محمد علی خرمی مشکانی: گسترش ارتباطات، فضای تبلیغی جدیدی را پیش روی ادیان قرار داده است. امروزه همه ادیان و و مذاهب تلاش می کنند از شبکه های اجتماعی و فضای مجازی برای تبلیغ و ارتباط با جامعه بهره ببرند.
اما این فضای رسانه ای جدید چه تاثیری بر تبلیغ سنتی ادیان دارد؟ چه ادیانی توانسته اند در این فضای رسانه ای از بقیه موفقتر باشند؟ لازمه فضای کنونی برای مبلغان چیست؟
برای بررسی و پاسخ این پرسشها با «سیدرضا سجادی نژاد»، متخصص حوزه رسانه و مدیر مسئول و سردبیر «دین آنلاین» به گفتوگو نشستیم؛
کدام یک از ادیان در استفاده از فضای رسانهای جهان برای تبلیغشان موفقتر بودند؟
اگر منظور شما تبلیغات مستقیم پیروان ادیان باشد میتوان گفت عمده رسانههایی تبلیغی که در جهان وجود دارد به مسیحیان تعلق دارد. با وجود اینکه یهودیان هیچگونه تبشیری ندارند و جذب و جلب پیرو در این آیین معنایی ندارد، اما آنها هم در بخشی از فعالیتهای تبلیغی که به اهدافی چون مبارزه با یهودیستیزی یا به تعبیر ما مظلومنمایی چهره یهودیت سیاسی در جهان صورتپذیرد دست بالایی دارند.
از گذشته فیلمهای سینمایی شاخصی به این موضوع پرداختهاند و امروز برخی رسانههای اختصاصی و عمومی در سطح جهان پیاپی اخبار، گزارشها و رپورتاژهایی تهیه میکنند تا نشان دهند در جهان یهودستیزی گسترش پیدا کرده است. البته من معتقدم پشت سر این ماجرا دولت اسرائیل است تا با این دست فشارهای رسانهای افکار عمومی را برای اقدامات خود در فلسطین توجیه کند.
اگر یهودیها در بستر رسانه بیشتر نگاهشان سیاسی است و تلاش میکنند مسائل مربوط به یهودیستیزی در دنیا را بزرگ جلوه دهند، درباره تبلیغات مسیحیت بر بستر رسانه نیز باید گفت امروز دیگر کمتر به تبشیر مستقیم میپردازند و بیشتر در فضای رسانهای به سبک زندگی و مسائل امروز بشر و دین ورود میکنند و رقابتی را آغاز کردهاند که کار را برای حریفانشان دشوار کردهاند.
بنابراین امروز در حوزه دین دو رویکرد به رسانه وجود دارد: یک رویکرد تبلیغی است و رویکرد دیگر اطلاع رسانی؛ در این رویکرد برای نمونه سایت خبری را یهودیان اداره میکنند و خبرهای مسلمانان را هم پوشش می دهند؛ اما تلاش می کنند با شگردهای خاص افکار عمومی را متوجه نکته دیگری کنند. این رویکرد از رویکرد تبلیغ مستقیم بسیار مؤثرتر است.
همچنین اگر گذشته فقط تبشیریها و تبلیغیها به منبر تبلیغ و رسانه توجه داشتند و هدف جذب و جلب رهرو و پیرو بود امروز هدف عمده به طرف جلب افکار عمومی برای احراز جایگاه بهتر است. در میان مسلمانان نیز دولت سعودی که تعلقات مذهبیاش به وهابیت نزدیک است دیگر مانند یکی دودهه گذشته، چندان درپی جلب و جذب گسترده نیست، بلکه آنان نیز در پی آنند که افکار عمومی را نسبت به خود ملایم کنند و خود را شهروندانی متمدن در جهان معرفی کنند.
چرا مسیحیان و یهودیان در این حوزه از سایرین موفقتر بودند؟
مسئولان و مدیران و دروازهبانان رسانههای بزرگ دنیا عمدتاً به کارتلهای بزرگ اقتصادی که یا مسیحی هستند یا یهودی تعلق دارد.
