هشتمین و آخرین نشست از سلسله نشستهای علمی پژوهشکده ادیان و مذاهب در ترم جدیدبا عنوان «چالش میان شناخت ما از مسیحیت و ارتباط ما با مسیحیان» با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین دکتر الیاس عارفزاده برگزار شد.
وی با طرح این سؤال که قبل و بعد از انقلاب با تمام گستره جهان مسیحیت در ارتباط بودیم و هستیم، گفت:هیئتهای از کلیساهای مختلف مسیحی به ایران میآیند و گفتوگوهای الهیاتی زیادی انجام میشود،اما چالش در این است که ما با تمام مسیحیان در ارتباطیم اما شناختمان از مسیحیت تنها محدود به بخشی از مسیحیت است و جامعه فرهیخته ایران و حتی اساتید دانشگاه به طور عام فقط بخش غربی مسیحیت را تدریس میکنند یعنی کاتولیک و پروتستان.
مسیحیت به طور کلی به دو گستره تقسیم می شود:
- مسیحیت غربی The Western Christianity
- مسیحیت شرقی The Eastern christianity
کلیساهای کاتولیک و پروتستان، کلیساهای بخش غربی مسیحیت اند اما مسیحیت شرقی که به آن مسیحیت ارتدوکس هم گفته می شود، بخش مغفول مانده در مطالعات دانشمندان ایرانی است. از این رو، زمانی که با ارتدوکسها گفتگو می کنیم، مباحثی را مطرح میکنیم که مسیحیان ارتدوکس با آن بیگانه هستند. چون جامعه ما فقط با یک بخش از مسیحیت آشنا است ولی با کل مسیحیت در ارتباط است.
این کارشناس مسیحیت شرق همچنین افزود:با عنایت به این که مسیحیت به دو گستره شرقی و غربی تقسیم می شود،باید این واقعیت را در نظر داشت کهمسیحیت شرقی کاملاً با مسیحیت غربی متفاوت است.برای تقریب به ذهن باید گفت که تفاوت این دو مانند تفاوت شیعه و سنی. از این رو، باید در شیوه تدریس مسیحیت در دانشگاههای تجدید نظر صورت گیرد. زیرا میان شناخت ما از مسیحیت و ارتباط ما با مسیحیان بسیار تفاوت وجود دارد.
برای این که این تفاوت را بیشتر درک کنیم، باید بدانیم که در مسیحیت غربی عموماً سه مذهب کاتولیک، پروتستان و انگلیکنها قرار دارد، اما مسیحیت شرقی سه دسته دیگر هستند و نگاه هر بخش به دین با نگاه دیگری کاملا فرق میکند.این کلیساها عبارتند از کلیسای ارتدوکس شرق، کلیساهای جدا شده یا غیر کالسدونی و کلیساهای متحد با رم.
دکتر عارفزاده در ادامه گفت: در مسیحیت کتاب مقدس و سنت مبانی الهیاتی مسیحی را سامان می دهند. اما نگاه مسیحیت غربی به کتاب مقدس و سنت با دیدگاه مسیحیت شرقی در این باره کاملا متفاوت است. به عبارت دیگر، برخلاف دیدگاه برخی از سخنوران مسیحیت ارتدوکس، مسیحیت کاتولیک بدون پاپ نیست. در مسیحیت غربی، کلیسای کاتولیک به سنت یعنی شوراها اهمیت زیادی می دهد در صورتی که کلیسای پروتستان فقط به کتاب مقدس اهمیت می دهد. در مسیحیت شرقی، همه کلیساهای ارتدوکس به شورا های جهانی اهمیت می دهد اما کلیساهای خاوری فقط سه شورا را پذیرفتهاند: شورای نیقیه، قسطنطنیه اول و شورای افسس اول. به این کلیساها، کلیساهای غیر کالسدونی هم گفته می شود. کلیساهای ارتدوکس شرقی، فقطهفت شورا جهانی اول را قبول دارند اما کلیسای کاتولیک 22 شورا را قبول دارد.
وی گفت: به طور کلی تفاوت این دو ساحت کلیسایی یعنی کلیسای کاتولیک رومی و کلیساهای ارتدوکس شرقی در این است که در مسیحیت کاتولیک رومی ساختار کلیسایی بسیار اهمیت دارد و دلمشغولی اولیه کلیسای کاتولیک سیستم پاپی است و به خطاناپذیر(عصمت) پاپ اهمیت فراوان می دهد اما دلمشغولی کلیسای ارتدوکس بیشتر عرفانی است. همچنین مسیحیت غربی بیان میدارد که کلمه خدا جسم شد تا انسانها از گناه نجات پیدا کنند و به دنبال رستگاری(Salvation) هستند اما مسیحیت شرقی معتقد است که کلمه خدا جسم شد تا انسان بتواند خدا، یا شبیه خدا شود وبیشتر به دنبال خداگونگی(Deification) هستند. بنابراین، نگاه غربیها آیینی است و نگاه شرقیها عرفانی است.
