به گزارش روابط عمومی دانشگاه، دکتر غلامعلی حداد عادل عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در جمع اعضای هیئت علمی، استادان و دانشجویان دانشگاه ادیان و مذاهب بر ضرورت شناخت شناخت ادیان و مذاهب مختلف تأکید کرد و آن را به عنوان یکی از ضروریات حوزههای علمیه ارزیابی کرد که علمای اسلام از گذشته به آن عمل میکردهاند.
وی در بخش پایانی سخنان خود به معرفی دو نهاد بنیاد دایرهالمعارف اسلامی و شورای تحول علوم انسانی پرداخت. متن کامل سخنان دکتر غلامعلی حداد عادل به شرح زیر است:
ابتدا مقدمهای در باب انقلاب اسلامی عرض میکنم، و آن، این است که کشورهای اسلامی و تمدن اسلامی در قرن بیستم آسیبهای جدی دیدند. قرن بیستم به یک معنا قرن در هم شکسته شدن قدرت اسلام بود. اگر از جنگ جهانی اول نگاه کنیم، یک نتیجه جنگ، از میان رفتن امپراتوری عثمانی بود. امپراتوری عثمانی هرچه بود و با همه ضعفها و عیبهایی که داشت، مشروعیت خودش را از اسلام میگرفت. امام راحل در صحیفه نور به این نکته اشاره کردهاند. این همان امپراتوری بود که روزی تا پشت دروازههای وین پیش رفته بود. انگلیس و بقیه قدرتهای غربی پیروز در جنگ جهانی اول نشستند و عالم اسلام را تکه تکه کردند و هر گوشه از آن ر ا به کسی دادند و شد این وضعی که امروز میبینید. یعنی آن طراحی که آن روز کرده بودند، برای امروز بود.
مقارن همین جنگ در سال 1917، انقلاب کمونیستی در شوروی به پیروزی رسید که نتیجه آن، هضم شدن مسلمانان آسیای میانه و قفقاز در دل اتحاد جماهیر شوروی و مقابلهای بود که با مذهب شد. صدمهای که در آن دوران هفتاد ساله به اسلام در این منطقه رسیده هنوز بعد از گذشت 25 سال از فروپاشی شوروی، جبران نشده است و شاید سالهای سال هم بعد از این جبران نشود. یعنی الان آنچه لازمه یک جامعه اسلامی است، در آسیای میانه و قفقاز نمیبینیم. در بقیه نقاط دنیا هم ضربههای زیادی به پیکر اسلام وارد شد.
این سراشیبی شکست و انحطاط تا انقلاب اسلامی ایران ادامه داشت. انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی بود در اواخر قرن بیستم و یک باره در جهان اسلام انقلابی به نام دین برپا شد. انقلابی به نام اسلام از همین شهر قم که بر خلاف همه پیشبینیها یک ناممکن را ممکن کرد و به پیروزی رسید و مهمتر این که حکومت دینی تأسیس کرد. نباید انقلاب اسلامی را صرفاً از نظر سیاسی ارزیابی کنیم و یک تبادل قدرت را نتیجه این انقلاب بدانیم بلکه پیروزی مهمتر این انقلاب، در این بود که دوباره در جهان، بعد از زمان پیامبر حکومت دینی را موجه کرد و تأسیس کرد. این پیروزی باطن پیروزی انقلاب اسلامی است که از ظاهر آن مهمتر است.
در واقع پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، پیروزی حکومت دینی در برابر سکولاریسم است. نگاه به دین بعد از رنسانس در غرب نگاه سکولار است. در نگاه سکولار، دین حق حکومت ندارد. امام راحل دین را بر کرسی حکومت نشاند. جناب پاپ که آقای نواب هم اخیراً با ایشان ملاقات داشته یک شکوه ظاهری خیره کننده در رم دارد. همه کشورها نزد واتیکان سفیر دارند. واتیکان در همه کشورها سفیر دارد. تشریفات بسیار بالا است. احترام بسیار زیاد است ولی وقتی در پارلمان ایتالیا قانونی بر خلاف مسیحیت تصویب میشود، جناب پاپ حق اعتراض و دخالت ندارد. یعنی رفتاری که در غرب با دین شده اینگونه است. دین یک امر قلبی، فردی، راز و نیاز، نیایش، حداکثر اخلاق، کلیسا، نصیحت و محبت است اما وارد تصمیمگیریهای حکومتی نمیشود. کار امام این بود که دین را در تمام ابعاد خودش اعم از فردی، اجتماعی، قلبی، بیرونی و ظاهری معرفی کرد. ایشان شریعت را منحصر در احکام فردی ندانست. این دستاورد بزرگی است.
