به گزارش روابط عمومی دانشگاه ادیان و مذاهب، نشست علمی «پیامدهای مدرنیته برای دینداری: بررسی انتقادی دیدگاه چارلز تیلور» روز چهارشنبه 20 اردیبهشت با سخنرانی دکتر وحید سهرابی فر در سالن امام موسی صدر برگزار شد.
در این نشست علمی دکتر سهرابی فر ابتدا در مروری بر وضعیت مطالعات پیرامون دینداری گفت: دینداری در دوران مدرن دچار تغییرات بسیاری شده است و تحلیل و بررسی این تغییرات یکی از مهمترین موضوعات دینپژوهی به شمار میآید.
سهرابیفر افزود: در میان متفکران مختلف که در این زمینه نظرورزی کردهاند، چارلز تیلور (فیلسوف اجتماعی برجسته) به بررسی خاستگاه و ریشههای مدرنیته همت گمارده است. وی از طریق این بررسیها به پیامدهایی که مدرنیته برای دینداری داشته است، پرداخته است. در این نشست به بررسی انتقادی دیدگاه تیلور پرداخته خواهد شد.
دکتر سهرابی فر درباره جریانهای فکری پنج قرن گذشته مسیحیت لاتین اظهار داشت: حوادث اجتماعی بسیاری در مغرب زمین یا مسیحیت لاتین در پنج قرن گذشته رخداده است که از مهمترین آنها میتوان به جریانهای اصلاح دینی، روشنگری، رمانتیسم، افسون زدایی، نظم جدید و ایده اصالت اشاره کرد.
سهرابی فر ادامه داد: هرکدام از این جریانها بر اساس ایدههای اصلی که ارائه کردند، بر ساحت فکر و اندیشه غربی تأثیرگذار بودهاند و این تأثیرات به نقطهای میرسد که تیلور از آن به «تغییر شرایط باور» یاد میکند.
وی با اشاره به اینکه این تغییرات پیامدهای مختلفی را در ساحت دینداری رقمزده است افزود: از مهمترین این پیامدها میتوان به انتخابی شدن دین، شخصی شدن دین، تفاسیر انسان محورانه از دین، فرازوفرود دین، احیاء برخی از آموزههای اصیل دین و استقلال معنویت از دین اشاره کرد.
سهرابی فر پس از معرفی اجمالی اندیشههای تیلور بهنقد دیدگاه وی پرداخت.
وی در بیان مهمترین نقدهایی که به دیدگاه چارلز تیلور میتوان طرح کرد، گفت: وقتی سخن از دین و دینداری و پیامدهای مدرنیته برای دینداری میشود، مراد تیلور کدام دین و دینداری است؟ روشن است که دیانتهای مختلفی وجود دارد و شرایط همه آنها در مواجهه با مدرنیته یکسان نیست.
نقد دیگری که سهرابی فر بر دیدگاههای تیلور وارد دانست و آن را مسئله اصلی پژوهش خود خواند مسئله ناکارآمدی دوگانه باایمان/بیایمان تیلور بود.
سهرابی فر در ادامه با اشاره به اینکه نگاه ذاتگرایانه تیلور به دین از دیگر نقدهایی دانست که میتوان بر نظریه وی وارد کرد افزود: نکته دیگر این است که بنیادگرایی دینی بهعنوان یکی از مهمترین جریانهای دینی در دوران مدرن، در تحلیل تیلور غایب است و اینیکی دیگر از نقصهای مهم تحلیل وی است.
وی در پایان از ضرورت وجود مبنای هرمنوتیکی در تشخیص اصیل از غیر اصیل گفت و افزود: احیاء آموزههای اصیل دینی نیازمند ارائه یک مبنای هرمنوتیکی در تشخیص اصیل از غیر اصیل است اما این مبنا در آثار تیلور معرفی نشده است.