دکتر عارفزاده همچنین گفت: شاید بتوان گفت در مسیحیت غربی به دنبال زمینی کردن خدا هستند و خواهان بررسی کارکرد خدا در سعادت انسان اند اما در مسیحیت شرقی دنبال این هستند که انسان را خدایی کنند؛ و خواهان بررسی کارگرد انسان در قوس صعوداند.ازاین رو، مباحث مطرح در کلیسای شرق با مباحث دیگر ادیان در شرق همخوانی زیادی دارد.بنابراین، ما مسیحیت آشوری، بیزانسی و قسطنطنیه ای و یونانی و روسی را نمیشناسیم، در حالی که با شناخت درست آن ها و برنامه ریزی برای تصحیح شیوه مطالعه مسیحیت در دانشگاه های کشور عزیزمان ایران می توانیم بهتر و سودمندتر گفتمان کنیم.
این واقعیت را باید پذیرفت: در کنار برنامه ریزی های مراکز و سازمان های متکفل گفتمان فرهنگی و دینی با مسیحیت باید پیوست فرهنگی و اجتماعی وجود داشته باشد. باید بدانیم چرا با فلان کلیسا وارد گفتگو می شویم؟ این گفتگو چه سودی برای جامعه ما دارد؟ ضررهای احتمالی چیست؟ تاثیر اجتماعی این گفتگو چیست؟ برنامه نویسان دروس دانشگاهی باید این امر را مطالعه نمایند که چرا تاکنون در دانشگاه های کشور فقط مسیحیت کاتولیک و پروتستان تدریس شده است اما نسبت به مسیحیت ارتدوکس شرقی که در کنار ما زندگی می کنند، هیچ اطلاعی نداریم یا هیچ دانشی نسبت به این بخش از مسیحیت در دانشگاه های ما برنامه ریزی نمی شود.
یکی از دلایل چالش بزرگان ما با مسیحیت غربی، بحث اومانیسم دینی است. این بحث در غرب دین غربی را به چالش کشاند است، و سال هاست که ما نتوانستیم این بحث را بومیسازی کنیم. زیرا در دیانت ما و حتی مسیحیت شرقی اومانیسم دینی، مقوله ای ضد دین است. به اعتقاد مسیحیان ارتدوکس، مسیحیت غربی راه انحراف را در دین ایجاد کرده است و از سنت آبای اولیه عدول کرده است .
همچنین می دانیم که در تاریخ گفتگوی اسلام و مسیحیت، امامان معصوم ما(ع) فقط با مسیحیت شرقی وارد گفتگو شدند. اصلا در اوایل اسلام با مسیحیت غربی گفتگو نداشتیم. جاثلیق یک عنوان مسیحیت شرقی است؛ عنوان فردی که با امام رضا(ع) گفتگو نمودند.
وی در پایان گفت: ما میتوانیم دو آموزه را به عنوان تفاوت میان مسیحیت شرقی و غربی ببینیم. اینها آموزههای الهیاتی است:
- آموزه شمایلهای مقدس(Holy Icons)
- دستگاه عرفانی آرامش گرایی(Hesychasm)
آموزه شمایل های مقدس،بحثی است که کلیسای ارتدوکس شرقی به آن اعتقاد دارد و مسیحیت غربی به آن اعتقاد ندارد است. مسیحیت شرقی برای رسیدن به خدا راه مستقیم را قبول ندارد و اعتقاد به واسطه در فیض دارد که همان شمایلها است. البته بحث شمایل ها با واسطه شدن کشیشها در کلیسای کاتولیک فرق میکند.همچنین مسیحیت شرق معتقد است برای رسیدن به خدا باید وارد یک دستگاه عرفانی به نام آرامشگرایی شد.
در پایان به طور خلاصه اهمیت مطالعه مسیحیت ارتدوکس شرقی را می توان به دلایل ذیل دانست:
- در یک گستره جغرافیایی زندگی می کنیم؛
- برخی از آن ها هم وطن و هم زبان ما هستند؛
- اشتراک فرهنگی زیادی میان ما وجود دارد؛
- بزرگان دینی ما با این بخش از مسیحیت وارد گفتگو شده است؛
- مباحث مشترک دینی و اجتماعی فراوانی در دو دیانت وجود دارد.
دکتر عارفزاده در پایان به سؤالات اساتید و دانشجویان پاسخ گفت.
گفتنی است این نشست چهارشنبه 3 دیماه با استقبال اساتید و دانشجویان در سالن شهید بهشتی برگزار شد.