به گزارش روابط عمومی دانشگاه، با مشارکت معاونت پژوهشی دانشگاه ادیان و مذاهب و اندیشکده مطالعات راهبردی برند سازی ملی ایران و به مناسبت هفته پژوهشی برند ملی ایران نشست تخصصی «جایگاه ادیان و مذاهب در برند سازی ملی ایران» برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر احمدرضا مفتاح، معاون پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، با اشاره به ظرفیتهای مغفولمانده کشور در حوزه جایگاه ادیان و مذاهب در برندسازی ملی، بر لزوم بهرهگیری هوشمندانه از تنوع دینی و مذهبی برای بهبود تصویر بینالمللی ایران تأکید کرد.
وی در ابتدای سخنان خود، وجود ادیان و مذاهب مختلف در ایران را «فرصتی طلایی» برای کشور خواند، و افزود: با شناخت دقیق و مدیریت هوشمندانه این ظرفیت ذاتی، میتوانیم این موهبت الهی را از حالت بالقوه به بالفعل درآورده و آن را به یکی از ستونهای اقتدار و تصویر مثبت ایران در جهان تبدیل کنیم. اما متأسفانه این تنوع در حال حاضر بیشتر به عنوان ابزاری علیه جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار میگیرد.
دکتر مفتاح به تبلیغات گسترده بینالمللی درباره وضعیت نامطلوب اقلیتهای دینی در ایران اشاره کرد و گفت: چهرهای که در رسانههای جهانی از ایران ارائه میشود، حاکی از محدودیت برای پیروان ادیان دیگر است، در حالی که حداقلهای حقوقی برای هممیهنان کلیمی، مسیحی و زرتشتی در قانون اساسی پیشبینی شده است.
معاون پژوهشی دانشگاه ادیان و مذاهب، با بیان اینکه «ما نتوانستهیم حداقلهای خدماتی که نظام به اقلیتهای دینی ارائه داده را به درستی به جهان معرفی کنیم»، بر نقش آفرینی پیروان ادیان رسمی به عنوان «پلهای ارتباطی با جهان» تأکید کرد و گفت: نمونههای عینی مانند نقش ارامنه در ارتباط با اروپا و ارمنستان، زرتشتیان در پیوند با پارسیان هند و آشوریان در ایجاد ارتباط با جوامع خود در آمریکا وجود دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، با انتقاد از نبود برنامهای مستمر و مؤثر برای استفاده از این ظرفیت، گفت: ما در هیئتهای گفتگوی ادیان که به خارج از کشور اعزام میشوند، از حضور فیزیکی و فعال اقلیتهای دینی استفاده نمیکنیم. این یک فرصت سوزی است. اجرای برخی برنامهها نیز صرفاً جنبهای مقطعی و تشریفاتی دارد و مشارکت واقعی را به همراه نمیآورد.
دکتر مفتاح راهحل اصلی این مشکل را حرکت به سمت «تعامل مطلوب» و «مشارکت واقعی» دانست و گفت: برای رسیدن به این هدف، باید ابتدا موانع را از زبان خود پیروان ادیان شنید و برطرف کرد. بخشی از موانع ناشی از سوءتفاهمها یا عدم آگاهی کافی است.
وی ایجاد اعتماد متقابل و جدی گرفتن نقش اقلیتها در عرصههای مختلف از جمله مناصب مدیریتی و حتی دیپلماسی را ضروری خواند و تصریح کرد: اگر بخواهیم جلوی فعالیتهای تبشیری نامطلوب گرفته شود، باید از ظرفیت خود مسیحیان ارمنی و آشوری که با آنها رابطه خوبی داریم، استفاده کنیم.
دکتر احمدرضا مفتاح در پایان با اشاره به فعالیتهای گسترده دانشگاه ادیان و مذاهب در حوزه مطالعات ادیان، اینگونه تلاشها را زمینهساز افزایش مدارا و شناخت متقابل در جامعه و معرفی چهرهای واقعی از ایران دانست.
در ادامه این نشست حجت الاسلام والمسلمین دکتر مهدی فرمانیان با تاکید بر ضرورت بهرهگیری از ظرفیتهای مذهبی برای توسعه گردشگری و دیپلماسی فرهنگی افزود: ایران از پتانسیل بینظیری برای تبدیل شدن به قطب گردشگری مذهبی جهان برخوردار است، اگر این تنوع را فرصت ببینیم، فقط در بخش گردشگری مذهبی میتوانیم از ترکیه به مراتب پیشی بگیریم.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب با محوریت قرار دادن ظرفیتهای جهان تصوف، به آمارهای متناقض درباره جمعیت صوفیان در جهان اشاره کرد و افزود: وهابیها رقم ۳۵۰ میلیون و صوفیان خود را نزدیک به ۹۵۰ میلیون پیرو میدانند. این جریان در بسیاری از کشورهای آفریقایی، هند، پاکستان و جنوب شرق آسیا نفوذ عمیق اجتماعی و حتی سیاسی دارد؛ تا جایی که در برخی کشورها رهبران طریقت در تعیین روسای جمهور نقش کلیدی ایفا میکنند.