در چنین انقلابی که به رهبری یک روحانی و مرجع تقلید، آن هم از شهر قم و از حوزه علمیه قم به پیروزی رسیده است، و در انقلابی که به نام دین آغاز شده و جمهوری اسلامی را تأسیس کرده است، تأسیس یک مؤسسه برای شناخت ادیان و مذاهب یک امر کاملاً طبیعی و بلکه ضروری بوده است. اگر آقای نواب هم این دانشگاه را تأسیس نمیکرد، حتماً کس دیگری باید چنین دانشگاهی را در حوزه علمیه تأسیس میکرد. شما بهتر از من میدانید که آشنایی با ادیان و مذاهب سنت علمای اسلام بوده است. از صدر اسلام میبینیم که شناخت ادیان و مذاهب کار دانشمندان بزرگ بوده است. کتابهایی که در ملل و نحل نوشته شده مگر بدون آشنایی با عقاید دیگران اعتبار پیدا میکرده است؟ مگر نوشتن کتاب ملل و نحل کاری است که کسی بنشیند در خانه و فکر کند؟ حتماً باید با پیروان ادیان تماس میداشته و زبان یاد میگرفته است. هزار سال پیش دانشمندی به نام ابوریحان بیرونی از ایران به هند میرود. ببینید ابوریحان برای شناخت فرهنگ، تاریخ و تمدن هند چه زحمتی کشیده و چه تسلطی بر سانسکریت داشته و چه عمری در هند صرف کرده و چه مقدار کتاب ترجمه و یا نوشته است. حتی در دوران صفویه کسی مثل مرحوم میرفندرسکی با آن مقام عرفانی و علمی که داشته و «جوگ بسشت» را از سانسکریت به فارسی ترجمه کرده است و دسترسی بعضی از اروپاییها به منابع سانسکریت از طریق ترجمه فارسی اوپانیشادها بوده است. اخیراً یک استاد هندی به بنده میگفت که تحقیق کردهایم 2517 اثر از معارف هند به زبان فارسی ترجمه شده و ترجمه اینها موجود است و ثبت و فهرست شده است. این سیره علمای گذشته ما بوده است.
بنده معتقدم زنده بودن و پویا بودن یک جامعه و یک کشور اقتضا میکند که در خارج از مرزهای خودش حضور داشته باشد. در مورد کشورها یک قدرت داریم و یک اقتدار. اقتدار به میزان حضور و تأثیر ما در خارج از مرزها بستگی دارد. هر کشوری که بتواند با جامعه جهانی ارتباط بیشتری داشته باشد و تأثیر بیشتری بگذارد، اقتدار بیشتری دارد. لازمه این تأثیرگذاری هم شناخت است. یعنی به معلوماتی که خودمان به آن اعتقاد داریم و مال خودمان است، اکتفا نکنیم. فرهنگها و ادیان و مذاهب دیگر را بشناسیم و زبان بیاموزیم تا بتوانیم ارتباط برقرار کنیم. بر این اساس، بنده ارزیابی کاملاً مثبتی دارم از دانشگاهی که در حوزه علمیه قم برای شناخت ادیان و مذاهب پدید میآید. یک حکومت دینی نمیتواند چشم به روی ادیان و مذاهب دیگر ببندد. نمیتواند وجود آنها را انکار کند. تعدد و تنوع ادیان و مذاهب یک واقعیت در جهان امروز است. ممکن است ما آن را به اعتبار عقیده خودمان حقیقت ندانیم، اما حقیقت داشتن یک مطلب است و واقعیت داشتن یک مطلب دیگر. این یک واقعیت است که در دنیایی زندگی میکنیم که ادیان و مذاهب مختلف دارد. حال با این ادیان و مذاهب مختلف چه باید بکنیم؟ بنده تصور میکنم ما می توانیم یک سیاست، راهبرد و خط مشی درستی را انتخاب کنیم که راه آینده را به ما نشان دهد.