با این احوال آیا میتوان گفت تبلیغ سنتی دیگر مانند گذشته رونقی ندارد؟
تبلیغ و تبشیری دو صورت دارد؛ یک صورت سنتی که صورت بیپرده است؛ مثلاً شما به استابول سفر میکنید. یک مرتبه یک کشیش جلو شما را می گیرد و کتاب مقدس را به شما هدیه می دهد یا فایلی را به شما می دهد که بتوانید فیلمی را ببنید. صورت دیگر صورت مبتنی بر فضای جدید مجازی است.
اینکه بگوییم دیگر تبلیغات سنتی طرفداری ندارد سخن دقیقی نیست. هم بسیاری از مبلغان سنتی نمیخواهند کار خود را تعطیل کنند هم اینکه خاصیت تبلیغ سنتی به صورت کامل قابل انتقال به فضای مجازی نیست و هم اینکه بسیاری از مخاطبان سنتی همچنان فضای جدید را برای تبشیر و تبلیغ نمیپذیرند. امروز حتی در بین مسیحیان همچنان تبلیغ سنتی ادامه دارد چون مبلغان سنتی همچنان هستند. مبلغان سنتی همچنان به سراغ جوامعی می روند که این نوع تبلیغ را می پسندند.
در تبلیغ سنتی فرد، دین و آیین خودش را عرضه میکند ولی آن چیزی که در فضای جدید هست چالشیتر است.
منظور شما از چالشیتر چیست؟
مبلغان در فضای رسانهای و به تعبیری تبلیغ از راه دور بهتر میتوانند فضا را چالشی کنند و برای جلب مخاطب برسر رقیب بکوبند. در ضمن آنکه چندان از تهدید مخالف گرز به دست هراسی ندارند چند کارتون علیه یک دین و آیین میسازند و با طرح شبهاتی علیه رقیب آن را از میدان به در میکنند. البته در همین فضا هم هکرهایی هستند که میتوانند به زیرساختهای عنکبوتی مخالف خود حملهور شوند و آن را نباود کنند و به رقیب خسارت برسانند.
نکته دیگر اینکه در فضای مجازی شبهات بیشتر و با شتاب بیشتری منتشر میشود تا در فضای سنتی. فضای سنتی نسبت به رقبایش نمیتوانست خیلی چالش ایجاد کند. چون مبلغ ناچار بود برای کسب مقبولیت در جامعه هدف از چالش دوری کند. ولی در فضای جدید برعکس است.
اتفاقاتی مانند شیوع کرونا چقدر میتواند برای شکل سنتی تبلیغ تهدیدآمیز باشد؟
حجگزار به حج میرود و برای خرید چند باری در بازار ابوسفیان گشت میزند و به صورت ناخودآگاه متأثر از محتوای کالاهایی میشود که بازار مکه را فتح کرده است. بازار مکه از نظر محتوایی ممکن است متأثر از امریکا باشد و عرضه و تقاضا براساس نیازی در ابتدا تعریف شده باشد که پیشتر آن نیاز را ماهوارههای خارجی و امریکایی برای بازاریان مکه به وجود آوردهاند و آن گاه متأثر از آن نیاز احتمالاً کاذب و براساس آن، سفارش خرید کالا دادهاند.
حال آن ایرانی که به بازار ابوسفیان میرود هرچند خود مستقیم ابتدا در معرض این کالا و محتوایش نبوده اما پس از مواجهه با انبوه این کالا در آن بازار برایش ایجاد نیاز میشود و اینگونه خریدار محتوایی میشود که رسانههای امریکایی تولید کردهاند. حال با تعطیلی یا محدود شدن این دست مناسک، این نوع مسائل نیز تأثیر میپذیرند.
از سویی، با وقوع کرونا و دستور دولتها به تعطیلی تجمعات، خیلیها الان نمیتوانند در کلیسا حضور پیدا کنند تا با مفاهیم مسیحیت آشنا بشوند و بنابراین کشیش کمتر برای سخنرانی و موعظه کردن در کلیسا فرصت پیدا میکند. لذا سعی میکنند در فضای مجازی خلأهایی را که به خاطر این توقف پیش آمده پوشش دهند. با ادامه این روند در حوزه تبلیغ سنتی اتفاقات جالبی میافتد.