وی خاطرنشان کرد: ایران به عنوان مهد بسیاری از طریقتهای مهم صوفیه مانند قادریه و خلوتیه و محل تولد یا مدفن بزرگان بزرگی چون عبدالقادر گیلانی، میر سید علی همدانی و شاه نعمتالله ولی، نزد صوفیان جهان از احترام و قداست ویژهای برخوردار است. متأسفانه ما نه تنها از این «برند» قدرتمند استفاده نکردهایم، بلکه در چهار دهه گذشته با رویکردی انحصاری، به حذف و تضعیف صوفیان داخل کشور اقدام کردهایم.
این پژوهشگر حوزه مذاهب اسلامی، با بیان مثالهای عینی، به وضعیت اسفبار برخی اماکن مربوط به شخصیتهای مورد احترام دیگر مذاهب اشاره کرد و گفت: امام محمد غزالی، که نزد اهل سنت جنوب شرق آسیا از جایگاه بسیار بالایی برخوردار است، در مشهد مقبرهای دارد که به حالت ویرانه درآمده است. مسئولان از بردن بازدیدکنندگان خارجی به آن محل هراس دارند. در حالی که مقامات اندونزیایی به ما قول دادهاند اگر مقبره غزالی بازسازی شود، سالانه حداقل دو میلیون زائر از کشورشان به ایران خواهند آورد.
دکتر فرمانیان در بخش دیگری از سخنان خود به ظرفیتهای جامعه اهل سنت ایران پرداخت و با اشاره به وجود قضات مجرب در فقه شافعی و حنفی در دیوان عالی کشور و استخدام اخیر شماری از طلاب اهل سنت در قوه قضائیه، گفت: چرا از این افراد به عنوان سفیر یا نماینده در مجامع بینالمللی مانند سازمانهای حقوق بشری استفاده نمیکنیم؟ آنها میتوانند مدافعان خوبی برای کشور باشند.
وی همچنین با اشاره به نفوذ جریانهای فکری مختلف در منطقه، مانند «بریلویه» در پاکستان و جنوب آسیا که گرایشهای شیعهپسندانه و محب اهل بیت (علیهم السلام) دارند، و نیز جریان «دیوبندیه» که بخش عمدهای از طالبان و نهادهای امنیتی پاکستان را شکل میدهد، خاطرنشان کرد: ما میتوانیم از این شبکههای ارتباطی و اشتراکات مذهبی برای تعامل سازنده با کشورهای همسایه، مدیریت مرزها و کاهش تنشها استفاده کنیم.
دکتر مهدی فرمانیان در پایان، عزم جدی برای بازنگری در مصوبات قدیمی شورای عالی امنیت ملی در مورد فرق مذاهب و جایگزینی نگاه «فرصتمحور» به جای نگاه «تهدیدمحور» را خواستار شد و تأکید کرد: ما میتوانیم از ظرفیت مسیحیان ارتدوکس در مقابل تبشیریها، و از تصوف اصیل در مقابله با عرفانهای کاذب داخلی استفاده کنیم. اما تا زمانی که از این ظرفیتها استفاده نشود، نه تنها از فواید آنها محروم میمانیم، بلکه به دست خودمان زمینه را برای رشد جریانهای رقیب و مخرب فراهم میکنیم.
در ادامه نشست تخصصی جایگاه ادیان و مذاهب در برند ملی ایران، حجتالاسلام و المسلمین دکتر محمدحسین مظفری، رئیس مرکز صلح و گفتوگوی دانشگاه ادیان و مذاهب، با نگاهی بنیادین، «برند ملی» را روی دیگر سکه «هویت ملی» دانست و تأکید کرد: بدون روشنشدن تعریف «ما که هستیم»، نمیتوان به تصویر مطلوب «چگونه میخواهیم دیده شویم» رسید.
دکتر مظفری با اشاره به نظریههایی مانند اثر ساموئل هانتینگتون با عنوان «ما که هستیم»، اظهار داشت: بحث برند ملی را نمیتوان از هویت ملی جدا کرد. مشکل اساسی ما این است که در تعریف هویت ملی خود با چالشهای جدی مواجهیم. ساختار روانی و مغزی انسان به گونهای است که هویت خود را در تمایز و گاه تقابل با دیگری تعریف میکند. در دوران صفویه، هویت ایرانیِ شیعی در تباین با عثمانیِ سنی مذهب شکل گرفت و هر یک برای بسیج نیروهای خود، دیگری را به بدعت، رفض یا کفر متهم میکرد.
رئیس مرکز صلح و گفتوگوی دانشگاه ادیان و مذاهب پرسش محوری خود را اینگونه مطرح کرد: با چنین پیشینهای، سؤال اینجاست که امروز چگونه میخواهیم هویت ملی خود را تعریف کنیم که یکی از ارکان رکین آن اسلام و تشیع باشد، اما در عین حال با دنیا تعامل کند و تصویری مقبول و مطلوب ارائه دهد؟.
وی هشدار داد: اگر مؤلفههای هویتی را منحصراً «مسلمان، شیعه و فارسیزبان» قرار دهیم، جایگاه سایر ادیان، مذاهب و اقوام ایرانی در این تعریف نامشخص میماند.