ما با ادیان و مذاهب دیگر یک وجوه اشتراکی داریم و یک وجوه اختلاف. باید برای هر یک از اینها یک دستورالعمل داشته باشیم. وجه اشتراک ما با دیگر ادیان و مذاهب در این است که همه ما مسلمان و غیر مسلمان و شیعه و سنی و مسیحی و یهودی اعتقاد به خدا و دین داریم. اینجا باید در صف واحد در برابر بیدینی و مفاسد ناشی از بیدینی قرار بگیریم. این وجه اشتراک ما است. باید بدانیم مسئله مهم دنیای امروز، تضاد و تقابل اعتقاد به خدا و بیاعتقادی به خدا است. اینجا است که باید وجه اشتراک بین ادیان و مذاهب را که اعتقاد به خدا است، مهم بدانیم. درد و رنجهای دنیای امروز از بیدینی است. ای کاش کشورهایی که مسیحیها در آنجا زندگی میکنند، حقیقتاً مسیحی بودند. ای کاش به آیین مسیح عمل میکردند. کسانی که تبلیغ میکنند و درست هم میگویند که عیسی مسیح فرمود اگر کسی به یک سمت صورتات سیلی زد، رویت را برگردان تا به سمت دیگرش هم سیلی بزند، در عمل به کسی که هیچ تعرضی به آنها نکرده است، سیلی میزنند. وضع دنیا اینگونه است. این بر اثر آن است که آنها به مسیح هم اعتقاد ندارند. الان مسیحیت چه تأثیری در چهرهپردازی دنیا دارد؟ سخنرانی پاپ در جمع نمایندگان کنگره و نمایندگان سنای آمریکا را در سفر سال گذشته پاپ به آمریکا، مستقیم از تلویزیون گوش میکردم. یک ساعت صحبت کرد. ببینید پاپ در مسائل اساسی دنیا به جز نصیحت چه میتوانست بگوید. گوش نمیکنند به پیام دین.
درد بزرگ دنیای امروز، درد بیدینی است. باید این وجه اشتراکمان با سایر ادیان را مهم بدانیم. اینجا باید همکاری کنیم. اما وجه اختلاف هم داریم. این اختلافها زیاد هم هست. کدام اعتقاد دینی را سراغ دارید که اختلاف و تنوع در آن نباشد. هرچه ریزتر میشوید، میبینید باز اختلاف و تنوع هست. در باب وجوه اختلاف، باید گفتوگو کنیم. یعنی همکاری در وجوه اشتراک و گفتوگو در وجوه اختلاف. باید چنین فضایی ایجاد کنیم که گفتوگوی ما در مسائل اختلافی لطمه به همکاری جبهه گسترده دینداران در مقابل بیدینی نزند. این باید چهارچوب رفتار و نگاه ما به واقعیت تکثر و تعدد ادیان و مذاهب باشد. من فکرهای پلورالیستی را نقد میکنم. حرف من دفاع از پلورالیسم به آن معنایی که میدانید، نیست. پلورالیسم را یک واقعیت موجود میدانم اما میگویم این واقعیت موجود به اختیار و اراده ما نفی نمیشود. لذا باید یک سیاست عاقلانه و واقعبینانه در برابر این واقعیت داشته باشیم.
در باب دانشگاه ادیان و مذاهب امیدهای زیادی دارم. امیدم این است که دانشگاه در تربیت دانشجویان و پژوهشگران دانشمند و محقق توفیق پیدا کند؛ به طوری که ما مصرف کننده تولیدات دیگران نباشیم. یعنی اینطور نباشد که ما دست دراز کنیم که دیگران چه کردهاند. استفاده از تولیدات و تألیفات دیگران خوب است ولی ما هم باید تولید علمی کنیم. یعنی باید از قم و از مؤسسات دیگر در همین حوزه ادیان و مذاهب آثار تألیفی معتبر عرضه شود و دنیا بداند که این سنت آموزشی و دینی 1400 سالهای که در کشور ما از اسلام تا امروز وجود دارد، زنده است، ریشهدار است، میوه میدهد و خودمان هم استفاد کنیم. این امید و آرزوی بنده است و این که ان شاء الله شناخت ادیان و مذاهب به صورت یک سنت مستمر علمی به رسمیت شناخته شده در داخل معارف حوزوی درآید. یکی از آثار و برکات نیکوی انقلاب این بود که دیگر درس و بحث را در حوزه علمیه قم محدود به فقه و اصول نکرده است.
