به گزارش روابط عمومی دانشگاه، به همت دانشکده ادیان و عرفان دانشگاه ادیان و مذاهب، نشست علمی «توحید در گاهان زرتشت» با حضور و سخنرانی دکتر بابک عالیخانی، دانشیار گروه ادیان و عرفان مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، برگزار شد.
دکتر علیخانی با اشاره به شیخ شهابالدین سهروردی (شیخ اشراق) اظهار داشت: این حکیم متاله گاه با عینک فلسفه سینوی و گاه با عینک فلسفه صدرایی نگریسته شده و کمتر محققی مانند هانری کربن پیدا شده که مقاصد سهروردی را از درون آثار او بجوید.
وی افزود: اگرچه کربن پروژه احیای حکمت فهلوی را در اندیشه سهروردی کشف کرد، اما حکمت فهلوی تنها به آنچه او در مجلد دوم کتاب «اسلام در سرزمین ایران» بیان کرده، خلاصه نمیشود و همچنان گنجینه ناشناختهای است.
دانشیار گروه ادیان و عرفان مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، در ادامه به نقد آرای برخی از چهرههای حوزوی مانند استاد یدالله یزدانپناه پرداخت و گفت: ایشان در کتاب درسی مهم خود درباره حکمت اشراق، دو جنبه «بحثی» و «ذوقی» این حکمت را ضعیف ارزیابی کرده و مدعی شدهاند که سهروردی با اعراض از اصالت وجود، لابد طرفدار اصالت ماهیت است. از نظر ایشان، این نظریه اصالت ماهیت، مانند غدهای سرطانی، کل پیکره مباحث شیخ اشراق، از جمله نظریه تشخص و تشکیک وی را فرا گرفته و در نهایت، حکمت بحثی سهروردی توسط حکمت بحثی صدرایی نسخ شده و به موزه تاریخ فلسفه رهسپار گردیده است. همچنین، وقتی سهروردی تسبیح تکوینی موجودات را درک نمیکند – زیرا اجسام را «میّت» میپندارد – ذوق عرفانی او کممایه و ناچیز ارزیابی شده است.
دکتر علیخانی این آراء درباره حکمت اشراق را غلط خواند و به دفاع از سهروردی پرداخت. وی تصریح کرد: سهروردی طرفدار اصالت ماهیت به آن صورتی که از زمان ملاصدرا به او نسبت دادهاند، نیست. او در برخی آثار خود میآورد: «اعنی بالماهیه ما به یکون الشیء هو هو»؛ یعنی ماهیت به معنای اعم، برابر با «هویت» است. بنابراین، سخن استاد یزدانپناه درباره حکمت بحثی سهروردی نیازمند تجدید نظر اساسی است.
وی افزود: همچنین، تسبیح تکوینی موجودات مورد تصدیق سهروردی است، اما او این تسبیح را «ملکوتی» میانگارد، نه «مُلکی».
دکتر علیخانی با بیان این که بسیاری، حکمت اشراق را درک نکردهاند، هدف خود را اینگونه تبیین کرد: وجهه همت ما در ابتدا این است که حکمت سهروردی را از زیر آوار فلسفههای دیگر به در آوریم و آنگاه ببینیم که اشراق در احیای حکمت باستانی ایران چه مددی میرساند.
وی تاکید کرد: حقیقت این است که تعالیم سهروردی در تفسیر اوستا، کتب پهلوی و شاهنامه، بینهایت موثر و سازنده میتواند باشد.
دانشیار گروه ادیان و عرفان مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، سپس به بخش اصلی سخنرانی، یعنی «توحید در گاهان» پرداخت. وی اوستا را کتاب مهمی دانست و بخش بسیار مهم آن را «گاهان» معرفی کرد که در کتاب خود با عنوان «وحی و تنزیل در ایران باستان»، آن را به طور کامل ترجمه و تفسیر کرده است.
دکتر علیخانی به تشریح مفهوم «Hvo» در گاهان پرداخت و گفت: این واژه اشارت است به مرتبه «هویت مطلقه» که فوق مرتبه اسماء و صفات است. وی افزود: در دوره پس از گاهان نیز، عرفای زروانی از «زروان مطلق» سخن گفتهاند، یعنی از «لابشرط مقسمی» که بر «Hvo» گاهانی منطبق میافتد.
این محقق با اشاره به «یسن ۳۱» گاهان، اظهار داشت: فقرهای در آن وجود دارد که مضمون آن به شدت یادآور آیه سوم سوره حدید در قرآن کریم است: «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ».
دکتر علیخانی با ابراز تاسف خاطرنشان کرد: توحید گاهانی به تدریج جای خود را به نظریه کلامی «دو بنی» (یزدان و اهرمن) داده است، اما جویندگان حکمت فهلوی، اصلِ اصلِ اصل دکترین حضرت زردشت را میجویند.
وی در پایان، این دکترین اصلی را «وحده الشهود» معرفی کرد که نظیر دکترین «وحده الوجود» محیی الدین بن عربی است و تصریح کرد که شرح کامل این موضوع در وقت این محفل صمیمانه نمیگنجد.