به مناسبت میلاد امیر المومین (ع)

شاخصه های عرفان امیرالمومنین (ع)

تاریخ انتشار:
معرفی اجمالی عرفان امام علی
انسان کامل خلیفه الله است. چنانکه امام علی (ع) در نهج البلاغه در باره همین انسان های کامل می فرماید: «اولئک خلفاء الله فی ارضه والدعاه الی دینه؛ آنها خلفای الهی در روی زمینند و دعوت کندگان به دین خدا.»
 
یکی از صفات و خصوصیات انسان کامل این است که موید به روح القدس است. امام علی که پس از پیامبر نمونه اعلای انسان کامل است، در نهج البلاغه سخنی دارند که این صفت را برای ایشان اثبات می کند، آن سخن این است که: «اری نور الوحی و الرساله و اشم ریح النبوه؛ من (در هنگامی که همراه پیامبر بودم) نور وحی و رسالت را می دیدم و رایحه نبوت را استشمام می کردم.» (ناظم زاده، 1379، 85-84)
 
شاخصه های مهم عرفان امام علی (ع)
 
1.    التزام به شریعت
یکی از شاخصه های مهم در مکتب عرفانی امام علی (ع) التزام به شریعت است. سالک و پیرو امام علی (ع) باید سخت به شریعت پایبند باشد، یعنی به حلال و حرام و مستحب و مکروه و مباحی که در شریعت معین شده، ملتزم گردد. (ناظم زاده قمی، 1379، 85-84)
امام خمینی درخصوص این که عارفان واقعی، مردمانی دین باورند و سخنانشان مخالف شریعت نیست، می فرماید: از امور مهمه ای که تنبه به آن لازم است و اخوان مومنین، خصوصاً اهل علم ـ کثرالله امثالهم ـ باید در نظر داشته باشند آن است که اگر کلامی از بعضی علمای نفس و اهل معرفت دیدند یا شنیدند به مجرد آن که به گوش آنها آشنا نیست یا مبنی بر اصطلاحی است که آنها را از آن، حظی نیست بدون حجت شریعه، رمی به فساد و بطلان نکنند و به اهل آن، توهین و تحقیر ننمایند و گمان نکنند هرکسی اسمی از مراتب نفس و مقامات اولیا و عرفا و تجلیات حق و عشق و محبت و امثال اینها که در اصطلاحات اهل معرفت، رایج است بود، صوفی است یا مروج دعاوی صوفیه است یا بافنده از پیش خود است و برطبق آن، برهانی عقلی یا حجتی شرعی ندارد. به جان دوست قسم، کلمات نوع آنها شرح بیانات قرآن و حدیث است. تفکر کن در این حدیث شریف که از امام صادق (ع) درباره قلب سلیم وارد شده؛ (از امام صادق درباره این کلام خدا که: الامن اتی الله بقلب سلیم. سوال شد. حضرت فرمود: القلب السلیم الذی یلقی ربه و لیس فیه احد سواه) ببین آیا غیر از فنای ذاتی و ترک خودی و خودیت و انیت و انانیت که در لسان اهل معرفت است به چیز دیگر قابل حمل است. (ناظم زاده قمی، 1379، 202)
 
2.    جهاد و مبارزه
یکی دیگر از شاخصه های مهم در عرفان امام علی (ع) جهاد و مبارزه است. از دیدگاه علی (ع) عارف کسی است که اهل جهاد و کارزار باشد، در سیره آن حضرت عرفان با حماسه و جهاد هماهنگ است؛ سیره ای که عارف را به کوی شهادت سوق می دهد و شهیدان شاهد را به اوج عرفان می کشاند. (ناظم زاده قمی، 1379، 103) امام علی (ع) به اصحاب خویش که در صدور فرمان جنگ با سپاه شام در صفین اصرار داشتند و از تاخیر در مبارزه با آنها بی صبری می کردند، فرمود: به خدا سوگند جنگ را یک روز واپس نیفکندم، جز اینکه امید داشتم گروهی به سوی من آیند و به راه حق گرایند و به نور هدایت من راه بپیمایند. این برایم خوشایندتر است از اینکه آنها را در حال گمراهی بکشم اگرچه با بار گناهانشان برمی گردند و گرفتار آن هستند. (عظیم پور، 1384، ص134)
 
3.    پرورش عقل و دانش اندوزی
شاخصه مهم دیگر در عرفان امام علی تلاش در جهت کسب علم و رشد اندیشه و عقل است. یعنی عارف کسی است که علاوه بر اعتقاد و التزام به شریعت و جهاد و مبرازه با دشمنان در راه دانش اندوزی و رشد عقل تلاش کند. این خصیصه در قرآن کریم و همچنین در سنت رسول گرامی اسلام بسیار بر آن تاکید شده است در کتاب خدا می خوانیم: «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ؛ آیا آنان که می دانند با آنان که نمی دانند برابرند؟» (زمر/9) خداوند عزوجل آن گاه که بنی آدم را از تاریکستان چیز یعنی «دانش» را به او داد: «الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ» (علق/5-4) (ناظم زاده قمی، 1379، ص 117)
 
علی علیه السلام از منبع بی نهایت خداوند سیراب و در زندگی روزمره به شاگردی پیامبر (ص) مفتخر بود. معلم او همان کسی است که خدای در وصف او در قرآن فرمود: علمه شدید القوی و این نشان می دهد که خداوند امر معلمی پیامبر را برعهده گرفته است و پیامبر هم خود معملی علی (ع) را برعهده داشت و دانش خود را به او سرایت داد. پیامبر بارها به علی گفته بود که تو وارث منی. علی (ع) از او پرسیده بود من چه چیز از تو ارث می برم  فرمود کتاب خدا و سنت پیامبر پس علم تبیین کتاب و سنت به تمام و کمال در علی (ع) وجود دارد. (قائمی، 1373، ص 184)
 
