الیهات امید از پنجره هزار نام خدا

تاریخ انتشار:

روح لله رحمانی شمس دانشجوی دکتر الهیات مسیحی دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی با عنوان «الیهات امید از پنجره هزار نام خدا» آورده است:
ماه رمضان به اتمام رسید، ماه رحمت واسعه الهی. عادات و عبادات خاصی در میان فرق مختلف اسلامی در این ماه مرسوم است و از اعتقادات اساسی آن  شب‌های قدر است که در میان اهل سنت و شیعه به آداب و مناسک دینی خاص آن تاکید ویژه‌ای شده است. در ادبیات دینی شیعه یکی از دعاهای مورد سفارش، جوشن کبیر است. این دعا از نظر سندی دارای تایید بوده و در دو کتاب مصباح کفعمی و بلد الامین نقل شده است. این دو کتاب از جمله کتب معتبر در دعا شمرده می‌شود.
اگر از نگاه الهیاتی به این دعا نگریسته شود فرازهای این دعا دارای مبانی الهیاتی بوده و معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و امیدآفرینی در سراسر این دعا موج می‌زند. علاوه بر دو مبنای قبل می‌توان به بحث کیهان‌شناسی خاص تفکر شیعی نیز در این دعا توجه نمود.
از جنبه معرفت‌شناسی با توجه به آنچه در طول تاریخ وعظ و سخنوری در میان واعظان شهیر شیعه و حتی اهل سنت بوده و هست، شب قدر شب استغفار و توبه و انابه و رقم خوردن مقدرات یک ساله انسان است، تا جایی که در ادبیات شیعی دو‌ جایگاه قابل توجه در موضوع عفو و گذشت الهی به چشم می‌خورد، یکی سه شب قدر است و دیگری روز عرفه. در صحت و درستی مطلب جای شک و شبهه نیست اما با توجه به نوع نگاه و تاکید موکد بر این امور، جای تامل و دقت نظر را افزایش می‌دهد. در نگاه ساده به فرازهای دعای جوشن با وجود اوصافی چون صاحب روز جزا و سزادهنده به گناه‌کاران، اما بیشتر فرازها خدایی را نمایان می‌کند که غلبه رحمت او بر غضب است.
از بعد معرفتی و‌کسب معنویت هرچند که اهل معرفت حقیقی باید در این موضع اشارت کنند، اما این دعا طریقتی است که می‌توان با معرفت‌اندوزی از آن و شناخت راه و راهنما مسیر معنویت را طی نمود و در فهم این مسلک بسیار می‌تواند کمک کننده و راه‌گشا باشد.
حال اگر مطابق با مبانی الهیاتی به این دعا نگریسته شود و در بعد معرفت‌شناسی مورد توجه قرار گیرد می‌توان این دعا را در زمره اصول الهیات امید رده‌بندی نمود و‌ در بعد هستی‌شناسی مُعرِف خدایی است که عالم را برای سکونت و آرامش انسان فراهم نموده و خود را تماما در اختیار او قرار داده تا بتوان رابطه‌ای دوجانبه و با برتری جنبه‌های فضل و رحمت، و بخشش و عطوفت حاکم باشد.
جهانی که تسلط خدا بر آن غیرقابل انکار است، اما این تسلط در اختیار انسان قرار داده شده و انسان است که می‌تواند بر آن حکومت کند و خدا تمام لطف‌ها را برای این بنده در نظر گرفته است. شاید بتوان دیدگاه مابعدالطبیعه ارسطویی را در هستی‌شناسی مضامین این دعا وام‌ گرفت هرچند وضوح تفکر هستی‌شناسانه در این دعا بسیار روشن‌تر از مابعدالطبیعه ارسطویی است.
از بعد کیهان‌شناسی نیز شاید بتوان تفکر افلاطونی و یا نوافلاطونی را به یاری طلبید و حضور خدا در تمام عالم امکان را مشاهده نمود هرچند که با دیدگاه مثل افلاطونی هم‌خوان نخواهد بود و‌ گستره‌ای دارای ارتباط نزدیک‌تر را شامل می‌شود. اما در ابعاد اندیشه نوافلاطونی می‌توان اتحاد خدا-انسان و طبیعت را ملاحظه نمود هرچند شر بودن ماده در آن جایگاهی ندارد ولی روح باید طاهر باشد و با این طهارت کسب معرفت نماید.
به طور کلی پایه و اساس الهیات امید در سرتاسر این دعا وجود دارد و تنها نیازمند تبیینی روش‌مند و مبتنی بر اصول الهیاتی است. این نوشتار در حکم مقدمه‌ای بر آغاز بحثی علمی با توجه به مبانی الهیات‌های جدید است و نیازمند داوری صاحب‌نظران و نگرش‌های مجدد در تبیین اصول و مبانی الهیات امید.