یادداشت دکتر گوهری رفعت در یادبود علامه حسن زاده

بزرگترین ریاضت دین داری است

تاریخ انتشار:

زندگی نامه

حضرت آیت‌ا… حسن ابن عبدا… معروف به علامه حسن حسن‌زاده‌ آملی در اواخر سال ۱۳۰۷ هجری شمسی مطابق با ۱۳۴۷ هجری قمری در توابع لاریجان آمل به دنیا آمدند. علامه، در شش ‌سالگی به مکتب رفته و قرآن را آموخته‌اند، بعد وارد حوزه علمیه آمل شدند و درس‌هایی مثل جامع‌المقدّمات، حاشیه ملا عبدا… ، اصول و فقه را در آنجا خواندند، سپس در سال ۱۳۲۹ش به تهران آمدند و بیش ‌از ۱۳ سال یعنی تا سال ۱۳۴۲ش در تهران ماندند. این مهاجرت به تهران نقطه‌ عطفی در زندگی ایشان بود که مکاسب، رسائل، کفایه، اشارات، اسفار و حتی تفسیر مجمع‌البیان طبرسی را به همراه ریاضی، نجوم، طب، علم حدیث و علوم دیگر را در این شهر بخوانند. مکتب تهران در آن زمان، اساتید برجسته‌ای داشت که ایشان از محضر آن بزرگواران استفاده کردند. یکی از القابی که مقام معظم رهبری به علامه دادند، ذو‌فنون بودن ایشان است. رمز ذو‌فنون بودن این است که ایشان از اساتید زیادی استفاده کردند. استادانی داشتند که خود هر‌کدام در رشته‌ای سرآمد بودند مثل آیت‌اشعرانی، استاد فاضل‌ تونی، استاد رفیعی‌قزوینی و استاد الهی‌قمشه‌ای که هر‌کدام از اینها در تخصص‌های خود سرآمد بودند؛ خصوصا دو استاد برجسته ایشان یکی علامه طباطبایی که حدود ۱۷ سال علامه حسن‌زاده از محضر ایشان استفاده کردند و اخوی علامه طباطبایی یعنی مرحوم محمدحسن الهی‌طباطبایی که استاد خصوصی ایشان بودند، بر شخصیت علمی علامه حسن زاده تأثیر زیادی داشت.

علامه حسن زاده شاگردانی تربیت کردند که می‌توان گفت هرکدام‌شان از اساتید سرآمد حوزه هستند. شاگردان ایشان در هر‌کدام از علومی که در حال حاضر در حوزه تدریس می‌شود، سرآمدند؛ مثل استاد حسن رمضانی، استاد سیدیدالله یزدان‌پناه، آیت‌ا… مهدی شب‌زنده‌دار، استاد محمد‌حسن نائیجی و دیگران.

آثار مختلفی از ایشان موجود است چه در زمینه عرفان، فلسفه و منطق و همچنین آثار فقهی، تفسیری، کلامی، روایی، ادبی و ریاضی. این آثار است که علامه را به صاحب علوم مختلف تبدیل کرده است. شاید این کلام آیت‌اجوادی‌آملی در باب کتب گرانسنگی که ایشان داشته‌اند، بیان جامعی باشد. حضرت آیت‌ا… جوادی‌آملی، کتب علامه حسن‌زاده را به دو نوع کتب مرجع و کتب رسمی تقسیم کرده‌اند که در کتب مرجع هم ایشان تصحیح‌های زیادی انجام داده، تعلیق نوشته، تدریس کرده و حتی بعضی از علوم را احیا کرده ‌است. آیت‌ا… جوادی آملی نقل می‌کنند که آن‌قدر ایشان در کتاب‌شناسی استاد بودند که فرمودند اگر من چشمم را ببندم و شما کتابی را به‌دست من بدهید، می‌گویم که چه کتابی است!

نکاتی از ویژگی‌ها و توصیه‌های علامه

بدست آوردن مراحل عالیه و رسیدن به مقامات والا بدون ریاضت و تهذیب نفس غیر ممکن است. تا جان به لب نرسد جام به لب نرسد. آیت الله حسن زاده آملی به نقل از استادشان مرحوم علامه طباطبایی می‌فرمودند: بزرگترین ریاضت دین داری است. علامه حسن زاده آملی خصائل و ویژگی‌هایی داشتند که هم خودشان رعایت می‌کردند و هم به دیگران توصیه می‌کردند. ایشان عامل به این ویژگی‌ها و سجایای اخلاقی بودند، هم عالم بودند و هم عامل. در ادامه به برخی از آنها اجمالا اشاره می‌شود:

۱. یکی از ویژگی‌هایی که علامه حسن زاده داشتند و آن را به مردم هم توصیه می‌کردند این است که همواره می‌فرمودند قرآن مأدبه الله است. مأدبه یعنی سفره و ضیافت. می‌فرمود قرآن جوامع‌الکلم است یعنی هر چه می‌خواهید در قرآن می‌توانید بیابید. علامه حسن‌زاده قرآن را، راه سلوک می‌دانستند و می‌فرمودند ما در عرفان دستورالعملی جز قرآن نداریم. روایات و ادعیه‌ای که از اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم السلام صادر شده هم چشمه‌هایی هستند که از دریای بی‌کران قرآن منشعب شده‌اند و همه مراتب نازله قرآن هستند. لذا ایشان قرآن را سرمشق و خط‌‌مشی خود قرار دادند. به شاگردان هم توصیه می‌کردند که انسان قرآنی باشید.