امیرالمومنین که خود قطب العارفین است هرگز به بهانه مددجستن از راه دل و اشراق، دفتر دانش را نشست و عقل را تحقیر نکرد. آن امام بزرگوار به پیروی از رسول خدا دانش اندوزی و اهمیت دادن به عقل را شرط سیر و سلوک باطنی و عامل مهم دست یابی به قله های رفیع عرفان می داند. سخنان ایشان درخصوص ارج نهادن به علم و منزتل عقل بسیار است. از جمله: «العلم مصباح العقل؛ دانش، روشنی بخش خرد است.» 
«الحکمه ضاله المومن؛ دانش، گمشده مومن است.»
«ثمره العلم اخلاص العمل؛ میوه علم و دانش اخلاص در عمل است.» (ناظم زاده قمی، 1379، صص 121-119)
 
4.    کار و تلاش اقتصادی و پرهیز از رهبانیت
یکی دیگر از شاخصه های عرفان علی (ع) کار و تلاش اقتصادی است. از دیدگاه امام علی (ع) عارف کسی است که برای عزت خود و خانواده و همچنین عمران و آبادی مملکتش پرتلاش باشد. انسان تنبل و خمود و کسل، نشاط عبادت و ذکر هم ندارد. انسان عارف، عزیز و پرنشاط است و این به دست نمی آید مگر با کار. اساساً کار، جوهره انسانی را به جریان می اندازد و استعدادهای نهفته را شکوفا می کند.» (ناظم زاده قمی، 1379، ص 129)
در ماجرای ازدواج با فاطمه (علیها السلام) هنگامی که برخی برای جستجوی حضرت علی (ع) برمی خیزند تا وی را تشویق به خواستگاری فاطمه (علیها السلام) کنند او را در نخلستان یکی از انصار مشغول به کار می یابند، می بیند که با شترش آب می کشد و نخلستان را آبیاری می کند. در گفتگوی میان او و پیغمبر به هنگام خواستگاری، پیغمبر به او توصیه می کند که شترش را برای کار آب کشی از چاه نزد خود نگهدارد و آن را نفروشد. (درگاهی، 1381، ص 183)
برای امام علی (ع) مشروعیت کار مطرح بود نه نوع آن. باورش این بود که اثر کار مشروع باشد و آدمی بتواند از عهده آن برآید بر او لازم است بدان کار تن در دهد و این امر هم برای رفع نیازهای اجتماعی و هم برای تامین معاش شخصی است.
علی (ع) درختکاری و باغ سازی داشت با کاشتن درخت ها و مخصوصا درخت خرما، زمین ها را آباد و آب و خوراک و غذای مردم را فراوان می کرد. گاهی به حفر قنات و چاه می پرداخت و از اینکه توانسته بود خدمتی برای به حرکت درآوردن چرخ اقتصادی جامعه انجام دهد خوشحال بود. (قائمی، 1373، ص 203-202)
 
5.    عزت و کرامت نفس
یکی از اصول مهم در نظام عقیدتی اسلام، عزت و کرامت نفس مومن است. این یک اصل ارزشی تمام عیار و قاعده اساسی دینی و نتیجه عملی تمامی دستورات اسلامی است. خداوند متعال در قرآن برای خود، پیامبر و مومنان صفت «عزت» را برشمرده است.
«وَلِلَّهِ الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ؛ عزت از آن خدا و پیامبرش و مومنان است ولی منافقان نمی دانند.» (منافقون/8)
 
«لایکون العارف عارفا حتی یکون الارض یتاها البر و الفاجر؛ عارف، عارف نیست مگر این که مثل زمین بشود که فاجر و نیکوکار او را لگد کنند.» (ناظم زاده قمی، 1379، ص150)
 
«عز المومن غناه عن الناس؛ عزت مومن در بی نیازیش از مردم است.»
 
«من طلب عزا بظلم و باطل اورثه الله ذلا بانصاف و حق؛ هر کس عزت را با ظلم و راه باطل طلب کند، خداوند، خواری را به حق و انصاف، نصیبش گرداند.»
 
از شاخصه های مکتب عرفانی مولی الموحدین علی (ع) عزت و کرامت نفس است و ادعای برخی از عارف نمایان در این مورد که خودت را به پستیها آلوده کن و شخصیتت را در نزد دیگران پایین آور، تا به مقام قرب الهی برسی، بیهوده است.
 
عارف کسی است که نه با مردم متکبر و مغرور است نه شخصیت خود را نزد دیگران پست و حقیر جلوه می دهد، چنانچه امام صادق (ع) می فرماید: «و لاتکن فظا غلیظا یکره الناس قربک و لاتکن واهنا یحقرک من عرفک؛ نه تندخو باش که مردم از نزدیک شدن به تو اکراه داشته باشند و نه خود را پست جلوه بده که تو را محقر ببینند.» (ناظم زاده قمی، 1379، صص 153-152)
عرفان عملی، مجموعه شناخت هایی است که سالک را در عمل، مددکار است، عملی که هم روح را پرورش می دهد و هم شناخت های عراف را زیادتر می کند. انسانی که با اندیشه و نظر دریافته که معبود واقعی خداست بدین نتیجه می رسد که پس باید در عمل او را بپرستد و در آستان با عظمتش پیشانی عبادت و بزرگی بر زمین ساید و نمازش، معراج باشد، تزکیه نفس را وجهه همت خویش قرار دهد، اخلاص ورزد، با ذکر حق جل جلاله قلب خویش را صیقل سازد، زهد پیشه کند و با این سیر و سلوک خود اوصاف عارفان واقعی را در خود جمع کند.
 

مطالب مشابه