طبق آیات قرآن، انسانهای بیایمان همواره گرفتار نوعی انحراف و فساد هستند. آیه مزبور به انحراف اعتقادی، یعنی «شرک»، و نیز «فساد اقتصادی» اشاره دارد، که کلاهبرداری، کمفروشی و اخلال در اقتصاد جامعه از مصادیق روشن این فساد هستند. در ذیل این آیه، امام باقر علیهالسلام فرمود: «زمین فاسد بود و خداوند آن را با تعلیمات پیامبران زنده کرد؛ پس در زمین پس از اصلاح آن، فساد نکنید». بنا بر آنچه در بالا گفته شد، چیزی که حقیقتاً میتواند رفع فساد اقتصادی و تحقق عدالت اقتصادی را تضمین کند، ایمان راستین به خدا و وعدههای او و کوشش جهادگونه برای آن است. باید به خاطر داشت که «ایمان» و «عدالت»، خصوصاً عدالت اقتصادی، مایه سعادت زندگی ما هستند. در صورتی که آن دو با یکدیگر وجود داشته باشند، و نه یکی بدون دیگری.
شایسته است این نکته را نیز به صراحت تمام بگوییم که از رهبران ادیان ابراهیمی، یهودیت و مسیحیت، امروزه توقع میرود که نقش اجتماعی خود را بهتر از این ایفا کنند. یعنی در برابر فساد و ستم ابرقدرتها بر جهانیان، بهویژه تحریم اقتصادی جنایتآمیز آمریکا علیه ملت بزرگ ایران که دارای تمدنی چند هزار ساله است، از مردم ستمدیده و حقوق آنان حمایت کنند، و بدینوسیله جهانیان را به سعادت دنیا و آخرتشان نزدیک کنند. اگر رهبران ادیان ابراهیمی سخن از ایمان بگویند اما در رابطه با ستم مستکبران دنیا، بهویژه ایالات متحده آمریکا، سکوت کنند و صرفاً به ارائه دادههایی درباره رخدادهای سیاسی اکتفا کنند، و صرفاً تماشاچی صحنه ستم ابرقدرتها بر مردم جهان باشند، در راستای متن و روح سخنان و اهداف حضرت موسی و حضرت عیسی، سلام خدا بر آن دو باد، و نیز در راستای مقتضیات انسانی حرکت نکردهاند. البته چنین تحولی در رویکرد اجتماعی رهبران ادیان ابراهیمی مستلزم رها کردن چارچوبهای الاهیاتی نادرستی است که در ذهن آنان نهادینه شده، و همیشه به صورت مانع اساسی در برابر اتخاذ رویکرد اجتماعی بهتر عمل کرده است.
به امید تحول جدید در رویکرد رهبران مذهبی در جهان امروز، بهخصوص پاپ واتیکان و سراسقف قسطنطنیه.
منابع:
المیزان، ج ٨، ص ١٩١.
تفسیر نمونه، ج ۶، ص ٢٢۶-٢٢٧.