تأثر پیش فرض ها از منظر فلسفه علم و هرمنوتیک بر انتظار بشر از دین

نویسنده:
عبدالله اطلس
سطح:
کارشناسی ارشد

در جلسه دفاع از پایان‌نامه کارشناسی ارشد عبدالله اطلس دانشجوی رشته فلسفه دین دانشکده فلسفه با عنوان «تأثر پیش‌فرض‌ها از منظر فلسفه علم و هرمنوتیک بر انتظار بشر از دین: بررسی دیدگاه دین‌پژوهان معاصر با تأکید بر محمدامین احمدی»، دکتر خلیل قنبری به عنوان استاد راهنما و دکتر وحید سهرابی‌فر به عنوان استاد داور حضور داشتند.

 

در چکیده این پایان‌نامه آمده است:

يکي از مسائل کلام جديد و فلسفه دين آن است که پيش‌فرض‌ها و انتظارات بشر از دين بر فهم از متن ديني اثر مي‌گذارند. اين نکته را متفکران اين دو حوزه معرفتي پيش‌گفته نشان داده‌اند. آنها با ورود به معرفت‌شناسي پسيني، براي مثال نشان داده‌اند که عالمان مسلمان و مفسران بر اساس پيش‌فرض‌ها و انتظارات خاصي که از دين داشته‌اند، متن ديني را فهم کرده‌اند. علاوه بر اين، متفکران دو حوزه معرفتي پيش‌گفته برآنند که بر اساس نظريه‌هاي مطرح در فلسفه علم و هرمنوتيک، پيش‌فرض‌ها و انتظارات از دين اجتناب‌ناپذير و قهري‌اند. براي مثال، نظريه مشاهدات گران‌بار از نظريه‌اند. در فلسفه علم و نظريه هر فهمي مبتني بر پيش‌داوري است. در هرمنوتيک بر اين ديدگاه مشترک تأکيد دارند که عالمان ديني با ذهني خالي و تهي با متن ديني نمي‌توانند مواجه شوند. با وجود اين، متکلمان و فيلسوفان دين برآنند اگرچه پيش‌فرض‌ها و انتظارات از دين اجتناب‌ناپذير است اما اصلاح‌پذيرند. از اين رو، بر اساس اين روي‌کرد کوشيده‌اند پيش‌فرض‌ها و انتظارات از دين را اصلاح کنند و از اين ره‌گذر فهمي متناسب با جهان مدرن از دين به دست دهند. محمدامين احمدي نيز در کتاب «انتظار بشر از دين» همين راه را پيموده است. او با فرض اين‌که پيش‌فرض‌ها و انتظارات از دين اجتناب‌ناپذير اما اصلاح‌پذيرند، با توسل به معرفت‌شناسي پسيني پيش‌فرض‌هاي جاري و معمول در فهم متن ديني را بازشناسي کرده است و آن‌گاه در مواجهه با جهان مدرن به عنوان نمونه سه پيش‌فرض / سه انتظار از دين را اصلاح کرده است.

نقد پايان‌نامه حاضر به اين روي‌کرد متکلمان و فيلسوفان دين و به طور خاص به اين روي‌کرد احمدي آن است که از پيش‌فرض‌ها و پيش‌داوري‌ها نمي‌توان به انتظار از دين نقب زد. ميان پيش‌فرض‌هاي فهم متن ديني و انتظارات از دين تفاوت ماهوي وجود دارد. اولي ماهيتي معرفت‌شناختي و دومي ماهيتي وجودشناختي دارد. با اثبات اين‌که پيش‌فرض‌ها اجتناب‌ناپذيرند، منطقاً نمي‌توان نتيجه گرفت که انتظارات از دين نيز اجتناب‌ناپذير است. با اثبات آن‌که فلان نظريه پيش‌فرض فهم متن ديني است، منطقاً اثبات نمي‌شود فلان نظريه جزو انتظار از دين نيز هست. زيرا پيش‌فرض فهم متن ديني اعم از انتظار از دين است. هر پيش‌فرض فهم متن دين انتظار از دين نيست اما هر انتظار از دين، پيش‌فرض فهم متن ديني است.