه آنان کنده نشده است و در آینده ظهور و بروز خواهند داشت.