به بهانه ولادت امام جواد (علیه السلام)

اندیشه ناب عرفانی جواد الائمه (ع)

تاریخ انتشار:

هرگاه که نام عرفان بر زبان می‌آید، ذهن‌ها متوجه قرون پنجم تا هشتم هجری می‌شود. گویی اوج عرفان و اندیشه‌های عرفانی در آن زمان نضج گرفته است. این امر اگرچه بی‌راه نیست ولی اسلوب اندیشه‌های عرفانی و خداشناسی را می‌توان در آراء امامان معصوم(ع) جست‌وجو کرد. امام جواد(ع) وقتی که از خداوند سخن می‌گویند تقدیس و تنزیه را به هم می‌آمیزند. خداشناسی‌ای که امام نهم شیعیان(ع) معرفی کرده‌اند بعدها در آموزه‌های عرفانی نیز راه یافت و مورد التفات عرفا قرار گرفت.

حدیثی از امام جواد(ع) نقل شده است با نام حدیث اسماء. این حدیث را ابی هاشم جعفری از امام جواد(ع) روایت نموده است. وی از روات و اصحاب امام(ع) بود که در مورد ایشان در کتب رجال این‌گونه آمده است: له منزل عالیه عند أبی جعفر و أبی الحسن و أبی محمد(ع) و موضع جلیل علی ما یستدل بها روی عنها فی نفسه و روایته، تدل علی ارتفاع فی القول.‏[۱]

در این حدیث است که امام جواد(ع) تصویری از خداوند را عرضه می‌کنند و خداشناسی را تعلیم می‌دهند. ابی هاشم جعفری می‌گوید: خدمت امام جواد(ع) بودم که مردی از آن حضرت پرسید: به من بگویید اسماء و صفاتی که در قرآن برای پروردگار آمده است، آیا این اسماء و صفات خود او (پروردگار) هستند؟ امام جواد(ع) در پاسخ به نکاتی اشاره می‌کنند:

اول نکته‌ای که امام به آن اشاره می‌کنند این است که برای این سخن دو معنی وجود دارد. اگر مقصود تو که گویی این‌ها خود او هستند، این است که خدا با تعدد و تکثر اسماء و صفات متعدد و متکثر است، خدا برتر از این است.

دومین اشاره امام به این نکته است که اگر گویی این‌ها (اسماء و صفات) همیشگی و ازلی می‌باشند نیز باز دو معنی وجود دارد. اول اینکه بگویی همیشه در علم او بودند و سزاوار آن‌ها بوده است. آری این سخن صحیح است.

دوم اینکه اگر بگویی مفهوم و تلفظ و تقطیع حروف آن‌ها همیشگی بوده پس باید گفت معاذ ﷲ خدا در ازل چیز دیگری بوده است.

امام جواد(ع) به شیوه فیلسوفان تحلیلی امروزی، ابتدا محل نزاع را مشخص می‌کنند و با برشمردن معانی مختلف سخن، به واکاوی موضوع می‌پردازند. امام جواد(ع) سپس در پاسخ به این پرسش سخن خود را ادامه می‌دهند و می‌فرمایند: «خدا بود و خلقی نبود. سپس این اسماء و صفات را آفرید تا واسطه‌ای میان او و آفریده‌هایش باشند و خلایق به‌واسطه آن‌ها به سوی او زاری و تضرع کنند و او را پرستش نمایند و این‌ها ذکر او باشند. در حالی که خدا بود و ذکری نبود و کسی که به وسیلهٔ ذکر یاد شود همان پروردگار قدیم همیشگی است و اسماء و صفات مخلوق‌اند با معانی و آنچه از آن‌ها مقصود است، همان خداوندی است که نه اختلاف شایستهٔ اوست و نه پیوستن و ائتلاف، جدایی و پیوستگی از آن تجربه‌پذیر است».

این نحوه بیان امام(ع) بعدها مورد استفاده عرفا نیز قرار گرفت. تمایز میان «اسماء ذات» و «اسماء صفات» از همین رویکرد امام جواد نشأت گرفته است. ابن عربی از عرفایی است که به نظر می‌رسد به این گفتهٔ امام(ع) توجه داشته است. وی تمایز میان اسماء و صفات را با همین تقسیم‌بندی امام جواد(ع) تبیین کرده است.‏[۲]

در عرفان بحث دیگری تحت عنوان اعیان ثابته نیز مطرح است. اعیان ثابته را نوعی توجیه برای علم حق به ما سوی ﷲ می‌دانند. به نظر می‌رسد این نحوه رویکرد عرفا نیز در کلام امام جواد(ع) دیده می‌شود. استاد حسن‌زاده آملی نیز این بحث را پیش کشیده‌اند و علم به اعیان ثابته را نزد خداوند عنوان کرده‌اند.‏[۳]  این نحوه از علم نزد عرفا را نیز در کلام امام جواد(ع) می‌توان یافت. امام جواد(ع) در ادامهٔ همین روایت است که می‌فرمایند: فایدهٔ اسماء این است که واسطهٔ میان حق و خلق است چون به واسطه آن، اسماء بندگان و مخلوقات خدا را می‌خوانند. پس وقتی می‌گوید ﷲ، رحمان، غفار و برای رفع حاجات خود به ایشان تضرّع می‌نماید، این همه با الفاظ است و کسی جز با اسماء نمی‌تواند پروردگار خود را مناجات کند.‏[۴]

توجه به اسماء الهی در اندیشهٔ امام جواد(ع) به کرّات یافت می‌شود. از ایشان حرزهایی نیز بر جای مانده است. خصوصیت این حرزها این است که آکنده از وجود و شئون معرفتی و عرفانی است. در حرزهای آن حضرت کارکرد عینی اسماء بیان شده است و اینکه هر اسمی در مجموعه نظام هستی اثر و شأن خاصی بر عهده دارد. این بحث نیز مورد توجه عرفا قرار گرفته است.

می‌توان اندیشه‌های ناب عرفانی را در کلام امامان معصوم(ع) جست‌وجو کرد. اندیشه‌هایی که به مرور بسط یافته‌اند و مورد استفاده دیگر عارفان نیز قرار گرفته‌اند.

 

 

پی‌نوشت‌:

[1]. رجال کشی، ص ۵۷۱

[2]. به عنوان نمونه نگاه کنید به شرح مقدمهٔ قیصری بر فصوص الحکم ابن عربی

[3]. حسن زاده املی، ممدالهمم، ص ۸۵-۱۴۹

[4]. اصول کافی، ج ۱، ص ۱۵۷

مطالب مشابه