امروز قم با چند صد مؤسسه پژوهشی و آموزشی که بعد از انقلاب در این شهر تأسیس شده، میخواهد وارد همه مسائل وارد شود و باید هم وارد شود. اگر قرار است حکومت، دینی باشد، باید قم از نظر دینی پاسخگوی همه جهات حکومت باشد. یکی هم همین بحث ادیان و مذاهب است. این آرزوی بزرگانی مثل شهید مطهری و دیگران بود. یکی دیگر از امیدهایی که به این دانشگاه دارم، این است که حسنهای حوزه و دانشگاه را توأمان در یک جا جمع کند. حوزه محاسن و جهات مثبتی داشته است. دانشگاه هم همینطور. پیوند حوزه و دانشگاه وقتی موفق است که محاسن هر دو را بگیریم. محاسن دانشگاه و حوزه را بگیرید. پیوند حوزه و دانشگاه وقتی خوب است که آن روششناسی و انضباط علمی که در دانشگاه هست، منضم شود به تقوا، پشتکار و پرهیز از مدرکگرایی حوزه. این را خیلی مراقبت کنید. اگر در عرصه علمی و معارفی آیندهای داشته باشیم که ان شاء الله خواهیم داشت، در گروی این است که سختکوشیهای علمایی که برای ما دانشگاهیان افسانه مینمود، موجود باشد و شیوهها، انضباطها و روشهای دانشگاهی منضم به آن شود.
نکته دیگر این که همیشه در مؤسسات جدید باید نگران غلبه کمیت بر کیفیت باشیم. هر وقت دیدید که وسوسه شدید به گسترش کمی، احساس خطر کنید. این را تأکید میکنم. هر دانشگاهی که رشد بادکنکی داشته باشد، به جای فربهی، آماس میکند به قول شیخ محمود شبستری، این آماس است و چاقی واقعی نیست. بدانید این فایده ندارد. نمیشود که یک دانشگاه بدون استاد دانشگاه باشد. البته بعضیها در کشور ما این را اختراع کردهاند. ولی سعدی میگوید که
خاک مشرق شنیدهام که کنند
به چهل سال کاسه چینی
صد به روزی کنند در مردشت
لاجرم قیمتش همان بینی
میگوید در آنجا چهل سال میگذرد تا یک کاسه چینی درست کنند اما در مرودشت ما روزی صد تا درست میکنند و قیمتش هم معلوم است. این که مدام به میلیون و چند ده هزار دانشجو افتخار کنیم، وقتی افتخار دارد که در قبال چند صد هزار دانشجو، چند ده هزار استاد درجه اول هم داشته باشیم. این افتخار دارد. مواظب باشید کمیت بر کیفیت غلبه نکند.
یک نکته هم این که مواظب باشید که در کارتان عدول و انحراف از سیره امام و بینش و منش رهبری پدید نیاید. یکی از خصوصیات سیره امام، عقلانیت بود. عقلانیت نکتهای است که مقام معظم رهبری هم بر آن تأکید میکند. ایشان میفرمایند بینش دینی ما بر عقلانیت و معنویت و عدالت استوار است. یک وقت در یک سخنرانی این سه عنصر را در کنار یکدیگر قرار دادند. بزرگانی که این حوزه به آنها افتخار میکند، همه مشرب عقلانی داشتهاند. خدمتی که علامه طباطبایی کرد، به دلیل نگرش عقلانی او بود. ببینید وقتی آقای مطهری معتزله را با اشاعره مقایسه میکند، ایشان متکلمی است به کلام شیعی و نه معتزلی است و نه اشعری؛ ولی میگوید عالم اسلام از غلبه تفکر اشعری بر جامعه و از منزوی شدن معتزله خسارت دید. مراقب باشید تفکر عقلانی ضعیف نشود.
نکته دیگر این که تضعیف عقلانیت در تفکر دینی بسترساز سکولاریسم است. یعنی اگر به عقلانیت در تفکر دینی بها ندهیم، جاده صاف کن سکولاریسم شدهایم. این را بدانید. البته این بحث نیاز به توضیح دارد.
دو گزارش هم خدمتتان درباره دو مؤسسهای که در آنجا خدمتی به عهده دارم و به کار شما هم مرتبط است، عرض میکنم.
