در جلسه دفاع از رساله دکتری دانشجو سید حسن هاشمی جزی با عنوان «بررسی تحلیلی دیدگاههای قرآنبسندگان ایران در نقد حدیث»، حجج اسلام دکتر محمد غفورینژاد و دکتر محمدحسن نادم به عنوان استادان راهنما، دکتر امداد توران به عنوان استاد داور و حجج اسلام حمیدرضا شریعتمداری، دکتر رضا برنجکار و دکتر محمد مرادی به عنوان استادان داور حضور داشتند.
در چکیده این رساله آمده است:
قرآنبسندگان ایرانی از جریانهای فکری برآمده از مکتب تشیع امامیه هستند که با دو شاخصه قرآنبسندگی و دوریگزینی از حدیث در نیمه دوم قرن سیزده هجری و همزمان با نهضت مشروطه در ایران ظهور کردند. این جریان با تأکید بر کفایت قرآن برای هدایت جامعه، همهفهمی قرآن و بینیازی آن به روایت تفسیری، دوریگزینی از حدیث، برای نقد و پالایش حدیث بیشتر از ادله نقلی (قرآن، سنت و اجماع) و لُبی (عقل، تاریخ، علوم تجربی و …) استفاده کرده و علاقهای به ورود به نقد سندی حدیث ندارد. پرداختن به مباحث مختلفالحدیث و تأکید بر تعارض احادیث با قرآن و عقل و…، ادعای جعل گسترده در جوامع حدیثی شیعه، نقد کارکردی حدیث با ادعاهایی مانند: دوری از پرستش موحدانه، ترویج و اشاعه گناه، خرافهگرایی، فرقهگرایی، تفرقه و انحطاط مسلمین از دیگر دلایل ایشان برای حدیثگریزی میباشد. این رساله، با مراجعه به تمامی آثار مرتبط با نقد حدیث سه تن از برجستگان این گرایش، یعنی رضاقلی شریعت سنگلجی (1272-1322)، سید ابوالفضل ابنالرضا برقعی قمی (۱۲۸۷ـ۱۳۷0ش)، سید مصطفی حسینی طباطبایی(م1314ش)، به عنوان سه نماینده دوره شکلگیری، دوره میانه و دوره معاصر، به روش کتابخانهای، سعی شده مبانی شکلگیری دیدگاههای حدیث گریزانه، شاخصههای فکری، و معیارهای نقد حدیث ایشان بررسی و نقد گردد.
مهمترین نقدهای وارده بر ایشان عبارتند از: نداشتن تعریف مشخص از اصطلاحات و معیارهای نقد حدیث، نداشتن دانش لازم برای نقد حدیث، داشتن پیشفرض قبل از ورود به بحث نقد حدیث، شتاب در اعلان وجود تعارض و چارهجویی نکردن برای حل آن، خلط بین رفتارها و سنتهای اجتماعی جامعه با سنن و آداب دینی موجود در روایات و کژروی از معیارهای فقه الحدیث.