سه چهارم کتب و مقالات منتشره دانشگاه ادیان و مذاهب در دفاع از اسلام، دین و شیعه هستند و یک چهارم کل آثار نیز در دفاع از شیعه منتشر شدهاند. این آمار نشانگر آن است که دانشگاه ادیان و مذاهب در بیست سال گذشته تا چه میزان در دفاع از اسلام، دین و شیعه سرمایهگذاری و پژوهش کرده است.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر مهدی فرمانیان معاون پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب در گفتوگو با روابط عمومی درباره آثار منتشره دانشگاه در حوزه اسلام و تشیع پرداخت. او ضمن ارائه آماری از کتب و مقالات منتشره از سوی دانشگاه ادیان و مذاهب در حوزه اسلام و تشیع، به رویکرد دانشگاه مبنی بر گفتوگوی ادیان و تقریب مذاهب اشاره کرد و تأکید کرد علیرغم این رویکرد، اما بخش اعظم آثار دانشگاه ادیان و مذاهب در بیست سال فعالیت خود، در دفاع از دین، اسلام و تشیع بوده است.
در ابتدا آماری از آثار منتشره از سوی دانشگاه ادیان و مذاهب در حوزه اسلام و شیعه ارائه بفرمایید.
دانشگاه ادیان و مذاهب تاکنون بیش از 350 کتاب منتشر کرده است که از این میزان، 169 عنوان درباره اسلام، 83 عنوان درباره شیعه و 53 عنوان در دفاع از شیعه است. از میان آثار منتشره دانشگاه ادیان و مذاهب، 32 عنوان به صورت تطبیقی در دفاع از اسلام است، 35 عنوان با موضوع دینپژوهی و در دفاع از اصل دین است، پنج عنوان نیز با موضوع منجی و 19 عنوان نیز با موضوع تقریب مذاهب منتشر شده است. مجموعاً تنها 73 عنوان از آثار منتشره دانشگاه ادیان و مذاهب به صورت تخصصی در حوزه ادیان منتشر شده است. بنابراین از مجموع 350 عنوان اثر منتشره، سه چهارم آثار دردفاع از دین، اسلام و شیعه منتشر شدهاند.
در حوزه مقالات علمی ـ پژوهشی چه اقداماتی صورت گرفته است؟
دانشگاه ادیان و مذاهب تاکنون بیش از هزار مقاله علمی ـ پژوهشی و علمی ـ تخصصی منتشر کرده است که از این میان، 700 مقاله در حوزه اسلام و 250 مقاله صد در صد در دفاع از عقاید شیعه بوده است. دانشگاه ادیان و مذاهب دو فصلنامه با موضوع تخصصی تشیع به نامهای شیعهپژوهی و پژوهشنامه امامیه دارد که به ترتیب 112 و 96 مقاله در دفاع از عقاید شیعه منتشر کردهاند. در دیگر آثار نیز تعداد قابل توجهی مقالات در دفاع از عقاید شیعه در مقابل ادیان و یا در دفاع از اسلام انتشار یافتهاند که از این میزان، 250 مقاله به صورت صد در صد در دفاع از شیعه است. بدین ترتیب درمجموع، سه چهارم کتب و مقالات منتشره در دفاع از اسلام، دین و شیعه هستند و یک چهارم کل آثار نیز در دفاع از شیعه منتشر شدهاند. این آمار نشانگر آن است که دانشگاه ادیان و مذاهب در بیست سال گذشته تا چه میزان در دفاع از اسلام، دین و شیعه سرمایهگذاری و پژوهش کرده است.
به طور کلی رویکرد دانشگاه ادیان و مذاهب چیست؟
دانشگاه ادیان و مذاهب یک دانشگاه گفتوگو محور است و نه نقدمحور. بنابراین نمیتوان به تلاشهای دانشگاه ادیان و مذاهب در راستای گفتوگو، نقدی وارد کرد. لذا ما نمیتوانیم چندان وارد فضای نقد شویم، اما در عین حال همانطور که در آمار عرض کردم، بخش اعظم آثار منتشره از سوی دانشگاه ادیان و مذاهب چه در قالب کتاب و چه در قالب مقاله، در دفاع از دین، اسلام و عقاید شیعه است.
