سلسله نشست‌ های تخصصی«شیعه‌شناسی»

انقلاب اسلامی ایران تأثیر زیادی بر جریان سنتی محافظه کار زیدیه گذاشت

تاریخ انتشار:

به گزارش اداره روابط عمومی و بین الملل بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، دکتر سیدعلی موسوی‌نژاد در سلسله نشست‌های تخصصی شیعه‌شناسی که به همت دانشکده شیعه شناسی و واحد دانشگاه ادیان و مذاهب در مشهد و گروه کلام و اندیشه اسلامی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در قالب وبینار برگزار شد، به تبیین موضوع «جریان‌شناسی مذهب زیدیه و جنبش انصارالله یمن» پرداخت و اظهار کرد: زیدیه اولیه در کوفه شکل گرفت و "مکتب زیدیه عراق" باید مطالعه و بررسی شود. از شخصیت‌های موثر زیدیه عراق، نوادگان زید هستند که یکی از آنان به نام "احمد بن عیسی بن زید" معاصر امام رضا(ع)، شخصیت مهمی برای زیدیه بوده است. وی شخصیتی محوری برای زیدیه بوده و محدث است و مباحث عقل گرایانه ندارد. "امالی احمد بن عیسی" از او به یادگار مانده است و برای زیدی شناسی منبع مهمی به حساب می‌آید.

وی افزود: شخصیت دیگر "حسن بن یحیی بن حسین بن زید" مهمترین فقیه مکتب زیدیه عراق است و زیدیان به آراء او رجوع می‌کنند. همچنین "محمد بن منصور مرادی" کوفی كه از اهل بیت(ع) نیست اما نقش برجسته‌ای داشته است.

عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب درباره شاخه‌های مکتب زیدیه عراق گفت: از مکتب زیدیه عراق، با "قاسم رسّی" شاخه عقل گرایانه جدا می شود؛ آنان به میراث حدیثی کار ندارند و میراث حدیثی به شمال ایران منتقل می‌شود. کمتر در آثار قاسم رسی حدیث می‌بینیم. در اندیشه قاسم رسی عقل‌گرایی، اصول خمسه زیدیه و هجرت برجسته هستند. او معتقد بود یا با ظلم باید مبارزه کرد و یا از دارالظلم مهاجرت کرد. لذا او راه دومی پیش پای زیدیه گذاشت. بنابراین مکتب "قاسم رسّی" تأثیرگذار است و تا امروز تأثیرات خود را گذاشته است.

وی افزود: «یحیی الهادی الی الحق» نوه قاسم رسّی به یمن رفت و دولتی تشکیل داد و زیدیان یمن خود را مدیون ایشان می‌دانند. آنان گرایش عقل‌گرایی دارند؛ همچنین نیم نگاهی به روایات پیامبر و اهل بیت(ع) دارند.

دکتر موسوی نژاد درباره حضور زیدیان در شمال ایران گفت: شاخه‌ای از زیدیان عراق به رهبری ناصرکبیر به شمال ایران رفتند. ناصرکبیر و پدرانش در مدینه و در سامرا در بیوت ائمه(ع) زندگی می‌کردند. پدر ناصرکبیر همراه امام هادی(ع) به سامرا آمد و ناصرکبیر و پدرش از روات حدیثی شیعیان هستند.

وی با بیان اینکه ناصرکبیر تأثیر زیادی بر زیدی‌های یمن داشت افزود: توجه زیدی‌های یمن به آراء ناصر باعث شده است تا عقل گرایی زیدیه یمن مخصوصا در فقه تلطیف شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب درباره حضور زیدیان در آفریقا اظهار داشت: زیدیه که در شمال غربی آفریقا به حکومت رسیدند تأثیراتی نداشتند و به امراء تبدیل شدند. لذا برجستگی خاصی در زیدیان ادریسی نمی بينیم و آنان تحت تأثیر مالکیه بودند.

وی درباره تغییر اندیشه‌های زیدی گفت: به مرور زمان از سوی امامان زیدی اندیشه‌ای ترویج شد که می‌توان زیدی شد، اما قیام نکرد و لزومی ندارد همیشه دست به شمشیر شویم؛ کسی که به تخت نشست، قیام علیه او معنی ندارد و این تفکر با اندیشه سلفی‌گری همزمان شد.

دکتر موسوی‌نژاد درباره حدیث‌گرایی سلفی در زیدیه اظهار داشت: در زیدیه شخصی به نام "ابن وزیر" معتقد بود که باید به طرف روایات اهل سنت در صحیح مسلم و صحیح بخاری برویم و این مسئله با استقبال امامان زیدیه مواجه می‌شود. تحلیل امامان زیدی این بود که گفتمان سلفی سنی، ما را از مشکل قیام و مبارزه نجات می‌دهد. این خط تا دوران اخیر ادامه پیدا کرد و امرایی در یمن سر کار آمدند که گرایش حدیث‌گرایی و وهابی‌گرایی داشتند.

وی تأکید کرد: من با اصطلاح "زیدی سلفی" موافق نیستم چون "زیدی سلفی" اشاره به جریانی است که ضمن اینکه خود را زیدی می‌داند در مبانی به طرف اهل سنت رفته است.

عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب درباره جریان‌های رقیب امامان زیدی در یمن گفت: صوفیان شافعی مذهب، روشنفکران و سکولارها از جریان های رقیب امامان زیدی بودند. سکولارها نجات یمن را بیرون آمدن از ایدئولوژی امامان زیدی می‌دانستند و شرایط بد جامعه باعث همراهی شدن مردم با آنان شد. همچنین امامان منفعل زیدی از ترس قیام مردم به گرایش‌های سکولار میدان دادند. امامان زیدی با جمال عبدالناصر روابط خوبی داشتند اما با خیانت عبدالناصر حکومت امامان زیدی ساقط شد.

وی درباره جریان جدید پس از سقوط امامان زیدی در یمن اظهار داشت: سنتی‌های محافظه کار تعریف جدیدی از زیدیه ارائه کردند که پیرو زید باشیم و در دهه های بعد جریان رهبری زیدیه را در دست داشتند. انقلاب اسلامی ایران تأثیر زیادی بر آنان داشت. زیدی‌های یمن پس از جنگ تحمیلی، انقلاب ایران را بهتر شناختند؛ لذا «حسین الحوثی» متولد این فضا است.

دکتر موسوی‌نژاد درباره شخصیت حسین الحوثی گفت: حسین الحوثی میانسال بود و حرکت فرهنگی جدیدی با تأکید بر آموزه‌های زیدی شروع کرد. او بر امامت تأکید نمی‌کرد اما منتقد زیدیان روشنفکر و سنتی بود. وی بازگشتی به زیدیه جارودیه داشت که بر اصول اصلی تأکید می‌کند؛ از انقلاب اسلامی ایران تأثیر گرفته بود و به دنبال از بین بردن پیرایه‌های زیدی بود. علی عبدالله صالح سعی کرد این‌ها را از بین ببرد اما نتوانست و عربستان احساس خطر کرد و جنگی شروع کرد که چند سال است ادامه دارد.

مطالب مشابه