سر کار خانم دکتر زارعی مدیرگروه مطالعات زنان، پیرامون اهمیت و ضرورت رشته مطالعات زنان پاسخ داد که در ذیل به تفصیل پاسخ ایشان را می خوانید.
ضمن عرض سلام و احترام لازم می دانم قبل از آغاز بحث از همه کسانی که در راه اعتلای علم و دانش تلاش می کنند و خدمتگزار دانش حقیقی اند تشکر و قدردانی کنم. چرا که علم ساحتی مقدس و ستودنی دارد. در اهمیت و عظمت آن همین بس که خدای تعالی به ابزار فراگیری آن یعنی «قلم» قسم یاد می کند: «ن وَالْقَلَمِ وَمَا یسْطُرُون». از این رو فراگیری دانش در هر صورت چه به خاطر رشد و کمال فردی و چه به هدف خدمتگزاری امری مهم و ارزشمند است.
از طرفی حضور در فضای بین المللی که عرصه رقابت گفتمان هاست نیازمند افرادی است که با تعهد و تعلق خاطر به آموزه های اسلامی و همچنین متخصص شدن در دانش مورد علاقه شان بتوانند در گفتگوهای علمی بین المللی حضور داشته باشند و نقش آفرینی کنند. در فرمایشان امام علی علیه السلام از دانش به «سلطنت و قدرت» تعبیر شده است و همین تعبیر، اهمیت دانش را به روشنی نشان می دهد:
«العِلمُ سُلطانٌ مَن وَجدَهُ صالَ بِهِ وَ مَن لَم يَجِدهُ صيلَ عَلَيه.»
امام علی(علیهالسلام) می فرمایند: دانش، سلطنت و قدرت است، هر كه آن را بيابد با آن يورش برد و پیروز شود، و هر كه آن را نیابد بر او يورش برند و مغلوب گردد.
با عنایت به این مهم و نیز فرمایشات مقام معظم رهبری در باب پیشرفت علمی و اقتدار کشور حضور پرتلاش و نیز دغدغه مندی را از سوی طالبان علم دوچندان می کند.
نکته دوم پیرامون رشته مطالعات زنان است:
رشته مطالعات زنان همان طور که از نامش مشخص است از جنس «مطالعات» است و در یک فضای بینارشته ای قرار دارد. به این معنا که موضوع «زن» و «خانواده» در ساحت های مختلفی از دانش چون فقه، حقوق، جامعه شناسی، روان شناسی، الاهیات، تاریخ، علوم قران و حدیث، فلسفه و کلام و… دنبال می شود و از چشم انداز هر یک از این علوم می توان زن و خانواده را مورد مطالعه قرار دارد. به همین جهت دانشجویان این رشته در سرفصل مصوب آن، واحدهای درسی مختلفی در این حوزه های دانشی را مطالعه می کنند و فرامی گیرند. البته نکته مهمی که از سوی دانشجویان این رشته باید مورد توجه قرار گیرد این است که در این دروس سطحی از دانش فراگرفته می شود و انتظار این که هر فردی در هر یک از این واحدهای ارائه شده ی لازم و تا حدی پراکنده متخصص شوند انتظاری نادرست است. باید توجه کرد که دانشجویان باید سعی کنند در یک فیلد و حوزه دانشی که ترجیحا با مطالعات قبلی آنان مرتبط است ورود تخصصی داشته باشند. در واقع مطالعه در حوزه های دانشی متفاوت به دانشجویان مطالعات زنان و یا هر دانشجویی که رشته تحصیلی اش از سنخ «مطالعات» باشد، بینش و درکی واقع گرایانه تر از «مسئله» را می دهد. به این معنی که مثلا وقتی با مشکل و یا موضوعی اجتماعی مواجه می شویم شناخت موضوع از زوایای مختلف می تواند فهم بهتر و دقیق تری را برای محقق و پژوهشگر این رشته فراهم کند که شاید در علوم دیگری که صرفا از یک زاویه دید، مسئله رو مورد توجه قرار می دهند این ویژگی فر اهم نباشد. این موضوع یکی از ویژگی ها و امتیازات رشته و دانشجویان رشته مطالعات زنان می باشد. البته این نکته هم باید مطرح کنم که اساسا حل مسائل و موضوعات و پژوهش ها در یک فضای بینارشته ای و به کارگیری روش و تجارب دو یا چند حوزه علمی و تخصصی برای حل یک مسئله یا معضل اجتماعی، رویکردی متاخر است. پزوهش با رویکردهای بینارشته ای نیازمند تلاش و گاها مشارکت متخصصان دو یا چند رشته در شناخت و حل مسئله می باشد.
اما ضرورت پرداختن به این مسئله یکی به خاطر ایجاد گفتمان علمی و قابل دفاع در عرصه بین المللی است که قبلا به آن اشاره شد. و دوم از منظر بافت بومی و ملی است. خانواده یکی از نهادهای مهم در بافت فرهنگی اجتماعی جامعه ایرانی است که ارزشها و هنجارهای آن در تحولات اجتماعی تاثیرگذار است. و زن به عنوان عنصر محوری در عرصه اجتماع و خانواده نقش بی بدیل دارد. شناخت واقع بینانه از مسائل زن و خانواده و خارج کردن آن از موضع های افراط و تفریط سنتی و غربگرایانه نیازمند دریافت و فهم مسئله از سوی دانشجویان این رشته است. چشم اندازی که می تواند نگاهی اعتدالی را در این عرصه رقم زند و به ترسیم «الگوی سوم» زن منتهی شود.