مؤسسه اول، بنیاد دایرهالمعارف اسلامی است. در ایران دو دایرهالمعارف اسلامی منتشر میشود. کم و بیش عمرشان هم یکی است. در 1362 در دوره اول ریاست جمهوری مقام معظم رهبری ما را به دفتر ایشان دعوت کردند. 9 – 10 نفر بودیم. شاید بنده و یک نفر دیگر جزو جوانترین مدعوان بودیم. آقا فرمودند که من به این نتیجه رسیدهام که حال که جمهوری اسلامی در ایران تأسیس شده است، باید همت کنیم و خودمان یک دایرهالمعارف اسلامی در ایران تألیف کنیم. دلیل ندارد که راجع به بزرگان و معارف خودمان به دایرهالمعارفی که دیگران نوشتهاند، مراجعه کنیم. بلکه دیگران باید به ما مراجعه کنند. از آنجا بنیاد دایرهالمعارف اسلامی تأسیس شد. این بنیاد در سازمان ثبت شرکتها و مؤسسات به نام خود آقا ثبت شده است. حالا 33 سال از عمرش گذشته است. ما دایرهالمعارفی منتشر میکنیم به نام دانشنامه جهان اسلام و در حدود 120 – 130 نفر عضو هیئت علمی داریم. کتابخانهای داریم که بیش از 200 هزار عنوان کتاب دارد و 99 درصد کتابها هم دستچین شده و گزیده است. یک بایگانی معظمی از مجلات مربوط به جهان اسلام داریم. یعنی دو هزار و چند صد دوره مجله درباره جهان اسلام به زبانهای مختلف داریم. تا کنون 20 جلد که هر جلد بین 850 تا 900 صفحه است، منتشر کردهایم. احتمالاً چهل جلد دیگر باید منتشر شود. حرف «الف» را به تأخیر انداختهایم که حالا داریم تألیف میکنیم. تا حرف «ر» رسیدهایم و تقریباً به پایان رسیده است. جلد 21 که به چاپخانه فرستاده شده، حرف «ز» هست که تا مقاله زیارت ادامه پیدا میکند.
این دایرهالمعارف تقریباً همه چیز را در جهان اسلام در بر میگیرد؛ از جمله در رشته شما. مثلاً در مجلداتی که تا کنون منتشر شده، درباره بودا مقاله داریم. درباره زردشت مقاله داریم. همینطور درباره تثلیث. یعنی تا این حرف که رسیدهایم، مفاهیم عمده شما در آن مقاله شده است. از این مجموعه غافل نشوید. در این مجموعه کار میشود. یعنی این مقالات با یک انضباط علمی نوشته میشود و در مسائل کلامی حتی مقالات ما در حوزه قابل استفاده است. با حوزه هم ارتباط داریم و کار میکنیم. دانشنامه جهان اسلام به زبان عربی هم در بیروت ترجمه میشود. تا کنون 9 جلد منتشر شده است و در ظرف 3 – 4 سال آینده ترجمه عربی به تألیفات فارسی میرسد. در کنار این دایرهالمعارف، تکنگارههایی داریم که مقالات بلند و مهم ما است. از هر جلد میتوانیم 5 – 6 مقاله مفصل دربیاوریم. تا کنون نزدیک به پنجاه جلد کتاب دانشگاهی در سطح کارشناسی ارشد از دل این دایرهالمعارف درآوردهایم که عنوان کلیاش کتابخانه دانشنامه جهان اسلام است. اگر دانشنامه به پایان برسد، شاید پانصد کتاب از این دانشنامه دربیاید. حدود بیست جلد کتاب هم از مقالات دانشنامه را به زبان انگلیسی ترجمه کردهایم که در لندن ویرایش شده و به چاپ رسیده و جزو فهرست کتابهای انگلیسی است که مؤسسه آمازون معرفی میکند. در باب اسماعیلیه هم بد نیست بدانید که تا حرف «ی» همه مقالات اسماعیلیه را تألیف کردهایم و مؤسسه اسماعیلیه لندن از ما درخواست کرده که همه اینها را به انگلیسی ترجمه کند و یک دایرهالمعارف اسماعیلیه در لندن منتشر شود.