۲. دومین نکته درباره خصوصیات اخلاقی ایشان که آن را به دیگران هم توصیه می‌کردند، این است که همواره می‌فرمودند ‌اولین چیزی که در عرفان عملی مهم است طهارت و دوام آن است.
 یکی از ابتدایی‌ترین و مهمترین طهارات این است که انسان دائم‌الوضو باشد. طهارت مراتب دارد یکی طهارت ظاهر است مثل وضو و غسل اما طهارت بالاتر این است که انسان از معصیت طهارت داشته باشد. سومین طهارت این است که انسان اخلاق بد و رذایل را از خود دور کند مثل غیبت، تهمت و… . چهارمین طهارت این است که انسان درونش را از غیر حق خالی کند. یکی از خصوصیات علمی علامه حسن‌زاده این است که ایشان وقتی حرفی را می‌فرمود آن را به آیات و روایات مستند می‌کرد. یکی از مصادیق طهارت، حقیقتی است که در قرآن بیان‌شده همان قد أفلح من زکیها است. یعنی کسی که جانش را از غیر خدا پاک کند حقیقتا رستگار شده‌است.

موانع چون در این عالم چهار است        طهارت کردن از وی هم چهار است

نخستین پاکی از احداث و انجاس        دوم از معصیت وز شر وسواس

سوم پاکی ز اخلاق ذمیمه است         که با وی آدمی همچون بهیمه است

چهارم پاکی سر است از غیر          که اینجا منتهی می‌گرددش سیر

هر آن کو کرد حاصل این طهارات         شود بی شک سزاوار مناجات

۳. سومین نکته همت است که هر سالکی باید آن را داشته باشد. آن‌قدر باید انسان بلند همت باشد که جز خدا کسی را عبادت نکند. به فرموده امیرالمؤمنین علیه السلام انسان در عبادت دنبال اجر و مزد نباشد که آن را عبادت تجار مطرح فرموده‌اند یا دنبال رهایی از دوزخ یا رسیدن به بهشت نباشد. امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: خدایا من تو را نه از ترس آتش و نه به طمع بهشت بلکه به این دلیل عبادت می‌کنم که تو سزاوار عبادت هستی این از همت بلند انسان است که بتواند خدا را پرستش کند چون سزاوار عبادت است. علامه به این نکته تاکید می‌کردند که اهل همت هستند که به‌جایی می‌رسند صاحب عزم و همت است که به کشف و شهود می‌رسد چون حال گذراست اما همت دائمی می‌باشد ایشان گاهی در پاییز ۱۳۷۳ش در کنگره ملا حسینقلی همدانی در شهر همدان از همت بالای ملا حسینقلی همدانی صحبت کرده و به نکته‌های خوبی اشاره کرده و می‌گویند که ایشان بعد از ۲۲ سال همت ورزیدن به نتیجه می‌رسد.

۴. نکته بعدی اجتناب از پرحرفی است. ایشان دهان را باب‌ا… معرفی می‌کنند. در عرفان یکی از اهم مراقبات این است که انسان مراقب واردات و صادرات دهانش باشد وقتی واردات انسان هرزه باشد صادرات او نیز هرزه و پلید خواهد شد. ایشان اهمیت زیادی برای سکوت قائل بودند و شاگردانشان نقل می‌کنند که تا حرفی را از ایشان نمی‌کشیدی، ایشان صحبت نمی‌کردند. گاهی قبل از درس و بعد از درس تنها می‌نشستند و سکوت می‌کردند و آن سکوت برای ما یک جهان معنا داشت. مناسب است در اینجا یکی از مکاشفات علامه حسن زاده را بیان شود که ایشان این ماجرا را در جلد پنجم هزار و یک کلمه ص۲۵۸ چنین بیان می‌کنند:  در سحر شب یکشنبه 12/ ج 1/ سنه 1389 ه ق- 5/ 5/ 1348 ه ش، بعد از اداى نافله شب و نافله و فریضه صبح، در اربعینى که ذکر جلاله «اللّه» را هر روز بعد از نماز صبح بعددى خاص داشتم، بعد از این ذکر به توجه نشستم که ناگهان جذبه و حالتى دست داد و بدن به طورى به صدا درآمد و مى‏لرزید آنچنان صدایى که مثلا تراکتور روى سنگهاى درشت و جاده ناهموار مى‏رود، دیدم که جانم از بدنم مفارقت کرد و متصاعد شد ولى در بدنى مثال بدن عالم خواب قرار دارد، تا قدرى بالا رفت دیدم در میان خانه‏اى هستم که تیرهاى آن همه چوبى و نجّارى شده است، ولى من در این خانه مانند پرنده‏اى که در خانه‏اى در بسته گرفتار شده است و به این طرف و آن طرف پرواز مى‏کند و راه خروج نمى‏یابد، تخمینا در مدّت یک ربع ساعت گرفتار بودم و به این سو و آن سو مى‏شتافتم، دیدم در این خانه زندانیم نمى‏توانم بدر بروم، سخنى از گوینده‏اى شنیدم و خود او را ندیدم که به من گفت: این محبوس بودنت بر اثر حرفهاى زیاد و بى‏خود توست، چرا حرفها را نمى‏پایى؟