کشیشان و روحانیان به دلایل متعددی نمیتوانند تمام فعالیت خودشان را به فضای مجازی سوق بدهند، یعنی قانعشان نمیکند و ناگزیر هستند که بخشی از مراسم و مناسک تبلیغی خودشان را بهصورت مخفیانه برگزار کنند. یعنی ما شاهد پیدایش تبلیغهای پنهانی توسط قشر مذهبی سنتی خواهیم بود.
فضای جدید به حذف روش سنتی و یا تغییر روش تبلیغ مبلغان سنتی منجر نمیشود؟
از فضای جدید تأثیر میپذیرند. اما فضای جدیدی آن مناسک قدیمی و آن فضای سنتی تبلیغ قدیمی را از بین نمیبرد. ولی فضای رسانهای جدید تأثیر زیادی روی آن تبلیغات میگذارد و آنها خودشان را اصلاح میکنند. ممکن است برنامهای و تبلیغ یا تبشیری بوده که قبلاً متوقف بر حضور در کلیسا یا فلان معبد یا مکان مذهبی بوده است ولی الآن یک بخشی از آن را به فضای مجازی انتقال بدهند.
اما به صورت کلی نمیشود گفت آنها همهاش تعطیل میشود. میخواهم بگویم آنها از فضای مجازی متأثر میشوند ولی لزوماً این بدان معنا نیست که تعطیل شوند.
در شرایط کنونی این فضای رسانهای چه تاثیری بر شکل سنتی تبلیغ داشته باشد؟
چیزی قابل انتقال به فضای رسانهای است که قابل اشتراکگذاری و هشتک گذاری باشد. به مطالبی که این قابلیت را ندارند کمتر توجه می شود.
حتی در فضای اسلامی خودمان، آن بچهای که کمتر گرایش به دین و دیانت دارد وقتی با یک جامعهای از دوستان مذهبی آشنا میشود، با آنها به مسجد میرود و آنجا تحت تأثیر یک روحانی جوان و رفتارهای او قرار میگیرد. در این مراوده او به مذهب گرایش پیدا می کند.
شما وقتی وارد یک کلیسا میشوید نوع نیایش دیگران روی شما تأثیر میگذارد. در فضای مجازی این حس حضور در یک مسجد یا کلیسا قابل انتقال نیست. البته شبکهها و فضای مجازی هم در حال توسعه هستند. شاید مثلاً ابعاد دیگری از این مناسک بعدها در فضای مجازی قابل اشتراکگذاشتن باشد.
ولی به هر حال فضای سنتی امروز نیز تأثیر زیادی از فضای مجازی میپذیرد و سعی می کند خود را با فضای جدید منطبق کند.
ملزومات فضای رسانهای جدید برای تبلیغ چیست؟
جالش؛ همان بحثهایی که معمولاً در ارزشهای خبری پیگیری میکنیم.
وقتی یک نفر بخواهد تبلیغ کند باید حتماً یک جنبهای از چالش در خودش داشته باشد. چرا وقتی یک طلبه خلع لباس شده لایو می گذارد بیست هزار نفر می بینند اما لایو یک روحانی ملبس را صدنفر هم نمیبینند؟ به خاطر ارزش تضادی است که خلع لباس به آن طلبه دادند. همین چالش سبب سوق دادن افراد به سوی این فرد میشود.
در شرایط کنونی کدام یک از ادیان بیشتر از این ملزومات برای تبلیغات بهره مندند؟
هر دینی که بتواند با استفاده از چالش و تعامل با مخاطب رابطه بگیرد موفق تر است. مبلغان باید این فضا را درک کنند که شرایط تبلیغ در فضای مجازی با تبلیغ روی منبر متفاوت است. اینجا تعامل محور است.
من فکر میکنم دیگر مبلغان کمتر با مردمی مواجه هستند که قرار است رهرو یا پیرو باشند. مردم امروز میخواهند فالوئرها و ممبرها یک دین و آیین باشند، نه پیرو. هروقت هم دلشان بخواهد آنفالو میکنند. تعالیم و آموزههای شما را لایک یا دیسلایک میکنند و هرچه بخواهند پای موعظه شما کامنت میگذارند. این شرایط کاملاً جدید است.
اگر دین و آیینی با این شرایط بتواند خود را وفق دهد و مخاطب را سریع به کفر و الحاد نبندد احتمالاً توفیق بیشتری به دست خواهد آورد.