حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد مهدی تسخیری معاون ارتباطات و امور بین الملل دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی با عنوان «توصیههای آیتالله فاطمینیا به نسل جوان» که روزنامه ایران منتشر کرده است آورده است:
این مرد بزرگ ذوب در ولایت بود و چون چنین بود لذا سخنان ایشان در عاشقان مکتب ولایت بسیار تأثیرگذار بود، جوانان این مرز و بوم، بارها توصیههای قلبی این سالک را شنیدهاند که از ولایت غافل نشوید تا دنیا و آخرت خویش را ضامن شوید.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
1. الذین یبلغون رسالاتالله و یخشونه و لا یخشون أحدا إلاالله و کفى بالله حسیبا
پیروان مکتب اهلبیت(ع) و انسانهای آزاده، این روزها در سوگ مبلغ رسالات پیامبران الهی نشستهاند؛ انسانی که بحق در رساندن پیام الهی همیشه خدا را در نظر میگرفت و انسانها را به سوی خدایی شدن هدایت میکرد؛ ره یافتهای که معارف امامان هدایت را در محضر استادان وارسته و به درجات عالی کمال انسانی واصل شده، آموخته بود. سیرابشده در حوزه وارستگانی چون آیتالله مصطفوی، علامه سید محمدحسین طباطبایی و آیتالله الهی تبریزی، محمدتقی آملی و بهاءالدینی و بهجت و الگو گرفته از آیتالله قاضی و… بدون شک انسانی چون مرحوم فاطمینیا را جلوهگر است. فقیه روحانی، خطیب، استاد اخلاق، مورخ اسلامی و کتابشناس، مردمشناس، خداشناس، مربی اهل دل و عاشقان مکتب ولایت و هدایت بود.
در اخلاق، تقوی و پرهیزکاری و عرفان و آشنایی با احادیث پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) از سرآمدان دوران خود بود. تسلط بر شعر فارسی شاید از ویژگیهای بزرگان معرفت وعلم و ادب است،اما تسلط ایشان بر اشعار عربی بویژه آنچه در وصف الهی و جایگاه خاندان رسالت بود، الحق که کمنظیر بود.
2. آنان که نوشتههای این سالک الىالله یا سخنرانیهاى دلنشین و اخلاقی و عارفانه این عبد صالح را تتبع میکردند، متوجه گذشت زمان یا سردی و گرمی مکان نمیشدند؛ زیرا که بیاختیار خویش را در جهانی متفاوت از آنچه که هست، میدیدند.
این مرد بزرگ ذوب در ولایت بود و چون چنین بود لذا سخنان ایشان در عاشقان مکتب ولایت بسیار تأثیرگذار بود، جوانان این مرز و بوم، بارها توصیههای قلبی این سالک را شنیدهاند که از ولایت غافل نشوید تا دنیا و آخرت خویش را ضامن شوید.
3. حجت حق، فاطمینیا، مصداقِ «ز گهواره تا گور دانش بجوی» بود و همانگونه که فرزند دلبندشان اظهار داشتند: «بیماری مشکلات خود را دارد و حاجآقا در این سن و با مشکلاتی که درگیر است، حتی روی تخت بیمارستان برنامه علمی و مطالعاتی خود را تعطیل نمیکند؛ تا زمانی که بیمارستان بود، به من سفارش میکرد چه کتابهایی را برای وی ببرم. بارها در آخر شب و هنگام استراحتِ حاجآقا، دیدهام در حالی که کتاب در دستش است، به خواب میرود.»
جامعه جوان اگر بخواهد رستگاری دنیا و آخرت را بهدست آورد، فاطمینیاها را باید الگوی خویش قرار دهند؛ زیرا که این بزرگان به سیره پیامبران و امامان تأسی کردند تا به این درجه از مقامات انسانی رسیدند.
آن راحل عزیز از جوانان ایرانی میخواستند که در هیچ زمانی و به هیچ بهانه و علتی نباید کارهای علمی و مطالعاتی خود را تعطیل کنند.
جهل و تعصب و ندانمکاری و کینهتوزی، تفرقه و جدایی وغفلت و فقر و بیمسئولیتی و بد اخلاقی و خدانشناسی و حق مردم خوردن و به داد دیگران نرسیدن، همه و همه بلای جامعههای بشری است و مبارزه با ظلم و ستم و دعوت به فضایل سرلوحه ارشادات این عبد صالح خدا بود. کافی است به آثار باقی مانده از این انسان الهی رجوع کنیم تا تمام آنچه را که گفته شد ، لمس کنیم.
4. شاید بزرگترین دغدغه مرحوم فاطمینیا در بیش از پنج دهه تبلیغ و ارشاد، دینداری مردم بود و بلای همه بدبختیهای جامعه انسانی و نه فقط اسلامی را، دور شدن از دین و مفاهیم و ارزشهای دینی یا تفسیرهای غلط مفاهیم دینی و دخالت غیرمتخصصان در امور دینی میدانستند که باعث انحراف جامعه یا دور شدن مردم از دین میشود و جامعه را به تباهی میکشاند. به قول آن مرحوم: «دورهای شده که همه چیز صاحب دارد ،غیر از دین و معارف. همه متولی دین شدهاند. اگر درباره طب بخواهیم صحبت کنیم، باید آقای دکتر بیاید، اما در مورد دین؛ هر کسی مینشیند چشمش را هم میبندد و میگوید: فکر میکنم فلان آقا اشتباه کرده، فلان چیز حلال است و… دین به همین سادگی است؟ همه الان صاحب معارف شدهاند. همه عارف شدهاند. به جوانی گفتم چرا میروی فلان جا؟ گفت حاجآقا سیمش متصل است. گفتم تو مبتدی هستی، سیم را هم تشخیص میدهی؟ من اسم این عرفان را گذاشتم عرفان سیمی. هر کسی را بهر کاری ساخته اند؛ متخصص مهم است. ما از دست غیرمتخصص، یک آسپرین هم نمیخوریم.»
5. دینداری این انسان به حدی بود که آنچه را که تکلیف الهی خود میدید بدون هیچ تردید و با صراحت و وضوح و افتخار بیان میکرد. شاید بسیاری هستند که این گفتار مرحوم فاطمینیا را در خصوص مقام رهبری شنیدهاند که از روی منبر وعظ اعلام کرد: «امشب در ختام این مجلس برایتان میگویم. بنده روی منبر امام حسین(علیه السلام)، در خانه خدا، آن هم در مجلس حضرت زهرا (سلامالله علیها) اگر چیزی را یقین نکنم، نمیگویم. بدانید و آگاه باشید هرکس کوچکترین حرفی در تضعیف مقام رهبری بزند، هرکس اندیشهای داشته باشد که ضد مقام رهبری باشد، خدا او را نخواهد بخشید. این را یقین بدانید. قدردان رهبر باشید؛ اگر افکار پاشیدهای، پوسیدهای به شما عرضه کردند، قبول نکنید؛ این مرد بزرگ عزّ اسلام است و هرکس با این مرد بزرگ، با رهبر معظم انقلاب مخالفت کند، خدا از او نمیگذرد، اگر یقین نداشتم نمیگفتم». این مردان الهی در زندگی خویش سادهزیستی و صفا و صراحت را سرمشق خود و سرلوحه دیگران قرار دادند. خداوند این عالم واعظ ربانی را با اولیای پاک و طاهرش محشور سازد.