آیا گفتوگوی ادیان رویکردی مقبول در کشور و در مجامع مختلف به شمار میرود؟
گفتوگوی ادیان یکی از سیاستهای کلی نظام است. نظام بهشدت به دنبال گفتوگو است و همایشهای متعددی برگزار کرده و مؤسساتی نیز در این راستا تأسیس شدهاند همچنین همه ساله نمایندگانی از ایران در نشستهای بینالمللی در حوزه گفتوگوی ادیان شرکت میکنند. ما هم این سیاست را عملیاتی میکنیم. دوم آنکه عموم مراجع عظام تقلید به دنبال گفتوگوی ادیان هستند. اگر گفتوگو کنیم تا خشونت، قتل، نزاع و تکفیر کمتر، و صلح، بیشتر شود، قطعاً همه مراجع با این مسئله موافق هستند. ضمن آنکه هیچ مرجعی از ما انتقاد نکرده که چرا وارد گفتوگوی ادیان میشوید. وقتی هیچ مرجعی به کار ما انتقادی ندارد، نشان میدهد که این یک هدف شرعی است و از نظر دینی و مذهبی، مشکلی ندارد.
اختلاف دیدگاهها و سیاستها در مراکز علمی مختلف امری طبیعی است؛ آیا به نظر شما نحوه انتقاد از سیاستهای مراکز علمی مختلف در کشور شیوه مطلوبی است یا خیر؟
متأسفانه بعضی افراد با راهاندازی یک کانال در فضای مجازی شروع به زیر سؤال بردن مراکز مختلف میکنند. این شیوه به هیچ وجه پسندیده نیست. چون اولاً یکسو است و امکان و اجازه پاسخگویی را به مراکز مورد انتقاد نمیدهند و دوم آنکه این نوع انتقادها دلسوزانه نیست. چراکه انتقاد دلسوزانه، همیشه به صورت پنهانی و با محبت و مودت همراه است نه با تخریب، توهین و اتهام. لذا این شیوه انتقاد، نتیجه عکس میدهد. چنین رفتارهایی حتی باعث میشود مرکز مورد انتقاد احساس کند که کارش صحیح است که عدهای از راه بیاخلاقی و در فضای مجازی، اوضاع را ملتهب میکنند. دسته دیگری از منتقدان نیز جزو بزرگان و از افراد فاضل و صاحبنظر به شمار میروند که باز هم متأسفانه عدم اطلاعرسانی دقیق به این افراد، موجبات بعضی سوء تفاهمها و سوء برداشتها را فراهم میکند. راه حل نیز این است که هر دو طرف با رویکردی کاملاً علمی و مبتنی بر اخلاق با یکدیگر در تماس و ارتباط باشند و نقدهای مورد نظر را مطرح کنند. قطعاً در این قبیل موارد، شبهات و نقدها مرتفع میشود. در همین راستا دیداری با معاون پژوهش حوزه داشتم و ایشان پس از استماع گزارش حقیر از فعالیتهای دانشگاه ادیان و مذاهب بیان داشتند که خوب است زحمات دانشگاه ادیان و مذاهب در دفاع از عقاید شیعه، به حوزه علمیه اطلاعرسانی شود.
در ارائه آمارتان اشارهای به کتب منتشره در حوزه ادیان نمودید. آیا انتشار این قبیل آثار به معنی تبلیغ این ادیان نیست؟
کتابهایی که ما در حوزه ادیان منتشر کردهایم، ترویج ادیان دیگر به شمار نمیرود. اولاً بسیاری از نویسندگان این آثار شاید اصلاً تعلق خاطری به ادیان مذکور نداشته باشند و بعضاً حتی سکولار باشند و انتقادی نیز به این ادیان وارد کرده باشند. لذا این آثار در پی برجسته ساختن نقاط احتمالی مثبت و مزایای این ادیان نیستند. بنابراین تبلیغ به شمار نمیروند. دوم آنکه این آثار کاملاً علمی و برای مخاطبان اهل فن و پژوهشگران به نگارش درآمدهاند و عموم مردم، نه مخاطب این آثار هستند و نه عموم مردم رغبتی به مطالعه این قبیل کتب دارند، چراکه ماهیت این آثار، کاملاً علمی است و جذابیتی و کششی برای عموم ایجاد نمیکند. اصولاً این آثار در راستای ترویج ادیان به نگارش درنیامدهاند، چراکه آثاری که در راستای ترویج ادیان گوناگون به نگارش درمیآیند، عموماً مزایای ادیان مذکور را برجسته میسازند و نگارشی جذاب و تبلیغمحور دارند. لذا تا کنون نشنیدهایم که کسی با مطالعه آثار دانشگاه ادیان و مذاهب به ادیان دیگر گرایش پیدا کرده باشد.