فعالیت دوم که میخواهم گزارش مختصری از آن بدهم، شورای تحول علوم انسانی است. تحول علوم انسانی از ابتدا یکی از مسائل انقلاب اسلامی و یکی از آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی از زمان امام و انقلاب فرهنگی بوده است. در قم هم دفتر همکاری حوزه و دانشگاه که حالا پژوهشگاه شده در این زمینه کار کرده است. چند سال پیش مقام معظم رهبری جدیت بیشتری را خواستار شدند. شورای انقلاب فرهنگی آییننامهای نوشت و به موجب آن شورایی به وجود آمد به نام شورای تحول و ارتقای علوم انسانی. این شورا حدود 20 نفر عضو دارد که نزدیک به نیمی از آنها روحانی هستند. تعدادی از آنها از مؤسسات مختلف یا شخصیتها از قم به تهران میآیند. این شورا از سال 88 تا کنون فعالیت میکند. در این شورا پانزده رشته علوم انسانی را از حیث تحول اولویت دادهایم. علوم سیاسی، روانشناسی، علوم تربیتی، تاریخ، مطالعات زنان، زبانهای خارجی، حقوق،اقتصاد، معماری، هنر، فرهنگ و ارتباطات و فلسفه جزو این پانزده رشته است. در هر رشتهای یک کارگروه مرکزی از استادان متدین و باسواد همان رشته که اعتقاد به تحول دارند، ایجاد کردهایم. این کارگروهها هم باز مرکب است از بعضاً روحانیونی که آن رشته را خواندهاند و اطلاعات حوزوی و دانشگاهی دارند. شورای تحول و علوم انسانی تا کنون بیش از 130 جلسه داشته است و شوراها کارگروههای پیرامونی آن نیز بیش از 2000 جلسه داشتهاند. نزدیک به 50 برنامه دانشگاهی را به کلی یا صد در صد یا در سطح بالایی تغییر دادهایم.
ما از چهار منظر این تحول و ارتقا را دنبال میکنیم: اسلامیسازی، بومیسازی، روزآمدی و کارآمدی. یعنی در نوسازی برنامهها برای هر عنوان یک سرفصل داریم و برنامهها را بر این اساس ارزیابی میکنیم. چهار عرصه فعالیت را هم در پیش رو داریم: برنامه و کتاب و محتوا؛ استاد؛ دانشجو؛ و پایاننامهها و مجلات پژوهشی. این هم فعالیت دیگری است که به نوع کار شما مرتبط است. البته کاری است بسیار دشوار. کاری است دشوارتر از دانشنامه. بنده 21 سال است مدیرعامل بنیاد دایرهالمعارف اسلامی هستم. ولی از بس این کار پیچیده و دشوار است، این چند سال کار در شورای تحول بسیار بیشتر از این 21 سال مرا پیر کرده است. متأسفانه همه کس هم ضرورتش را نمیفهمد یا بعضی میفهمند و خودشان را به نفهمیدن میزنند. چنین دشواریهایی هم دارد. کتابهایی که در این فرایند تألیف کردیم در مرحله چاپ است. اولین کتابمان توسط سازمان سمت به چاپ رسیده است. 50 کتاب هم در دست تولید داریم که نتیجه همین شورای تحول علوم انسانی است. پیشبینی ما این است که باید چند هزار کتاب درسی دانشگاهی در رشتههای مختلف تألیف شود.
در پایان آغاز سال تحصیلی جدید را تبریک میگویم. امسال برای خود من هم یک سال بهخصوصی است. از آن جهت که من پنجاه سال دوم تدریس خودم را در دانشگاه شروع کردم. یعنی اولین بار مهر 1345 بود. مهر 1395 به لطف الهی نیمقرن دوم معلمی خودم را شروع میکنم.
ارتباط و تعامل دانشگاه ادیان و مذاهب با حوزههای علمیه ناگسستنی است
پیش از سخنان دکتر حداد عادل، حجتالاسلام والمسلمین سید ابوالحسن نواب ریاست دانشگاه طی سخنانی ضمن خودآمدگویی به دکتر حداد عادل گفت: دانشگاه ادیان و مذاهب بر آمده از حوزه علمیه قم و دارای ارتباطی ناگسستنی است که عهدهدار معرفی عالمانه اسلام بر اساس تفکر اهلبیت عصمت و طهارت(ع) به جهانیان است.
