در جلسه ای که عصر شنبه11 تیرماه سالن کنفرانس شهید بهشتی دانشگاه ادیان و مذاهب و با حضور اساتید راهنما، مشاور و داور، نماینده معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی و همچنین تعدادی از دیگر دانشجویان علاقه مند برگزار شد، پس از گزارش این دانشجو از پایان نامه، استاد داور به نقد و ارزیابی پایان نامه پرداخت. سپس دانشجو از پایان نامه خود با توجه به انتقادات استاد داور و نیز توضیحات اساتید راهنما و مشاور دفاع نمود و در نهایت بعد از شور اساتید راهنما، مشاور، داور و نماینده معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی موفق به کسب امتیاز قبولی شد.
چکیده پایان نامه
مساله رابطه علم و دین به ویژه در دو سده اخیر یکی از مباحث مهم و تاثیرگذار بر سایر حوزههای فکری به ویژه در فلسفه دین بوده است. خاستگاه اصلی این مساله غرب بوده است و لذا کتب بسیار زیادی در این موضوع توسط اندیشمندان غربی به نگارش درآمده است. یکی از جدیدترین کتب در این زمینه کتاب «درآمدی بر علم و دین» می باشد که توسط دانشمندمعاصر، آلیستر مک گراث به نگارش درآمده است. این کتاب خواننده را با مسائل اصلی مطرح در این حوزه آشنا می نماید. در این کتاب به جنبه های تاریخی، الهیاتی، فلسفی و علمی رابطه بین این دو حوزه پرداخته شده است. یکی از مباحثی که در ویرایش جدید کتاب مورد توجه بیشتر مولف بوده است، پرداختن به آخرین مباحث مطرح شده در زمینه الحاد علمی و محدودیتهای روش علمی بوده است. ارائه تاریخچهای کوتاه درباره موضوعات مورد بحث خواننده را در جهت آشنایی هر چه بیشتر با موضوع کمک شایانی میکند. در اثر حاضر بخش سوم و چهارم این کتاب ترجمه شده است.
مولف کتاب از طرفداران نظریه سازگاری علم و دین با رویکرد گفتگو محور میباشد. وی به عنوان یک الهی دان مسیحی رویکردی مدافعانه از الهیات مسیحی را در آثار خود از جمله این کتاب اتخاذ کرده است. دیدگاه مکگراث این است که علم و دین هر کدام به پرسش هایی متفاوت پاسخ میدهند و لذا نه تنها تناقضی ندارند بلکه با گفتگو با یکدیگر، زمینه را برای تبیینی بهتر از آنچه که در اطراف و درون خود مشاهده می کنیم، فراهم می کنند. علم و دین هر دو عطش بشر را برای معنی دار کردن اشیاء پاسخ می دهند.
در این پایان نامه فصول سه و چهار کتاب، ترجمه شده و در مقدمه و تحلیل کتاب سعی شده است که علاوه بر ارائه نمایی کلی از مساله رابطه علم و دین و بررسی مختصر نظریات مختلف در این باره، به نظرات مولف در باب رابطه علم و دین با تمرکز خاص بر دیدگاه وی در رابطه با الهیات علمی که مهمترین زیربنای تفکر وی محسوب می شود، پرداخته شود. به نظر می رسد دیدگاه مولف را می توان به عنوان روشی در جهت تحکیم و تعمیق رابطه میان علم و دین مورد استفاده قرار داد، کما اینکه نظیر آن را با روشی متفاوت در تلاش های ایانباربور می توان مشاهده کرد.