رئیس مرکز صلح و گفتوگوی دانشگاه ادیان و مذاهب با ذکر خاطرهای از دیدار با یک اسقف یونانی، به تصویر مخدوش و تحریفشده ایران در کتابهای درسی تاریخ یونان پرداخت و گفت: از سال سوم دبستان تا پایان دبیرستان، بخش عمدهای از تاریخخواندن آنها درباره جنگهای ایران و یونان است. در این روایت، ایرانیها غیرعقلانی، احساسمحور، متکی بر کمیت (نظیر لشکر یکمیلیونی) و ضدآزادی معرفی میشوند. این تصویر مخدوش، برای بسیج یونانیان باستان علیه ایران ساخته شد. این مثال نمادی از اهمیت «تصویرسازی» در هویتیابی ملی است.
دکتر محمدحسین مظفری در پایان با اشاره به نمونههای موفق در جهان اسلام، پرسش نهایی خود را اینگونه مطرح کرد و گفت: کشور عمان با شعار «اسلام اعتدالی»، اندونزی با تصویر «اسلام خندان»، قطر با نقش «میانجیگر جهانی» و حتی عربستان با تغییر تصویر از وهابیت به پیشرفت و ملیگرایی، برند ملی خود را بازتعریف کردهاند. سؤال اینجاست: تصویر مطلوب ما از ایران چیست؟ ما میخواهیم با چه هویت و برندی در جهان شناخته شویم؟ تا زمانی که تکلیف ما با هویت ملی خود روشن نباشد، نمیتوانیم به برند ملی مطلوب و مؤثری دست یابیم.
در بخش پایانی نشست تخصصی جایگاه ادیان و مذاهب در برند ملی ایران، دکتر حمید عابدی، رئیس اندیشکده برند ملی ایران، با مرور اقدامات انجامشده و تأکید بر فوریت و حساسیت موضوع، به تشریح چالشها و راهکارهای پیش رو پرداخت.
دکتر عابدی با اشاره به سابقه جهانی مفهوم برندسازی ملی از دهه ۱۹۹۰، اظهار داشت: کشورها از اعتبار ملی خود برای ایجاد فضای رقابتی در عرصههای حکمرانی، فرهنگ، گردشگری، اقتصاد و علم استفاده میکنند. تصویر ایران در جهان وضعیت خاصی دارد. ما خود کاری نمیکنیم و از سوی دیگر، علیه ما به شدت کار میشود.
دکتر عابدی با تأکید بر اهمیت ویژه مباحث دینی و مذهبی برای ایران، گفت: یکی از فضاهایی که تصویر ما به شدت در آن ضربه میخورد، ذیل پروژههای اسلامهراسی، شیعههراسی و انقلابهراسی است.
وی به تحلیل عکسهای خبری آژانسهای بینالمللی مانند فرانسهپرس اشاره کرد و افزود: بیشترین تصاویر منفی از ایران، معطوف به موضوعاتی مانند اعدام یا نابرابریهای جنسیتی است. حتی گاهی خودمان ناخواسته به این تصویرسازی دامن میزنیم.
رئیس اندیشکده برند ملی ایران، که زیرمجموعه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی فعالیت میکند، به تشکیل «اداره افکارسنجی و برند ملی» در این سازمان به عنوان اولین نهاد رسمی با این عنوان اشاره کرد.
وی از برگزاری نشستهای تخصصی با حضور نزدیک به ۱۰۰ صاحبنظر، تولید برنامه رادیویی «برند ملی» و تعیین «هفته پژوهش برند ملی» به منظور فرهنگسازی و ایجاد ادبیات مشترک در این حوزه خبر داد.
دکتر حمید عابدی هدف نهایی این اقدامات را «آگاهسازی حکمرانان و سیاستگذاران از ظرفیتهای برند ملی برای حل مسائل کشور» عنوان کرد.
در خاتمه، دکتر مجید مبینی مقدس دبیر نشست با اشاره به تقارن برگزاری این جلسه با سالگرد شهادت آیتالله دکتر مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه، این نشست را مصداقی عملی از این وحدت و موضوع آن را محوری برای گفتوگوی تقویت برند ملی ایران دانست.
وی نکات کلیدی این نشست را اینگونه برشمرد: تأکید بر برند ملی در سطح بینالملل با شعار محوری «ایران، خانه ادیان» و راهکارهایی مانند حضور فعالتر نمایندگان اقلیتهای دینی در گفتوگوهای بینادیانی خارج از کشور از نکات مهمی است که در این نشست بیان شد. همچنین تأکید بر برند ملی در جهان اسلام با شعار محوری «ایران، مهد تصوف» و شرط لازم آن، تغییر نگاه حاکم از تهدیدمحور به فرصتمحور نسبت به صوفیه، استفاده از ظرفیت گردشگری مذهبی و تأکید بنیادین بر لزوم اندیشهورزی درباره هویت ملی به عنوان پیششرط اساسی رسیدن به یک برند ملی منسجم و مطلوب از نتایج مهم نشست امروز بود.