متن کامل سخنان ریاست دانشگاه به شرح زیر است:
خدمت آقای حداد عادل خیرمقدم عرض میکنم. قبل از انقلاب در مؤسسه در راه حق شاگرد ایشان بودم و از ایشان استفاده زیادی کردهام. دانشگاه ادیان و مذاهب دارای سه ویژگی است. اول این که پژوهشمحور است. دوم این که در سطح تحصیلات تکمیلی است و کارشناسی ندارد. سوم این که کاربری اصلیاش بینالمللی است و دانشگاه ادیان برای کار بینالمللی و گفتوگوی ادیان و مذاهب در سراسر جهان ساخته شده است. ما شاهد اقبال و استقبال فراوانی از دانشگاهها، شخصیتها و ارباب ادیان و مذاهب کشورهای خارجی بودهایم؛ به گونهای که در چهار سال گذشته پذیرای حدود 290 هیئت خارجی بودهایم. اگر اجازه دهیم، هر روزمان را هیئتهای خارجی خواهند گرفت ولی الان برای این کار محدودیت قرار دادهایم و به همگان به راحتی اجازه بازدید رسمی نمیدهیم. البته هیئتهای مختلف میآیند و میروند ولی بازدیدهای رسمی را محدود کردهایم.
دانشگاه ادیان و مذاهب دورههای مختلفی با دانشگاههای جهان برگزار کرده و در معرفی تشیع و اسلام ناب و معرفی عالمانه اسلام بر اساس آموزههای اهلبیت(ع) تلاش کردهایم. ما با مذاهب اسلامی ارتباط بسیار گسترده و حساسی داریم. با کمال افتخار عرض میکنم کتابهایی که درباره اعتقادات مذاهب اسلامی تدوین کردهایم که خودشان کتابهایی به این دقت نداشتهاند. وقتی کتاب ماتریدیه را تدوین کردیم و به حنفیها گفتیم و میگوییم این اعتقادات شما است، و بگیرید و بخوانید که اعتقادات ماتریدی در این کتاب بدون هیچ قصد و غرضی تدوین شده است، با کمال اعجاب با آن برخورد میکنند. وقتی کتاب اسماعیلیه را نوشتیم، اسماعیلیهها از لندن پیام تشکر فرستادند و نوشتند که این کار، برجستهترین اثر عالمانهای است که توسط فضلای حوزه علمیه قم بدون هیچگونه غرض و نظر خاصی تدوین شده است و این اولین اثر غیراسماعیلی است و اجازه خواستند که این را به انگلیسی ترجمه کنند و ما هم اجازه دادیم.
به هر حال ارتباطات ما با همه جهان فعال است و این که به قم میآیند و میبینند که در اینجا دانشگاهی هست که در خود را به روی همه ادیان و مذاهب جهان باز کرده، تعجب میکنند. دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور یک میلیارد و دویست میلیونی هند آمده بود اینجا. جناب آقای شمخانی میگفت تمام دیدار چهار روزه ما و ملاقاتها و گفتوگوی ما آن اثر را نداشت که در دانشگاه شما متأثر شده بود.
رهبران سیاسی و سفرای کشورهای بزرگ مرتباً به اینجا میآیند و تعجب میکنند. این تعجب ندارد و بازگشتی است به فرهنگ امام صادق(ع) در 1400 سال قبل. امام صادق(ع) بود که همه رهبران ادیان و مذاهب را پذیرفت. حتی ملحدین را میپذیرفت و با آنان گفتوگو میکرد. امامان بعد از امام صادق(ع) هم به همین ترتیب همه رهبران ادیان و مذاهب جهان را با سعه صدر و تحمل و احترام میپذیرفتند.
آقای حداد عادل مترجم برجسته قرآن کریم هستند و از افتخاراتشان این است که تمام قرآن را به زیباترین نثر ممکن به فارسی ترجمه کردهاند. در قرآن آمده است که «وَإِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ». نگاه قرآنی به خودش نسبت حقانیت و به دیگری نسبت باطل نمیدهد. با این نگاه قرآنی، امام صادق(ع) و ائمه معصومین(ع) با دیگران گفتوگو میکردند. این گفتوگو محور کار ما است.
مسئله دیگر، پژوهشمحور بودن دانشگاه است. این دانشگاه در طول عمر کوتاه خود توانسته بیش از 350 اثر علمی را به جامعه علمی تحویل دهد. با انتشارات سمت و سازمانهای دیگر کتابهای مشترک زیادی چاپ کردهایم. بعضی از کتابهایمان درسی شده است. درسنامههایمان در دانشگاهها مورد تأیید و تدریس قرار گرفته است.
