نژادپرستي بد است، لباس پرستي خوب!

تاریخ انتشار:

حجت الاسلام والمسلمین دکتر سيد حسن اسلامي‌اردكاني  عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی با عنوان «نژادپرستي بد است، لباس‌پرستي خوب!» آورده است:

نژادپرستي به لحاظ علمي نادرست و به لحاظ اخلاقي خطاست. در نتيجه نژادپرستي و نژادپرستان را محكوم مي‌كنيم. اما نژادپرستي يعني چه؟ به زبان ساده يعني درباره افراد بر اساس رنگ پوست يا حالت صورت و فيزيك چهره آنها قضاوت كنيم و متناسب با نژادي كه آنها را به آن نسبت مي‌دهيم، بگوييم آنها خوب يا بد هستند. نمونه نژادپرستي را در نظام هيتلري در آلمان نازي يا دوران آپارتايد در آفريقاي جنوبي يا در رفتار كوكلس كلان‌هاي ايالات جنوبي امريكا مي‌توان ديد. نژادپرستان منطق ساده‌اي براي قضاوت درباره افراد دارند. از اين منظر، بي‌توجه به عملكرد افراد، هر كس رنگ پوستش تيره يا روشن يا سفيد يا سياه باشد، پس خوب يا بد است.  در حالي كه امروزه اين منطق درباره رنگ پوست نادرست به شمار مي‌رود، همچنان شاهد كاربرد آن درباره ديگر مظاهر افراد هستيم. يكي از جلوه‌هاي آن قضاوت افراد بر اساس نوع لباسي است كه مي‌پوشند. مقصودم لباسي كه نشان‌دهنده تعلق آنها به يك صنف يا گروه اجتماعي يا قوميتي است. در اينجا نيز با ديدن كسي در لباسي، بي‌آنكه حتي نام آن شخص را بدانيم يا چيزي از عملكرد او شنيده باشيم، بلافاصله قضاوت مي‌كنيم كه اين شخص فلان و بهمان است.

البته گاه لباس هر كس منطقا بيانگر ديدگاه عقيدتي او است. براي نمونه ممكن است يك سازمان يا فرقه نژادپرست لباسي ابداع كند و همه پيروان اين سازمان يا فرقه آن را به تن كنند. در اينجا با ديدن هر كس در آن لباس حق داريم كه او را نژادپرست بدانيم. شايد نمونه آن را بتوان در پوشش خاص كوكلس كلان‌ها ديد. همچنين كساني كه به نشانه عضويت در حزب نازي نشان صليب شكسته بر بازوي خود نصب مي‌كردند. باز در اينجا چه بسا كساني مجبور مي‌شدند كه عضويت حزب را قبول كنند و حتي نشان آن را بر بدن خود نمايش دهند. ولي اين نكته درباره نونازي‌ها صدق نمي‌كند. از اين‌رو، اگر ديديم كسي بر بدن خود صليب شكسته تتو كرده يا بر لباس خود آن را دوخته است، حق داريم كه او را نژادپرست بدانيم. اما برخي لباس‌ها اين‌گونه نيستند و در دل تاريخ به تدريج شكل گرفته و برآمده‌اند و با ديدن كسي كه آنها را به تن كرده است نمي‌توان واقعا گفت كه اين شخص چه ديدگاهي دارد و مشمول چه حكمي بايد باشد. براي نمونه لباس كردي چنين وضعي دارد. اين لباس نماد يك قوم است كه فراز و فرود تاريخ آن را در خود ثبت كرده است. اما با ديدن كسي كه لباس كردي به تن دارد، نمي‌توان نتيجه گرفت كه او به لحاظ سياسي چنين و چنان است. همين مساله درباره لباس طلبگي راست مي‌آيد. اين لباس بيانگر يك صنف است؛ صنفي كه مدعي فهم و تخصص در احكام دين است. اما با ديدن كسي كه اين لباس را به تن دارد، بيش از اين نمي‌توان داوري كرد. در اين لباس كساني هستند كه معتقد به اسلام سياسي هستند و كساني كه آن را منافي اسلام مي‌دانند. كساني اين لباس را به تن داشته‌اند كه با حاكمان بهترين مناسبات را داشتند و كساني كه بيشترين مخالفت را با آنها. كساني اين لباس را به تن داشتند كه معتقد به حكومت اسلامي و اجراي همه احكام آن حتي در عصر غيبت امام زمان(عج) بودند و كساني كه حكومت را فقط از شوون شخص امام معصوم مي‌دانستند. حال چگونه با ديدن كساني كه اين لباس را به تن دارند، مي‌توانيم درباره مواضع سياسي يا رتبه دانشي آنها قضاوت كنيم؟ اگر يادمان نرفته باشد «شازده كوچولو» از خرده‌سياره «ب 612» آمده بود. اولين‌بار اين سياره را يك ستاره‌شناس ترك، در سال 1909 شناسايي و كشف خود را در مجمع جهاني اخترشناسان اعلام كرد. «ولي چون قباي تركي به تن داشت كسي سخنش را باور نكرد. آدم‌هاي بزرگ‌ها اين‌جورند ديگر.» (شازده كوچولو، ترجمه ابوالحسن نجفي، تهران، نيلوفر، ص 18) اما همين ستاره‌شناس در سال 1920 در لباس برازنده فرنگي دوباره در همان مجمع كشف خود را اعلام كرد و اين‌بار همه نظر او را پذيرفتند. اگر نژادپرستي خطا باشد، لباس‌پرستي هم چندان تفاوتي با آن ندارد.