انسان شناسی عرفانی امام خمینی و علامه طباطبایی (مقایسه و تحلیل)
- سطح:
- دکتری
معاونت آموزشی و پژوهشی دانشکده مذاهب، جلسه دفاع از رساله دکتری با عنوان «انسانشناسی عرفانی امام خمینی و علامه طباطبایی (مقایسه و تحلیل)» را برگزار کرد.
به گزارش مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی دانشگاه، دانشجو مصطفی خلیلی وظیفه دفاع از این پایاننامه را به عهده داشت.
حجتالاسلام دکتر احمد احمدی، استاد راهنما؛ و حجج اسلام احمد عابدی، رضا الهیمنش استادان مشاور این رساله بودند.
حجتالاسلام دکتر محمدمهدی گرجیان، حجتالاسلام دکتر عسکری سلیمانی و حجتالاسلام دکتر علی فضلی نیز استادان داور این رساله بودند.
این جلسه دفاعیه روز چهارشنبه دوم اردیبهشتماه 1394 ساعت 11:30 در سالن امام موسی صدر برگزار شد.
چکیده رساله فوق به شرح زیر است:
حقیقت انسان در عرفان به معنای «کون جامع» و روح متعالی در کالبد عالم مادی است، همه مخلوقات برای او آفریده شد و او برای نمایاندن ذات حق. نظام آفرینش با همه عظمتش یک انسان به شمار میرود و آدمی به تنهایی مجموعه عالم محسوب میگردد. او مرکب از جسم و روح است، جسم از عالم خلق است که قابل تجزیه و روح از عالم امر است و بسیط و غیر قابل تجزیه. از طریق جسم به تدبیر دنیا و به واسطه روح به کسب آخرت محتاج است. انسان لایق خلافت، صاحب امانت و دارای خلعت کرامت است. اسمای الهی به او تعلیم داده شد که حتی فرشتگان به آن واقف نیستند.
اوصاف الهی در او منطوی است، لذا ابعاد و ساحات وجودی او متعدد است. امتیاز انسان از سایر حیوانات در دارا بودن نفس قدسی است. او از بهشت به زمین هبوط داده شد تا در مسجد طبیعت به سجده افتد و صعود نماید. روح انسان بالقوه دارای کمال است و برای فعلیت رساندن آن به قالب جسم نیازمند است. باید به نیاز هر دو پاسخ دهد و غیر از این راهی ندارد.
هر موجودی در زمین مظهری از صفات حق است، اما در این میان دو مظهر برتر از بقیه جلوه کردهاند؛ یکی انسان کبیر و دیگری انسان صغیر، چون انسان صغیر خصائص انسان کبیر را یکجا دارد، کاملترین مظهر صفات خدا به شمار میآید، با خلقت انسان، باب کمال جلا و استجلا مفتوح گردید و اسما و صفات حق نمایان شد. طبیعی است که همه انسانها به این مقام نمیرسند، بلکه باید عزم را جزم کرد تا قوا را به فعلیت رساند و مقام واقعی انسان را ادراک نمود. نفس آدمی میل به عروج دارد که غایت معراج، قرب ربوبی است و حاصل قرب، ولایت و خلافت الهی است. با نیل به این مقام میتوان حقایق هستی را مشاهده و نطق اشیاء را شنید. مراد از تسبیح موجودات، تسبیح نطقی است نه وجودی و درک آن برای انسان کامل امری بدیهی است. امام و علامه در مقام اثبات همین نکتهاند، هرچند در روش و سیره، مسیر واحدی را سیر نمیکنند.
کلید واژگان: انسان، عرفان، امام خمینی، علامه طباطبایی.