واقعه ۱۵ خرداد در کلام مقام معظم رهبری
۱۵خرداد یک قیام مردمی بود. علت این قیام هم این بود که در روز عاشورای آن سال که مصادف با سیزدهم خرداد میشد، امام امت حقایق افشا نشدهی تا آن روز را با مردم بیواسطه در میان گذاشتند، که در بارهی این ارتباط بیواسطهی امام و امت حرفی دارم که عرض میکنم. در این گفتار، که توصیه میکنم اگر نوار قابل فهمی و سالمی از آن هست، رسانههای همگانی آن را پخش کنند تا مردم بفهمند که نوزده سال قبل امام چه میگفتند، حقایقی را بیان کردند که این حقایق، آنروز برای خیلیها حتی دستاندرکاران سیاست، قابل فهم نبود. اگر حافظه خطا نکرده باشد، جملات امام اینها بود که «اسرائیل میخواهد در ایران قرآن نباشد. اسرائیل میخواهد در ایران روحانیون نباشند. اسرائیل میخواهد در ایران اسلام نباشد».
آن روز برای خیلیها این مطلب قابل فهم نبود که اسرائیل کجا، ایران کجا؟ و اسرائیل چه دشمنی با قرآن و با روحانیت دارد آن هم در ایران؟ حساسیت دستگاه در مقابل این مطالب به قدری بود که شب بعد از این سخنرانی، یعنی شب نیمهی خرداد که مصادف با دوازدهم محرم بود، امام را دزدانه، نیمهشب از منزلشان در قم ربودند و به تهران آوردند و زندانی کردند. روز نیمهی خرداد مردم به مجرد این که فهمیدند که امام دستگیر و ربوده شده است، بدون این که فرماندهیای، رهبریای از سوی شخصیتی، از سوی حزبی، گروهی وجود داشته باشد، به خیابانها ریختند. در تهران، در قم، در شیراز، در مشهد، در بعضی شهرهای دیگر و حتی در بعضی از روستاها در ورامین.
و دستگاه جبار که باور نمیکرد نفوذ روحانیت و مرجعیت در این حد باشد، غافلگیر شد و دست به یک عمل تند وحشیانهی حساب نشده زد. مردم را در خیابانها و میدانها به رگبار بستند و آن روزها رقم پانزده هزار شهید در زبانها میگشت.
این قیام یک نقطهی عطف شد. اگر چه عدهای را مرعوب کرد، اما خط مبارزه را روشن و واضح کرد. از آن روز حرکت انقلابی مردم ایران که از تقریباً نه ماه قبل از آن یا یک سال قبل از آن به تدریج آغاز شده بود، شکل قطعی و جدی گرفت و این قیام به انقلاب ۲۲ بهمن منتهی شد و در مئال، جمهوری اسلامی را به وجود آورد.
بیانات معظم له در تاریخ ۱۳۶۱/۰۳/۱۴