آخرین نکته هم این که این دانشگاه فقط دانشجویان فوقلیسانس و دکتری حضوری و مجازی در رشتههای مختلف جذب میکند. رشتههایی که بسیار مورد تأیید قرار گرفته است. ما از جایی کپیبرداری نکردهایم. رشتههای موجود دانشگاهها را کپیبرداری نکردهایم. 70 – 80 درصد برنامههای ما توسط خودمان تدوین و تصویب شده است و در وزارت علوم به دست خودمان به تصویب رسیده است. برنامهها همه نوآورانه، ابتکاری و خلاقانه بوده و تکرار مکررات نکردهایم. استقبالی هم که از اینجا میشود، به خاطر این است که تکراری نیست.
پیوند محکم ما با حوزه علمیه قم اساس افتخار ما است. در بیانیه مأموریت ما آمده است که دانشگاه ادیان و مذاهب برخاسته از حوزه علمیه قم است. 85 درصد از دانشجویانمان حوزوی هستند که فارغالتحصیل یا مشغول به تحصیل در حوزه هستند. 95 درصد از اعضای هیئت علمی ما نیز از روحانیان هستند که تحصیلات جدید دارند. پیوند ما با حوزه ناگسستنی است و افتخار ما این است که با حوزه علمیه قم پیوند محکمی داریم و از این پایگاه امام صادق(ع) و پایگاه پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) قصد داریم که اسلام را در سراسر جهان با نگاه عالمانه و با سعه صدر منتشر کنیم.
غرب شناختی از فقه شیعه ندارد
پروفسور یوهانس نیهوف استاد تاریخ دانشگاه برلین آلمان که برای گذراندن یک فرصت مطالعاتی در دانشگاه ادیان و مذاهب حضور دارد، نیز از جمله سخنرانان این آیین بود.
وی در سخنان خود از آشنایی با دانشگاه ادیان و مذاهب ابراز خرسندی کرد و گفت: برای من افتخاری است که با اسلام و تشیع آشنایی واقعی پیدا کردهام. متأسفانه با توجه به تبلیغات گسترده گروههای سلفی و تکفیری، غرب با فقه شیعه آشنا نیست و باید مبلغان دینی در این حوزه ورود کنند.
پرفسور نیهوف افزود: متأسفانه امروز جهان غرب با همه ظرفیتی که برای پذیرش و شناخت ادیان الهی دارد، هنوز در مورد فقه شیعه و این مذهب اطلاعات چندانی ندارد و هرکس بخواهد مسلمان شود، به فرق تندروی دیگر گرایش پیدا میکند.
این اسلامشناس آلمانی ادامه داد: تأسیس دانشگاه ادیان و مذاهب یک ابتکار و نوآوری در جمهوری اسلامی بود که ضمن شناخت ادیان و مکاتب الهی، اسلام واقعی را به شکل خودش برای دنیا تببین کند. من خوشحال هستم که امروز اسلام و فرق اسلامی را شناختهام و میتوانم یک مبلغ خوب برای معرفی واقعیت باشم.
وی بیان داشت: امروز مبلغین دینی شیعه وظیفه دارند اسلام و تشیع واقعی را برای ملتهای غربی تببین کنند تا بدانند اسلام همه خشونت نیست و این مهم باید از همین امروز آغاز شود.
استاد تاریخ دانشگاه برلین اظهار داشت: برپایی مراسمهای مشترک میان دانشگاههای ایران و آلمان، برگزاری همایشها و نشستهای نقد و بررسی، برپایی کرسیهای اسلامشناسی و شیعهشناسی میتواند کمک ارزشمندی به این آشنایی و شناخت داشته باشد.
وی تصریح کرد: متأسفانه شهروندان غربی اسلام را با سلفیگری و وهابیت میشناسند که این تصور غلطی است. باید تلاش کنید این نگاه را اصلاح نمایید.
تجلیل از پژوهشگران برتر
تجلیل از استادان و دانشجویان نمونه پژوهشگر پایانبخش این مراسم بود.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدحسن نادم، دکتر سید علی موسوینژاد و دکتر احمدرضا مفتاح سه استاد نمونه پژوهشگر بودند که با اهدای جوایز مورد تقدیر قرار گرفتند.
همچنین سرکار خانم مرضیه شاهسیاه، محمد معینیفر، محمد رجایینژاد، مهدی سلیمانی آشتیانی و سید علی ساداتفر به عنوان دانشجویان پژوهشگر نمونه هدایای خود را دریافت کردند.
گفتنی است این آیین روز چهارشنبه هفتم مهرماه 1395 در محل نمازخانه دانشگاه برگزار شد.