در جلسه ای که پنج شنبه اول اردیبهشت در سالن کنفرانس شهید بهشتی دانشگاه ادیان و مذاهب و با حضور اساتید راهنما، مشاور و داور، نماینده معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی و همچنین تعدادی از دیگر دانشجویان علاقه مند برگزار شد، پس از گزارش این دانشجو از پایان نامه، استاد داور به نقد و ارزیابی پایان نامه پرداخت. سپس دانشجو از پایان نامه خود با توجه به انتقادات استاد داور و نیز توضیحات اساتید راهنما و مشاور دفاع نمود و در نهایت بعد از شور اساتید راهنما، مشاور، داور و نماینده معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی موفق به کسب امتیاز قبولی شد.
چکیده پایان نامه:
خدایی که در ادیان ابراهیمی معرفی می شود، خدایی است دارای صفات متعالی که با این وجود، ارتباط عمیقی میان خود و انسان فراهم نموده است. این ارتباط عمیق در اشکال و با ابعاد گوناگونی در هر دین متبلور شده که گاه یکسویه بوده و گاه صورت تعاملی به خود میگیرد. در این میان یکی از قالبهای مشترک بروز این ارتباط، برقراری عهد میان خدا و انسان است.
از اینروی، مفهوم عهد به معنای عمومیِ خود در ادیان ابراهیمی (یعنی عهد خدا با انسان) نقشی کلیدی ایفا میکند. این عهد گاه جمعی – و حتی قومی- و گاه کاملاً فردی است؛ در مقطعی جنبهی تاریخی و محدود می یابد و در جایی ازلی و ابدی میشود. بسته به دیدگاه هر دین ممکن است عهد خدا با انسان مسئولیتهای فردی و اجتماعی برای پیروان این ادیان به وجود آورد اما از همه مهمتر اینکه نوع نگاه و تعریفی که از این مفهوم در هریک از سه دین ابراهیمی وجود دارد، در جنس رابطهی انسان با خدا تعیین کننده است.
به لحاظ مبنایی، در دو دین یهود و مسیحیت ، عهد در بستر تاریخ و پس از آنکه خدا مداخله ی خود را برای نجات انسان ضروری میبیند، به وقوع میپیوندد. شاید به همین خاطر این مفهوم در یهودیت آنچنان کلیدی است که تقریباً منشأ و دربرگیرندهی تمامی مفهوم آن دین و کارکردهای آن میشود تا حدی که شریعت در گرو آن تعریف می یابد و البته دارای رنگی قومی است. در مسیحیت نیز هرچند در تعالیم عیسی(ع) رابطه ی فرد با خدا از چارچوب عهد خارج شده و در چارچوب مفهوم ملکوت متجلی میشود ما پس از ایشان پولس با بازتعریف مفهوم عهد و خصوصاً خارج از رنگ قومی آن، همهی موجودیت مسیحیت را در گرو همین تعریف جدید از آن مییابد. اما در دین مبین اسلام ، وضعیت کاملاً متفاوت است و ضمن صحه گذاشتن بر عهدهای تاریخی فوق (همچون عهد با ابراهیم)، این مفهوم فی نفسه در بستری فرا تاریخی جریان داشته و به آن از نگاه بینشی و فارغ از کارکرد تاریخی صرف نگریسته شده و یادآور تعهد و مسئولیتهای حیاتی افراد نسبت به خدا، خود، جامعه و هستی میشود.
در این رساله با تکیه بر متون دست اول؛ نخست به بررسی سیر تاریخی جایگاه این مفهوم در هریک از این ادیان می پردازیم و سپس به مفهوم و کارکرد این مقوله نگاه خواهیم داشت.
واژگان کلیدی: عهد خدا با انسان، ادیان ابراهیمی، عهد قدیم، عهد جدید، متون مقدس.