به این ترتیب هدف از انتشار این آثار از سوی دانشگاه ادیان و مذاهب چیست؟
اطلاعات و علم ما درباره ادیان و مذاهب، منفی پنجاه است؛ یعنی صفر هم نیست. یعنی پنجاه درصد، عقیده غلط در ذهن ما نسبت به دیگر ادیان وجود دارد. ما کتابها را برای متخصصان و پژوهشگران منتشر میکنیم تا نشان دهیم اینها منابع خوب فلان دین است؛ حال یا خودشان نوشتهاند یا دیگران. لذا پژوهشگران با مراجعه به این آثار متوجه میشوند که نسبتهایی که به این ادیان داده میشود، درست است یا نه. در بسیاری مواقع این نسبتها غلط است. ما این اشتباهات را برای محققان اصلاح میکنیم و منابع اصلی را در اختیارشان میگذاریم، تا وقتی کسی میخواهد مطالعه تطبیقی انجام دهد، دیگر به منابع درجه چندم مراجعه نکند و به منابع اصلی و صحیح مراجعه کند. لذا این کار را میکنیم تا بعضی نسبتهای غلطی که به ادیان میدهند، در پژوهشها دیده نشود. از طرف دیگر این کار در راستای گفتوگوی ادیان و توجه به اشتراکات و صلح جهانی است. گاه کتابی را برای مطالعه در اختیار دانشجو قرار میدهیم و او بعد از مطالعه کتاب میگوید که ما اختلاف چندانی با مذاهب دیگر نداریم. هدف من نیز همین است و میخواهم دانشجو بداند که واقعاً اختلاف بین مذاهب بسیار کم است اما بدخواهان همواره همین درصد کم اختلاف را برجسته میکنند و روی اشتراکات کار نمیکنند. وظیفه ماست که اشتراکات را نشان دهیم. آنگاه ما هم میتوانیم از طرف بزرگان دیگر ادیان و مذاهب بخواهیم که شیعه را از طریق وهابیت و یا آنطور که رسانههای غربی نشان میدهند، نشناسند، بلکه منابع درجه یک شیعه را بخوانند یا منتشر کنند تا به ما نسبت دروغ یا اشتباه ندهند. بدین ترتیب هم نگاه ما به آنان و هم نگاه آنان به ما تغییر میکند و گفتوگوی ادیان شکل میگیرد و بهتر میتوانیم در مقابل تکفیر و جریانهای ضد صلح، وحدت رویه داشته باشیم.
آیا تأکید بر روی مشترکات به پلورالیزم و تساهل منتهی نمیشود؟
پلورالیزم به این معنی است که همه ادیان را به یک اندازه و صد در صد یکسان بدانیم. یعنی همینقدر که اسلام حق است، مسیحیت نیز حق است. ما در میزان اشتراکی که داریم، مشکلی نداریم و مشکل بر سر تفاوتها است. همین بیست درصد حق و باطل را تعیین میکند. اما اگر بگوییم همگی با هم یکی هستند، یا فرقی با هم ندارند، این به پلورالیزم منتهی میشود. لذا در جایی که بعضی بر اختلافات میدمند، تلاش ما بر تأکید بر روی اشتراکات است. دیگر آنکه ما به استادانمان تأکید میکنیم وقتی اشتراکات را میگویید، به اختلافات هم اشاره کنید و بگویید که به خاطر این اختلافات از هم دور شدهایم، اما نشان دهیم که این اشتراکات میتواند به تقریب ادیان و مذاهب کمک کند.