من در آن حال چندین بار خداى متعال را به پیغمبر خاتم براى نجاتم قسم دادم و به تضرع و زارى افتادم که ناگهان چشمم به طرف شمال خانه افتاد که دیدم دریچه‏اى که یک شخص آدم بتواند بدر رود برویم گشوده شد از آنجا بیرون رفتم، و پس از بدر آمدن چندى به سوى مشرق در طیران بودم و دوباره به جانب قبله رهسپار شدم. و هنگامى که از آن حبس رهایى یافتم؛ یعنى از خانه بدر آمدم، آن خانه را بسیار بزرگ و مجلّل دیدم که در میان باغى بنا شده است و آن باغ را نهایت نبود و آن را درختهاى گوناگون پر از شکوفه سفید بود که در عمرم چنان منظره‏اى ندیدم. و مى‏بینم که به اندازه ارتفاع درختها در هوا سیر مى‏کنم به گونه‏اى که رویم؛ یعنى مقادیم بدنم همه به سوى آسمان است و پشت به سوى زمین، و به اراده و همت و فرمان خود نشیب و فراز دارم، و بسیار خداى متعالى را به پیغمبر خاتم و همه انبیا قسم مى‏دادم که کشف حقایقى برایم دست دهد، در همین حال به خود آمدم. آن محبوس بودن چند دقیقه بسیار در من اثر بد گذاشت به گونه‏اى که بدنم خسته و کوفته شد و سرم و شانه‏هایم همه سخت درد گرفت، و قلبم به شدّت مى‏زد، اى عزیز این نکته 320، از کتابم هزار و یک نکته را جدّا حلقه گوش خود قرار ده، و آن این که: یکى از اهل ولاء که با هم موالات داشتیم در مراقبتى به لقاء «من رآنى فى المنام فقد رآنى؛ فإنّ الشیطان لا یتمثل بى» تشرف حاصل کرده است، از آن جناب صلّى اللّه علیه و آله ذکر خواست، حضرت فرمود «من به شما ذکر سکوت مى‏دهم.»

۵. خصوصیت بعدی ایشان که خودشان عامل به آن بودند و به دیگران توصیه می‌کردند این است که همواره می‌فرمود ذکر خدا در همه حالات همراه شما باشد. حالا این ذکر یعنی چه؟ یعنی این‌که غیر خدا را فراموش کنید. ذکر «لا اله‌ الا الله» یکی از بهترین اذکار است که تلفیقی از نفی و اثبات است. خیلی‌ها مصرانه از علامه می‌خواستند که ذکری را توصیه کنند. خاطره‌ای از ایشان نقل می‌شود که یکی از آقایان اصرار کرد آقا ذکری را به ما یاد بدهید که از گرفتاری‌ها نجات پیدا کنیم حضرت استاد سرش را پایین انداخت و بعد از سکوتی معنادار و مراقبه‌ای ملکوتی فرمود: من هم مثل شما گرفتارم، بعد فرمود که دو مطلب به شما عرض می‌کنم که یقینا اثر دارد به‌ شرط آن‌که یک اربعین بر آن مداومت داشته باشید و آن دو نکته این است: اولا ذکر شریف «یا حی یا قیوم یا من لا اله الا انت» که اگر کسی مداوم این ذکر را بگوید این ذکر سبب حیات و زیادت عقل می‌شود. و ثانیا فرمودند سوره غنی یعنی سوره واقعه را بخوانید. غنی شدن در علم و همه چیز را می‌آورد. در روایتی حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرماید: هر کس سوره واقعه را هر شب بخواند هیچ‌گاه محتاج نخواهد شد.

نکته پایانی که درباره حضرت علامه حسن‌زاده باید گفت، علاوه بر وجه علمی و شخصیتی، مشیء سیاسی ایشان است. از اساتید و شاگردان ایشان نقل است که ایشان معتقد به ولایت‌ فقیه بودند و مسائل سیاسی را رصد می‌کردند. در سال ۱۳۴۲ش که به قم آمدند، با امام ‌خمینی ره بیعت کردند و در سفری که مقام معظم رهبری به آمل داشتند، ایشان کتاب «انسان در عرف عرفان» خود را به رهبر انقلاب تقدیم کردند. در مقابل وقتی در سال ۱۳۹۱ش زمانی که علامه مریض بودند، مقام معظم رهبری به عیادت ایشان در بیمارستان رفتند.

 

آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین

                                                                     مجید گوهری رفعت

 

مطالب مشابه