شیخ عبدالله جبری، دبیرکل جنبش الامه لبنان، هفتم مهرماه در نشست علمی «نقش تصوف در بیداری امت اسلامی» که از سوی دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد، گفت: آرای مختلفی درباره تعریف تصوف وجود دارد؛ نزدیکترین و مختصرترین آن، تعریف زکریا انصاری است که گفته تصوف علم شناخت احوال و حالات تزکیه نفوس و تعمیر احوال است.
وی افزود: از نظر تاریخی مورخان متعدد و فلاسفهای چون ابن سینا و غزالی به تصوف پرداختهاند و علمای کلام هم آرای متفاوتی در مورد تصوف و مبانی آن دارند. در طول مدتی طولانی تصویری از تصوف ایجاد شده که سبب ظلم به آن شده است و تصوف را به عنوان منهج روحی منعزل از جامعه و منزوی و دورافتاه از مسائل جامعه معرفی کرده که صرفا به دنبال برخی عبادات است. تصوف عبارت از مجموعههای پیچیدهای است که آنها به آگاهی و بصیرت دینی دست یافتهاند و رابطه مرید و مرادی دارند. در صوفیه برای مواجهه با تحدیاتی که درباره مضامین این مرام وجود دارد، به خصوص از ابتدای قرن ۱۹ حوادثی رخ داده است و کسانی چون عبدالکریم الخطابی و عمر مختار در لیبی به آن پرداختهاند.
تلاش برای عقلانی کردن تصوف
دبیرکل جنبش الامه لبنان تصریح کرد: دو نوع نگاه در صوفیه وجود دارد؛ نگاهی که با اندیشه استعماری مواجهه داشته است و نگاهی دیگر که احکام و آموزههای اسلام را عقبمانده میداند. این به آن معنا نیست که اصلاحات در تصوف در دوره اخیر صورت گرفته باشد، بلکه از ابتدا در اندیشههای کسانی مانند امام غزالی و ابن عربی وجود داشت. آنان تلاش کردند که جایگاه اندیشه و عقل را به تصوف برگردانند و احیا کنند. حال نقش تصوف در جامعه فعلی اسلامی چیست و آیا تصوف ابزارهای شناختی لازم را برای ایجاد تقریب در میان امت اسلامی داراست؟ پاسخ مبتنی بر اندیشه جوهری اسلام است و ما هر پروژهای را که خارج از چارچوب اسلام باشد، نمیپذیریم. ما اندیشههایی را میپذیریم که نگاه اسلامی به اعتقادات جامعه دارند و اکثریت جامعه به آن معتقدند و تصوف هم قابلیت و راه حلهای روشی و شناختی را برای تقریب مذاهب در جامعه اسلامی دارد.
وی اظهار کرد: پدیده شریعت اسلامی از طریق آرای متعدد میتواند در عرصهها و ساحتهای مختلف جامعه اسلامی حتی در سطح بینالمللی، توسعه پیدا کند. تصوف اعتقادات متعدد را پذیراست و روش آن تقارب بین ادیان و مذاهب اسلامی است و طبق آن همه ادیان چهرههای مختلف یک اصل جوهری هستند و معتقد به ایجاد یک فضای اخلاقی جهانی است، در حالی که فقها مشغول ارزشهای منطقهای فردی و بیان احکام و آرای فقهی هستند و عمدتاً به مباحث اخلاقی میپردازد، اما ما در تقریب مذاهب بیش از مباحث فقهی به مباحث اخلاقی نیاز داریم. بنابراین محور تصوف تمرکز بر روی انسان موجود در هر مکان جغرافیایی است و ارتباط نزدیک اقوام و نژادهای مختلف اهمیت دارد.
انتقاد از رفتار برخی اسلامگراها در بهار عربی
دبیرکل جنبش الامه لبنان گفت: روش تصوف و صوفی همکاری با دیگران است. تصوف واقعی به دنبال اسلام فردی نیست، بلکه قرائات مختلف اسلامی را میپذیرد و در یک کلام انفتاح فکری دارد. بنابراین ما نیازمند بازگشت تصوف حقیقی هستیم. اغلب افرادی که رو به اسلام آورده و میآورند روحانیت و معنویت تصوف را دوست دارند و اینها بیشتر از کسانی هستند که به اسلام سیاسی گرایش دارند، زیرا در اسلام سیاسی برخی دین را به خدمت سیاست میگیرند. دیدهایم کسانی که معتقد به اسلام سیاسی بودند، در بهار عربی چه کردند؟
جبری با تأکید بر اینکه وهابیت دشمن شیعه و اهل تسنن است، افزود: وهابیت نمیتوانست به قدرت و قوت برسد، مگر بعد از ضعیف کردن اندیشههای صحیح تصوف اسلامی. مسلک وهابیها خشکاندن ریشههای معنویت در بین مسلمین است. وقتی به زیارت پیامبر(ص) میرویم و تسبیح در دست داریم، جلوگیری میکنند و حتی میخواهند مصادر و منابع معنویت را بخشکانند تا قلب مؤمنان را دچار قساوت کنند. ۱۳ سال حوادثی را که در قالب بهار عربی رخ داد دیدیم و به راحتی با شعار الله اکبر انسانها را کشتند. وقتی این جنایتکاران از کشورهای مختلف جمع شدند، همه معتقد به آموزههای سلفی بودند، نه تصوف و حتی یک صوفیمسلک در بین آنها وجود نداشت. در آفریقا هم کشمکش مذهبی بر مبنای اندیشههای وهابی است نه تصوف.