جایگاه رهبری در جامعه اسلامی از منظر سید قطب
- نویسنده:
- عالیه علیزادگان مقدم
- سطح:
- کارشناسی ارشد
به گزارش روابط عمومی دانشگاه، در جلسه دفاع از پایاننامه کارشناسی ارشد دانشجو عالیه علیزادگان مقدم با عنوان «جایگاه رهبری در جامعه اسلامی از منظر سید قطب»، حجتالاسلام دکتر محمد معینیفر به عنوان استاد راهنما، دکتر محمدحسن محمدی مظفر به عنوان استاد مشاور و حجتالاسلام دکتر علیرضا ایمانی به عنوان استاد داور حضور داشتند.
در چکیده این پایاننامه آمده است:
مسئله رهبری اجتماعی، از صدر اسلام تاکنون یکی از مسائل چالش برانگیز جریانهای سیاسی و فکری جهان اسلام بوده است. اینکه چه کسی حق دارد زمام امور مسلمین را به دست گیرد؟ و این حق را چه کسی به او داده است؟ و اینکه او برای تشکیل جامعه اسلامی و همچنین بقاء و استمرار چنین جامعهای چه وظایفی را باید به انجام برساند؟ و مردم در قبال او چه تعهداتی دارند؟ سؤالات بنیادین این عرصه است به نحوی که میتوان ادعا کرد، هویت جریانهای سیاسی و فکری جهان اسلام وابسته به پاسخی است که به این سؤالات میدهند.
پایان نامه حاضر با بررسی «جایگاه رهبری در جامعه اسلامی در اندیشه سیدقطب» تلاش دارد که گزارشی از نظام فکری یکی از مهمترین و مؤثرترین ایدهپردازهای اسلام سیاسی در جهان اهل تسنن ارائه دهد؛ نظام فکریای که متأسفانه علیرغم ظرفیتهای فراوانی که برای پیوند و تعاضد با اسلام سیاسی شیعی دارد، در حال حاضر تبدیل به پشتوانه فکری گروههای تکفیریای گردیده است که اولویت اصلی خود را مبارزه با شیعیان قرار داده و مبارزه و جهاد با یهود و کفار را در اولویت بعدی خود گذاشتهاند.
در اندیشه سیدقطب اسلام تنها راه نجات بشر از مادیگرایی دنیای امروز و یگانه راه سعادت دنیا و آخرت است. علاوه بر این، اسلام یک دین انتزاعی و تخیّلی نیست، بلکه دینی است عینی و واقعگرا. لذا تشکیل حکومت، جزو ضروریات اسلام است. از طرفی رهبر جامعه اسلامی نیز هرچند میبایست توسط مردم انتخاب شود، ولی مشروعیتش به اقامه شریعت اسلام و بسط عدالت است و اعتبار خود را از هیچ عاملی دیگر مانند نصب الهی، وراثت و یا شورای عدهای خاص اخذ نمیکند.
البته اسلام، تحقق بیرونی اسلام را یکسره به قوانین رسمی واگذار نکرده است، بلکه هر کسی از جمله حاکم اسلامی تا از درون ساخته نباشد و عبودیت خدای متعال در او شکل نگرفته باشد، نمیتواند به طور کامل به اسلام عمل نماید. از این رو اسلام برای حاکم ویژگیهایی شخصیتی مانند وجدان درونی، آزادی درونی، مساوات انسانی، تکافل اجتماعی و مشاورهپذیری برشمرده که اینها ضامن درونی تحقق اهداف اسلام در خارج است. در مقابل نیز اسلام از مردم انتظار دارد که از حاکم اسلامی فرمانبرداری کرده و او را در اقامه دین الهی یاری نمایند.